
روزنامه هفت صبح، آنالی اکبری| ایستاده بودم روبهروی پنکه بیقراری که دائم گردنش را به اینطرف و آنطرف میچرخاند و داشتم تلاش میکردم در مغازه لباسفروشی بالا نیاورم. فروشنده تند تند تیشرتهایی با عکس اردک و میمون و سوباسا اوزارا را باز می …
این مطلب برای کاربران ویژه میباشد. برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدیوها باید وارد شوید و یا اپلیکیشن هفت صبح را نصب و به کلیه امکانات دسترسی یابید.