بازیکنانی که با لژیونر شدنشان غافلگیرمان کردند
روزنامه هفت صبح، نادر نامدار | این روزها در فوتبال ایران صحبت از لژیونر شدن محمد محبی است. گفته میشود تیم لالیگایی گرانادا او را میخواهد و این احتمال وجود دارد که او هم به زودی تبدیل به یکی از لژیونرهای فوتبال ایران شود. این در حالی است که او سال گذشته در همین روزها در تیم لیگ یکی شاهین بوشهر بازی میکرد و لژیونر شدن او با این سرعت میتواند اتفاق فوقالعادهای برای او محسوب شود. پیش از محبی هم بودند بازیکنانی که به شکلی ناگهانی و در حالی که هیچ کس انتظارش را نداشت، لژیونر شدند. این نامها را با هم مرور میکنیم.
*** آندرانیک تیموریان
او در ردههای پایه عضو استقلال بود و با تیم جوانان این باشگاه قهرمان تهران هم شد. بعد از استقلال به تیم عقاب پیوست و دوران سربازیاش را در این تیم گذراند و بعد از پایان سربازی راهی تیم ابومسلم مشهد شد. او دو فصل در این تیم بازی کرد و به ویژه در فصل دوم درخشش خوبی داشت اما نه آنقدر که پیشنهاد اروپایی دریافت کند. با این حال اتفاق غیرمنتظرهای که افتاد مسیر زندگی فوتبالی او را تغییر داد. در آستانه جام جهانی ۲۰۰۶ یکی دو هافبک دفاعی تیم ملی مصدوم شدند و با توجه به فرصت کم تا زمان برگزاری این مسابقات، برانکو ترجیح داد آندو را به تیم ملی دعوت کند.
تیموریان اما در اردوهای تیم ملی آنقدر خوب کار کرد که تبدیل به بازیکن فیکس تیم ملی شد. آن هم در حالی که اصلا در بازیهای انتخابی حضور نداشت! آندو در جام جهانی هم نمایشهای فوقالعادهای داشت و توانست توجهات را به خودش جلب کند. بعد از جام جهانی یک پیشنهاد باورنکردنی از لیگ برتر انگلستان به او رسید. بولتون به او پیشنهاد داد و آندو از ابومسلم مشهد راهی لیگ جزیره شد. او روزهای نسبتا خوبی را در انگلستان گذراند. در دو بازی برای فولام دبل کرد و مدت کوتاهی ستاره غیرمنتظره این تیم بود. او در تیمهایی مثل فولام و بارنزلی هم چند بازی انجام داد و پس از سه سال حضور در فوتبال انگلستان به ایران برگشت و به تیم تراکتورسازی تبریز پیوست.
*** حسین کعبی
مدافع راست کوچولو و ریزنقش فوتبال ایران، مدت زیادی در تیم فولاد خوزستان بازی کرد. دو تجربه کوتاه در تیمهای السد قطر و الامارات امارات را هم داشت که دومی اصلا خوب نبود و کعبی بعد از یک نیمفصل بد، به پرسپولیس آمد. قبل از حضور در پرسپولیس اما او جام جهانی ۲۰۰۶ را با تیم ملی پشت سر گذاشت. جامی که در آن یکی از خوبهای تیم ملی بود و بازی خوبش مقابل پرتغال و آن لگد به یاد ماندنیاش به صورت لوییز فیگو، او را تبدیل به یکی از چهرههای ویژه فوتبال ایران کرد. بعد از جام جهانی کعبی به پرسپولیس پیوست و یک نیمفصل فوقالعاده را در این تیم پشت سر گذاشت.
شاید بیراه نباشد اگر بگوییم بهترین بخش دوران فوتبال او همین نیمفصل درخشان در پرسپولیس بود که مصطفی دنیزلی را روی نیمکت داشت. بازیهای خوب در جام جهانی و درخشش در پرسپولیس باعث شد تا لسترسیتی از لیگ برتر انگلستان خواهان جذب او شود. کعبی به لستر پیوست و در چند بازی برای این تیم به میدان رفت اما اختلاف مدیربرنامههایش با مسئولان باشگاه باعث شد تا روابط او و لستر هم تیره شود و خیلی زود در فهرست مازاد این باشگاه قرار بگیرد. کعبی با وجود بازیهای نسبتا خوب برای لستر خیلی زود از این تیم جدا شد و به ایران برگشت و دوباره پیراهن پرسپولیس را پوشید اما نتوانست روزهای خوبش در این تیم را تکرار کند.
*** وحید هاشمیان
او هم جزو لژیونرهای غیرمنتظره فوتبال ایران بود. فوتبالش را از تیم فتح تهران آغاز کرد و سپس به پاس تهران پیوست. یک سال برای این تیم بازی کرد و درخشش او، مرحوم پورحیدری را وادار کرد تا به تیم ملی دعوتش کند. بازیهای خوب او در تیم ملی از چشم تیمهای اروپایی دور نماند و در اتفاقی عجیب، باشگاه بزرگ هامبورگ خواهان او شد. هاشمیان بعد از دو سال بازی در پاس به هامبورگ پیوست. او یک سال نهچندان خوب را در این تیم گذراند و در پایان فصل راهی بوخوم دیگر تیم آلمانی شد تا فصل تازهای در زندگی فوتبالیاش آغاز شود.
