تکنگاری| این هم پنجه عقاب... بگیر که اومد...
روزنامه هفت صبح، اشکان عقیلیپور | آقا این مسئلهای که میخوام خدمتتون عرض کنم، تقریبا مربوط به بیش از دو دهه قبل و متعلق به زمانیست که جکی چان هنوز دچار انحطاط اخلاقی نشده بود. اون زمونها ایشون فیلمی بازی کرده بودند بهنام «مار در سایه عقاب» که بیشتر به «سایه عقاب» معروف بود… داستان فیلم هم مثل هزاران مورد مشابه، آموزش و تعلیم طاقتفرسای فنون خاص رزمی به یک پسر فقیر توسط یک استاد چیرهدست از یاد رفته بود که در انتها هم پسرک، همه آدم بدها رو بهسزای عملشون میرسوند…
من یک نسخه از این فیلم رو بهصورت کاست «ویاچاس» داشتم و روزی حداقل دو بار این فیلم رو میدیدم… در این فیلم، فنون رزمی کونگفو براساس حرکت حیوانات بود… مثل فن میمون… یا فن مار… یا فن گربه یا عقاب… آخر فیلم هم که همگی کلی خفن شده بودند، ترکیبی عمل میکردند… آقا، آدرنالین بود که در خون ما ترشح میشد و بعد از اتمام فیلم به اتفاق تعدادی از دوستان، دقیقا بهمانند حیواناتی افسارگسیخته بهجان هم میافتادیم و برای اینکه مراسم رو هم بهدرستی اجرا کرده باشیم، قبل از هر لگد و مشتی که میخواستیم حواله یکدیگر کنیم، نام فن را با صدایی رسا معرفی میکردیم:
- «این هم پنجه عقاب… بیگیر که اومد…»/ «این هم دُم میمون… بیگیر که اومد…»/ «این هم مار خزنده… بیگیر که اومد…»/ و…
فنونی که اجرا میشد، حداقل یک بینی خونین بهجا میگذاشت که آه و ناله و نفرین والدین شخص مصدوم را در پی داشت… ولی چه باک؟… جکی چان را عشق است… دوباره «سایه عقاب» میدیدیم و با تمام توان باز هم به جون هم میافتادیم…
در بین این ماجراهای پیرهن و شلوار پاره شدن و خونین شدن سر و صورت، یکی از دوستان که مقداری قالتاق تشریف داشتند و از همون زمان نوجوانی قشنگ فهمیده بود دنیا دست کیه، با مقوا یهسری کارت ویزیت برای خودش درست کرده بود و با ماژیک نوشته بود: «آموزش فنون جکی چان.»
جالبه که کلا به عقل ما نرسیده بود این بابا که تا همین دیروز با دهن باز «سایه عقاب» میدیده، کِی فرصت کرد به مقام استادی برسه… و جالبتر و دردناکتر از همه این بود که یکسری ابلهتر از من هم وجود داشتند که شاگردش شده بودند… البته از همون موقع میشد حدس زد که ایشون آینده درخشانی داره و قشنگ دوزاریاش افتاده…
امروز پیغامی از این استاد معبد شائولین در گروه دوستان قدیمی در فضای مجازی آمد که فرموده بودند ژل ضدعفونی با فرمول مخصوص دارند که تضمینی ویروس کرونا رو نیست و نابود میکنه و باز هم قسمت دردناک ماجرا این بود که چند نفری ازش قیمت میگرفتن…
هیچی دیگه… فقط خواستم بگم میهن عزیزمون، به دلیل شرایط خاصش، مهد فرصتهای طلاییه… فقط کافیه بخوای.