تیزربازها؛ آنها که بردند، آنها که باختند
روزنامه هفت صبح، احمد رنجبر | یکی از اتفاقهای ویژه امسال، تعدد حضور بازیگران در آگهیهای تبلیغاتی است. پیشتر در هفت صبح این ماجرا را از منظرهای مختلف بررسی کردیم. حالا سوژه گزارش به عملکرد بازیگرانی که در آگهیها حضور دارند، اختصاص یافته.
برخی از آنها آگهی تبلیغاتی را مثل یک فیلم میبینند و برخی نه. بهانه گزارش هم بازگشت پژمان جمشیدی و سیامک انصاری است. آگهی تبلیغاتی جدید آزاده صمدی هم شروع شده که درباره عملکرد او، شقایق دهقان، برزو ارجمند و دیگران به طور جدا خواهیم نوشت.
*** مورد اول |پژمان جمشیدی
موفقترین بازیگر آگهیهای تبلیغاتی پژمان جمشیدی است. این موفقیت دو دلیل مهم دارد؛ یکی اینکه جمشیدی آگهی را مثل یک فیلم میبیند و در آن بازی میکند. دلیل دیگر اینکه او اجازه میدهد با کاراکتر کمدیاش شوخی شود. این کاراکتر از سریال «پژمان» به دست آمد و در «خوب، بد، جلف» مورد استفاده پیمان قاسمخانی قرار گرفت.
حالا هم سریال «خوب، بد، جلف؛ رادیواکتیو» بهخاطر شوخیهای متعدد با کاراکتر پژمان، جذاب و روپاست. جمشیدی در این آگهی بازرگانی، نقش پژمان جمشیدی فوتبالیست را بازی میکند که داماد آنها قصد خریدن فرش دارد. بدهبستانی که بین آنها شکل میگیرد، یادآور بلاهت پژمان است و اکتهای بازیگر، ذهن مخاطب را به سمت شخصیت شیرین و جذاب او میبرد.
بااینحال جمشیدی سعی کرده طوری بازی کند که عینا کاراکتر او در سریال «پژمان» و «خوب، بد، جلف» تکرار نشود. این بازیگر در نسخههای قبلی این آگهی هم، اجازه داده بود با او شوخی شود. همین مسئله، جذابیت آگهی را دوبرابر کرده است و باعث شده این تبلیغ، هویتی منحصربهفرد به دست بیاورد.
*** مورد دوم |سیامک انصاری
از دو شب پیش، سری جدید آگهیهای تبلیغاتی سیامک انصاری در تلویزیون شروع شده است. اینبار حاصل حضور او در این آگهی، موفقتر از آب درآمده. انصاری تن به یک بازی داده و دیگر مثل قبل، مقابل دوربین بدون اکت و تکراری نیست.
انصاری در نسخه قبلی بهخاطر اینکه مصافی کلاسیک با آگهی داشت، چندان موفق نبود. اینبار هم آگهی فاقد خط داستانی است، اما همین که انصاری از موقعیت قبلی خارج شده و با چند نفر بدهبستان دارد، موفقیتی برای او محسوب میشود. شاید اگر انصاری بیش از پیش از توان بازیگری خود بهره میبرد، موفقتر میبود.
*** مورد سوم |محسن کیایی
در میان بازیگران بیشماری که در آگهی بازرگانی بازی کردهاند، محسن کیایی جزو معدود کسانی است که از این اتفاق موفق بیرون آمد. او هم مثل پژمان جمشیدی، با آگهی بازرگانی به مثابه یک فیلم کوتاه برخورد کرد. کیایی هربار در یک موقعیت گیر میافتاد که برای رهایی دنبال راهحل است. ویژگی مهم آگهی این بود که قصه داشت و درعینحال از تنوع برخوردار بود.
این دو ویژگی مانع از ایجاد واکنش منفی از سوی مخاطب میشد. محسن کیایی در این موقعیتها استفادهای بهینه از میمیک صورت و حرکات بدن کرد. امتیاز دیگر کیایی در آگهی تبلیغاتی این بود که نقش خودش را بازی نکرد و در جلد یک شخصیت دیگر رفت. او درعینحال حواسش بود که تیپ ظاهریاش منطبق با وجه زیباییشناسی باشد و حتی برای این آگهی وزن کم کرد.
*** مورد چهارم | آتیلا پسیانی
از جمله بازیگرانی است که مصافی خشک و رسمی با آگهی دارند. آتیلا پسیانی در آگهی بازرگانی نقش بازی نکرده و درون جلد یک شخصیت خیالی نرفته است. نتیجهای که به دست آمده این است که گویی آگهی برای معرفی بازیگر ساخته شده؛ درحالیکه این بازیگر است که باید در خدمت آگهی قرار بگیرد. این ایرادی است که متوجه خیلی از بازیگران است.
آنها اگر نقش بازی کنند، موفقتر خواهند بود. اینکه چرا چنین نشده را نمیدانیم. شاید نظر سفارشدهنده این بوده و شاید بازیگر، بازی برای آگهی بازرگانی را منافی موقعیت حرفهای خود میدانسته! آتیلا پسیانی در آگهی کارهای روتین را میکند، مثل دم کردن چای، پختن غذا و … این کارها به همراه لبخندهای زیبا، باعث ویژه شدن و جذابیت آگهی نمیشود.
*** مورد پنجم| امین حیایی
از توان و استعداد بعضی بازیگران به خوبی در آگهیهای بازرگانی استفاده نمیشود. یکی از آنها امین حیایی است که نقش «امین حیایی خیالی» را بازی میکند. این یعنی او حاضر شده در یک آگهی بر اساس سناریو، نقش بازی کند و دیالوگ بگوید.
کمااینکه چند موقعیت نمایشی مثل دزدی برای او نوشته شده و حیایی هم در آنها حضور یافته است. این بازیگر اما از ایده اولیه آگهی، لطمه خورده است. آنچه تاکنون دیدهایم، این آگهی، جای قدرتنمایی برای امین حیایی نداشته است و او نتوانسته وجه بازیگریاش را به رخ بکشد.