کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۰۴۰۳۹
تاریخ خبر:

اگر مثل من فکر‌ نمی‌کنی برو!

روزنامه هفت صبح، یاسر نوروزی | زینب ابوطالبی، مجری شبکه افق سیما جملاتی عنوان کرده که بازتاب‌هایی گسترده داشته. در شبکه‌های اجتماعی مختلف این جمله به شکل صوت یا کپشن دست به دست می‌شود و اعلام انزجار عمومی را هم به همراه دارد. جملاتی با این مضمون که اگر کسی اعتقاد ندارد جمع کند و از ایران برود؛ برود آن‌جایی که آن رفاه و آن مدل زندگی وجود دارد.

فارغ از واکنش‌های هیجانی، عصبی یا احساسی نسبت به این جمله، به نظر می‌رسد این نوع اظهارنظرها، نوعی گفتمان مخدوش است که امکان دارد جمعیتی هر چند اقلیت به آن باور داشته باشند. در واقع ممکن است عده‌ای گمان کنند به‌راحتی می‌توان جایگاه دیگران را در درگاه خداوندی به داوری نشست و درباره مقام انسانی هر فردی در این عالم نظر داد!

بگذریم از اینکه بخش وسیعی از باورهای مسلمانی بر تمرکز بر خویشتن، اصلاح درونی و آگاهی از ضمیر شرور باطنی تمرکز دارند. و بگذریم از اینکه «تو چه دانی که پس پرده که خوب است و که زشت؟» برای همین اولین پرسش اینجاست که واقعا چطور می‌توان حکم به اعتقادمندی خود و نداشتن اعتقاد در دیگران داد؟

در واقع گذشته از اینکه در این اظهار نظر اصلا تبیین نمی‌شود مقصود از «اعتقاد» چیست، علت دقیق ناگوار بودن «رفاه» هم توضیح داده نمی‌شود. چراکه اگر رفاه، امری شرورانه است چرا تمام نامزدهای ریاست‌جمهوری، نمایندگان مجلس و نمایندگان شوراها در تمام ادوار مختلف بر آن تأکید داشته‌اند؟

و اصولا جزو شعارهای انتخاباتی جمیع رجل سیاسی در تمام کشورهای جهان است! این کلام پیامبر(ص) نیز اتفاقا خلاف آن چیزی است که در این اظهار نظر می‌بینیم: «جاء الفقر ان یکونا کفرا». ایشان در واقع از قرابت فقر و کفر می‌گویند و همین نکته نشان می‌دهد اگر کسی که به رفاه عمومی هم‌وطنان نیندیشد، بر مسیر خیر و صلاح نمی‌رود.

مغالطه بعدی در این اظهار نظر این است که فرض بگیریم عده‌ای اعتقاد ندارند و یا خواستار رفاه و آن مدل زندگی(که دقیقا بازهم مشخص نیست کدام مدل زندگی) باشند. آیا با وجود این نوع باور هم باید این گروه از کشور بروند؟! در چه جایگاهی می‌شود نشست و درباره دیگر هم‌وطنان اینگونه نظر داد؟

این نوع گفتمان را دقیقا بنشانید مقابل جمله بزرگ‌مرد ایرانی که گفت: «هر کس در این سرا درآید، نانش دهید و از ایمانش مپرسید، چراکه آن کس که در درگاه خداوندی به جانی ارزد، نزد بوالحسن به نانی ارزد.» ابوالحسن خرقانی در چنین جمله‌ای عظمت درگاه خداوندی را نشان می‌دهد.

چنانچه سعدی می‌فرماید: «ای کریمی که از خزانه غیب، گبر و ترسا وظیفه‌خور داری/ دوستان را کجا کنی محروم؟ تو که با دشمن این نظر داری»(وظیفه‌خور: روزی‌خور، مستمری‌بگیر) متأسفانه کرامت درگاه خداوندی در این نوع اظهارنظرها محقر در نظر گرفته و عظمت بارگاه آفریدگار، خرد و کوچک انگاشته می‌شود.

در واقع در گمانی کوچک‌انگارانه فرض می‌گیریم که دشمنی‌های من و رفقایم با یک عده دیگر دقیقا همسو با انتقام خداوندی است! یا خداوند دقیقا همان‌گونه فکر می‌کند که من! هرچند که بارگاه کبرایی اصولاً از فکر کردن و فرض گرفتن مبراست. بگذریم از اینکه ما توضیحی هم درباره «زندگی سلحشورانه» در آن جملات نمی‌شنویم.

مگر اینکه به توئیت یکی از روزنامه‌نگاران، بهروز شجاعی برگردیم و ببینیم نوشته: «از خانم ابوطالبی که اینقدر دنبال زندگی سلحشورانه هستند و می‌فرمایند هر که در این حلقه نیست ایران را ترک کند، یک سوال دارم؛ داشتن خودروی لندکروز هم آیا جزو شرایط زندگی سلحشورانه است؟»

کدخبر: ۳۰۴۰۳۹
تاریخ خبر:
ارسال نظر
 
  • khordbin

    اینم معروف شد