هاشمیان سه فصل درخشان را در بوخوم گذراند و در سال سوم حضورش در این تیم ۱۶ گل زد و در رده سوم گلزنان بوندسلیگا قرار گرفت و توجه بایرن مونیخ را هم به خود جلب کرد. او یک فصل در تیم بزرگ بایرن بازی کرد اما نتوانست موفقیتش را در این تیم هم ادامه بدهد. از این تیم جدا شد و به هانوفر پیوست. سه فصل هم در این تیم بازی کرد و دوباره به بوخوم برگشت. دو سال دیگر هم در بوخوم سپری کرد و سرانجام بعد از ۱۲ سال حضور موفق در فوتبال آلمان سرانجام به ایران برگشت و پیراهن پرسپولیس را پوشید. او جزو معدود کسانی بود که بدون بازی در پرسپولیس و استقلال لژیونر شد و روزهای خوبی را هم در سطح اول فوتبال اروپا گذراند.
*** مجید حسینی
لژیونر موفق ایران در فوتبال ترکیه، فوتبالش را از تیمهای پایهای استقلال آغاز کرد و در ادامه به صورت قرضی به راهآهن منتقل شد و درخشش او در این تیم راه بازگشتش به استقلال و فیکس شدن در این تیم را برایش باز کرد. حسینی این بار در استقلال تبدیل به یک بازیکن ثابت شد و یکی دو فصل درخشان را در این تیم سپری کرد. با این حال هیچ کس منتظر لژیونر شدن او نبود. حسینی اما توانست در استقلال توجه کارلوس کیروش را هم به خودش جلب کند. او در اردوهای آخر تیم ملی قبل از جام جهانی، کیروش را متقاعد کرد که میتواند سیدجلال حسینی را هم خط بزند.
در نهایت حسینی جوان به همراه تیم ملی راهی جام جهانی روسیه شد. در اولین بازی اما اتفاق عجیبی رخ داد. او مقابل مراکش نیمکتنشین بود و در دقایق پایانی بازی کیروش قصد داشت پژمان منتظری را به ترکیب تیم اضافه کند اما به گفته خود حسینی، منتظری به رختکن رفته بود و کیروش مجبور شد حسینی را به جای او به زمین بفرستد. حسینی هم در همان چند دقیقه بازی مطمئنی ارائه داد و مصدومیت روزبه چشمی قبل از بازی دوم تیم ملی باعث شد تا حسینی در دو بازی بعدی مقابل اسپانیا و پرتغال هم فیکس باشد. درخشش در این دو بازی هم راه او را به فوتبال اروپا باز کرد و او بعد از جام جهانی به ترابزون ترکیه پیوست و حالا یکی از بهترین بازیکنان این تیم است.
*** علی کریمی
جادوگر فوتبال ایران از وقتی خودش را به فوتبال ایران شناساند، مشخص بود که به زودی راهی فوتبال اروپا خواهد شد. او در پرسپولیس و تیم ملی حسابی درخشید و در حالی که گفته میشد از چند تیم بزرگ اروپایی پیشنهاد دارد، ناگهان به تیم الاهلی امارات پیوست. کریمی چهار سال درخشان و فوقالعاده را در این تیم اماراتی پشت سر گذاشت و تبدیل به یکی از بهترین بازیکنان تاریخ این باشگاه شد. در حالی که به نظر میرسید او به دلیل تنبلی ذاتیاش، تمایلی به بازی در لیگهای سخت و طاقتفرسای اروپایی نداشته باشد اما ناگهان خبر رسید که کریمی به تیم بزرگ بایرنمونیخ پیوسته است!
البته لژیونر شدن کریمی اصلا غافلگیرکننده نبود اما اینکه اولین تیم اروپایی او تیمی مثل بایرن مونیخ که در آن مقطع غول فوتبال اروپا هم بود باشد، باورکردنی نبود. به هر حال کریمی به بایرن پیوست و در حالی که حتی رسانههای آلمانی هم معتقد بودند او برف مونیخ را نخواهد دید اما یک سال خوب را در این تیم سپری کرد. ولی مصدومیت بدموقع باعث شد تا او خیلی زود از بایرن جدا شود. کریمی بعد از پایان مصدومیتش به قطر رفت و دو سال هم در این کشور بازی کرد و سپس به ایران برگشت و بعد از بازی در پرسپولیس و در حالی که عضو استیلآذین بود یک بار دیگر همه را غافلگیر کرد و به شالکه آلمان پیوست و دوران کوتاهی را هم در این تیم گذراند.