اصلاح ژنتیکی از ما چه خواهد ساخت؟

روزنامه هفت صبح، یاسر نوروزی| امروز درباره کتابی نوشتهام که تازه ترجمه و منتشر شده؛ جدیدترین اثر کرواچ بلیک، نویسنده رمان پرطرفدار «ماده تاریک». این رمان به نام «ارتقا» در آیندهای میگذرد که با در نظر گرفتن پیشرفتهای محیرالعقولی که هماکنون در تمام علوم در حال تجربه کردنشان هستیم، زیاد دوردست به نظر نمیرسد.
راوی داستان، «رمزی لوگان» یکی از مأموران آژانس حفاظت از ژن کشور آمریکا (GPA) است. بیست سال پیش از آنکه روایت اصلی کتاب شروع شود، یک سیستم بیولوژیکی اصلاحکننده DNA به نام داس (Scythe) کشف و ثبت شده و همانطور که از نام آن پیداست میتواند ژنهای بشر را وجین، دستکاری و ویرایش کند.
در ابتدا قرار بود این کشف در خدمت اصلاح ژنتیکی ملخها، جلوگیری از انتقال ویروس به شالیزارهای برنج و افزایش مقاومت محصولات کشاورزی به کار گرفته شود؛ در واقع این فناوری میتوانست نویدبخش انقلابی شگفتانگیز از تحول و تکامل ژنها باشد، اما در واقعیت، منجر به نتایج فاجعهباری از جمله اختلال در جوانهزنی بذر برنج و فاجعه «گرسنگی بزرگ» در چین شد که نه تنها زنجیره غذایی بشر، بلکه نژاد انسانی را با تهدید جدی مواجه کرد و منجر به کشته شدن دویست میلیون نفر در چین شد.
کسی که این سیستم اصلاح ژنی را ابداع کرده بود، کسی نبود جز مادر لوگان، «ماریام رمزی». طی حمله به یکی از این آزمایشگاههای ژن تاریک، لوگان، قهرمان داستان، وارد یک تله انفجاری میشود، به شدت صدمه میبیند و در حالی در بیمارستانی ایزوله به هوش میآید که علاوه بر جراحات شدید، معلوم میشود در معرض آلودگی به یکی از همین ویروسهای دستکاری شده قرار گرفته.
پس از آنکه لوگان در حال گذران دوران نقاهت و بازگشت به کار و خانواده است، دردهای شدیدی را به طور متناوب در استخوانهایش احساس میکند که ظاهراً دلیلی برای آنها وجود ندارد. این اولین نشانه از وقوع تغییرات عمیق در لوگان است. به زودی او به تواناییهای شگفتانگیزی از جمله حافظهای باورنکردنی برای به خاطر آوردن کوچکترین جزئیات از گذشته دست پیدا میکند که او را به موجودی فرا انسانی ارتقا میدهد.
به عبارت دیگر، ضریب هوشی او از عدد 118 به بیش از 200 میرسد؛ به علاوه استخوانها و عضلاتش به شدت قدرتمند میشوند. اما این مرد از سوی همکاران و مافوقهایی که پانزده سال گذشته عمرش را صرف خدمت به آنها کرده بود، به دام میافتد تا از او یک موش آزمایشگاهی بسازند. لوگان تمام توانش را به کار میگیرد که از چنگ این گروه تحقیقاتی فرار کند تا بفهمد چه کسی ژنوم او را هک کرده و هدف نهایی چیست؟
طی این مسیر، لوگان درمییابد که آینده کل جهان و نوع بشر در لبه پرتگاه یک انقراض عظیم قرار گرفته است. رمان «ارتقا» در واقع ترکیبی ماهرانه از توصیفات علمی-تخیلی، هیجان پزشکی و فانتزیهای پادآرمانشهری است. لوگان، مردی دوستداشتنی است که البته نقصهای بزرگی هم دارد؛ شرارت ظریفی که در شخصیت او وجود دارد، باعث میشود خواننده بتواند با احساسات او به راحتی همذاتپنداری کند.
این رمان یادآور این اصل اخلاقی است که اشتباهات علمی ما تا چه میزان مسئولیت اجتماعی ما را در رابطه با آینده فرزندانمان به چالش میکشند؟ در صورتی که به عنوان مرزگشایان دانش، اشتباهات خود را اصلاح نکنیم، آیا قادر به پاسخگویی به نوع بشر خواهیم بود؟ و در نهایت آیا تنها امید بشر، برای ترسیم آیندهای آرامتر، همین پروژه مهندسی ژنوم نخواهد بود؟
شاید تنها ضعف این کتاب را بتوان لحظاتی دانست که توضیحات تکنیکی نویسنده بر روایت غلبه میکند. به هرحال اگر به هیجانات علمی آن هم در حوزه ژنتیک علاقهمند هستید، «ارتقا» رمان خوبی در این زمینه است. این کتاب با ترجمه سید رضا حسینی از سوی نشر «آموت» چاپ شده است.