کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۱۲۶۰۴
تاریخ خبر:

تک‌نگاری | تقدیم به انسان‌های شهر

روزنامه هفت صبح، آنالی اکبری | دوست دارم به آدم‌ها اعتماد کنم.دوست دارم فکر کنم غریبه‌ها دارند حقیقت را می‌گویند.راست می‌گویند که گل‌ها همین امروز رسیده،شیرینی همین نیم ساعت پیش پخته شده،مرغ‌ها تازه است،مادرشان مریض است و برادرشان همین هفته پیش از طبقه دوم ساختمانی نیمه ساخته پایین افتاده و پایش شکسته و نیاز به پول دارند.

نیاز دارم فکر کنم آدم‌ها صادق و خوش قلبند و اگر توی رودخانه وسط بلوار افتادم،دستشان را برای کمک بهم دراز خواهند کرد.دوست دارم به پیشنهادهایشان اعتماد کنم.به اینکه فلان کبابی بهترین کبابی محل است و ماست چکیده با شوید خوش طعم‌تر از چکیده با نعناع است و بهتر است به جای آن رمان، این یکی را بخرم .

فلان اسباب بازی از آن یکی کامل‌تر است و بهتر است با فلان پزشک تماس بگیرم و حواسم باشد که آن جلو خندقی کنده‌اند و در آن نیفتم. دوست دارم باور کنم که آدم‌ها همیشه و هر لحظه دنبال منافع‌شان نیستند و نمی‌خواهند هر دم خنجرشان را در پشت دیگری فرو کنند و کلاهی پاره پوره بر سرش بگذارند و بی‌تفاوت از کنار جسم آزاردیده نیمه جانش رد شوند.

دوست دارم خیره شوم توی چشم رهگذرها و اگر شد لبخندشان را ببینم.نیاز دارم باور کنم اینهایی که هر روز در این شهرِ مصیبت زده از کنارم رد می‌شوند انسان‌اند. هنوز فرصتی برای مهر و مددی موقت دارند و هنوز می‌شود ازشان سوالی پرسید و به جوابشان اعتماد کرد. دوست دارم باور کنم تعداد آنهایی که شرف و صداقتشان را با چنگ و دندان حفظ کرده‌اند بیشتر از جانورهای متعفن و پر عقده‌ای است که جیبت را می‌زنند و روحت را می‌مکند و تنت را مثله می‌کنند و می‌روند سراغ جیب و روح و تنی دیگر.دوست دارم فکر کنم اگر هر چیزی را هم از دست بدهیم، یکدیگر را داریم. بیش از هر وقت دیگری نیاز دارم باور کنم ما همه با هم هستیم.

کدخبر: ۴۱۲۶۰۴
تاریخ خبر:
ارسال نظر