
روزنامه هفتصبح، سامان فائق | سالها قبل که شبکههای اجتماعی وجود نداشتند رسانههای چاپی در سایه دستورات رسمی، آنچه را صلاح بود منتشر میکردند و از پرداختن به مسائلی که خط قرمز محسوب میشد پرهیز میکردند. این رسم در تمام کشورهای دنیا اعم از کشورهای خاورمیانه و آسیایی و اروپایی و آمریکایی نیز جاری بوده ولی شبکههای اجتماعی که محتوای آن توسط کاربران تولید و منتشر میشود این رسم را به هم زدند.
اکنون شاهد آن هستیم انواع کمپین در کسری از ثانیه شکل میگیرد و فشار به صورت برعکس از مردم به دولتها وارد میشود و این مطلوب دول مختلف نیست. هفته گذشته آقای رجب طیب اردوغان که از حامیان سرسخت کنترل شبکههای اجتماعی است، از طریق مجلس ترکیه قانونی جنجالی را به تصویب رساند.
در این قانون ذکر شده است که شبکههای اجتماعی بزرگ که دارای بیش از یک میلیون کاربر در ترکیه هستند باید در این کشور دفتر نمایندگی داشته باشند و نسبت به حذف محتواهایی که حکومت به آنها حکم میکند، اقدام کنند. تصویب این قانون نگرانیهای فراوانی را برای مردم ترکیه ایجاد کرده و تصور میکنند که این اقدام علیه آزادی بیان شکل گرفته.
اما موضوعی که حول آن نوشتم را از زاویهای دیگر بهجز دیدگاه سیاسی مورد بررسی قرار میدهم: آنچه دولتها از آن میترسند قدرت نفوذ شبکههای اجتماعی و همبستگی بین اعضای یک اجتماع یا همان Community است. در واقع اگر این موضوع را به اندازه سیاستمداران درک کنیم، خواهیم یافت که بازاریابی در شبکههای اجتماعی و نه لزوماً پخش تبلیغات، بلکه خلق یک اجتماع که با هم در یک راستا اهداف مشترکی دارند میتواند جایگاه کسب و کارهای نوپا را به شدت مستحکم کند.
استفاده از تکنیکهای داستانسرایی، تمرکز بر جذب مخاطب از بازار هدف، خلق روابط تعاملی با مخاطبان جذب شده و ایجاد همدلی و هممسیری بین این افراد شاید یکی از کمشکستترین روشهای رشد و در ادامه توسعه یک کسب و کار نوپاست که متاسفانه ما در ایران آن را به تبلیغ در چند صفحه پر ترافیک و استفاده از چند واینر و اینفلوئنسر و تمرکز بر تعداد بالای فالوئر محدود کردهایم. شبکههای اجتماعی همان اندازه که قدرت دارند تا اهداف سیاسی را قوت ببخشند، همان اندازه هم میتوانند برای اهداف تجاری مفید واقع شوند. کافی است کمی ریشهایتر به آن نگاه کنید.