کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۵۷۹۵۱
تاریخ خبر:

آمنژیا؛ بازگشت ترسناک‌ترین بازی تاریخ

روزنامه هفت صبح، امیر پایدار |‌ ‌زمان بسیار زیادی از دوران طلایی ژانر ترس و وحشت در صنعت بازی‌های ویدئویی می‌گذرد. منظور از دوران طلایی، سال‌هایی است که بازی‌های ترسناک نه‌تنها از نظر کمّی زیاد بودند بلکه از نظر کیفی هم در سطح بسیار بالایی قرار داشتند. ژانر ترس دیگر آن صلابت و مخاطب گذشته خودش را ندارد و بیشتر شاهد حضور کمرنگ این ژانر فقط در حد و اندازه‌های یک مرحله در یک بازی با سبکی متفاوت هستیم.

استودیوها و نام‌های بزرگی در طول سالیان اخیر تلاش کردند تا این سبک را زنده نگه دارند اما هنوز هم این ژانر با دوران طلایی خود فاصله بسیار زیادی دارد. با وجود این استودیوی Frictional Games، که نزدیک به دو دهه است در این زمینه فعالیت دارد، با ساخت و انتشار سری بازی‌های Amnesia در تلاش است تا ترس را زنده نگه دارد. جدیدترین ساخته این استودیو بازی Amnesia: Rebirth است که به تازگی منتشر شده.

«آمنژیا: تولدی دوباره» سومین بازی از این سری است که توسط استودیوی «فریکشنال گیمز» ساخته شده است. «آمنژیا: تولدی دوباره» در ژانر ترس و بقا و در سبک ماجراجویی در نمای اول‌شخص قرار دارد. یکی از ویژگی‌های سری Amnesia در این است که هیچ‌کدام از قسمت‌ها از نظر داستانی دنباله همدیگر نیستند و هرکدام داستان مستقل خود را در فضایی آشنا روایت می‌کنند.

استودیوی «فریکشنال گیمز» همواره تلاش کرده است تا ایرادات نسخه‌های قبلی را رفع کرده و اثر جدید خودش را با کمترین عیب روانه بازار کند، اما آخرین نسخه از این مجموعه یک ایراد بزرگ دارد؛ ایرادی که بخش‌های مثبت دیگر بازی را در زیر سایه خود قرار داده و به اثر نهایی آسیب وارد کرده است. این ایراد ترسناک نبودن بازی است.

یکی از تغییرات بزرگی که در این نسخه از آمنژیا صورت گرفته است، تغییر در نحوه روایت داستان بازی است. بازی در دو حالت روایت می‌شود، بخشی از داستان توسط دست‌نوشته‌ها و نامه‌هایی که توسط شخصیت‌های مختلف در گوشه‌وکنار بازی قرار دارند روایت می‌شود و بخشی دیگر توسط کات‌سین‌هایی است که به شکل بسیار خوبی کارگردانی شده‌اند، روایت می‌شود.

بازی از این نظر نسبت به دو نسخه ابتدایی خود بسیار پیشرفت کرده و داستان بازی به بهترین شکل ممکن روایت می‌شود. داستان در «آمنژیا: تولدی دوباره» نزدیک به یک قرن پس از حوادث قسمت اول رخ می‌دهد. قصه روایتگر ماجرای شخصی به نام Tasi Trianon است که به همراه همسرش «سلیم» و جمعی از همکاران خود جهت انجام کارهای اکتشافی توسط هواپیما راهی الجزایر هستند که در بین راه هواپیمای آنها دچار حادثه شده و سقوط می‌کند.

شخصیت اصلی جان سالم به‌در می‌برد، اما حافظه خودش را از دست داده و در این بین همسر و دوستان خودش را نیز گم می‌کند.ماجراجویی Tasi بعد از بیدار شدن از هواپیما شروع می‌شود و او در این مسیر نه‌تنها باید همسر و دوستان خودش را پیدا کند، بلکه در تلاش است تا حافظه مخدوش‌شده خودش را بهبود داده و گذشته خودش را به خاطر بیاورد.

با پیشروی در بازی، ما شاهد سرنخ‌های مختلفی در طول مسیر بازی خواهیم بود که باعث می‌شوند Tasi به مرور حافظه خود را به دست بیاورد. داستان بازی به مانند پازلی است که به مرور قطعات آن پیدا می‌شوند و با کنار هم قرار گرفتن تک‌تک این پازل‌ها و در نهایت کامل شدن داستان، بازی در انتها ما را شگفت‌زده کرده و در اوج به پایان می‌رسد.

درواقع داستان در «آمنژیا: تولدی دوباره» بهترین بخش بازی است، اما با وجود این یک ایراد بزرگ دارد که نه فقط به «آمنژیا: تولدی دوباره» مربوط می‌شود، بلکه تمام ساخته‌های استودیوی «فریکشنال گیمز» را دربر می‌گیرد که آن هم استفاده از یک تم تکراری است که در شالوده ساخته‌های فریکشنال گیمز دیده می‌شود.

اگر داستان دو قسمت قبلی از سری آمنژیا را به خاطر بیاورید، حتما به این نقطه مشترک بین تمامی این سری از بازی‌ها پی برده‌اید و آن هم فراموشی است که گریبان‌گیر شخصیت اصلی داستان شده. تقریبا همه شخصیت‌های اصلی در این مجموعه به نحوی حافظه خودشان را از دست داده‌اند یا با خاطرات خود درگیر هستند. این تم آشنا حتی در آثار قدیمی استودیو؛ یعنی Penumbra به شکلی شخصیت اصلی را درگیر کرده بود.

این تم تکراری با وجود اینکه به خوبی پرداخت شده است، اما می‌توان گفت که به یک کلیشه تبدیل شده. کلیشه‌‌ای که در همه آثار تیم سازنده دیده می‌شود. با وجود این نمی‌توان از هنر تیم سازنده در روایت خوب داستان چشم‌پوشی کرد؛ هنری که نه‌تنها داستان را به نقطه قوت بازی تبدیل کرده است، بلکه تاثیر مثبتی روی گیم‌پلی گذاشته و ما با پخته‌ترین نسخه آمنژیا از نظر گیم‌پلی روبه‌رو هستیم.

«آمنژیا: تولدی دوباره» با اینکه ایرادات دو نسخه قبلی را بهبود بخشیده و به ارتقای بخش‌های مثبت بازی پرداخته است، اما باز هم کلیت گیم‌پلی آن تازگی لازم را ندارد. پازل‌ها منطقی‌تر، بیشتر و تعامل بهتر و باورپذیرتری نسبت به محیط دارند. مکانیک‌های گیم‌پلی ساده است، اما مهم‌ترین بخش بازی، مدیریت منابع و مخفی ماندن از چشم شیاطین است.

منابع و آیتم‌های لازم در طول بازی بسیار نایاب هستند و نکته قابل‌توجه اینکه برای اینکه بتوانیم مسیر خود را پیدا کرده و پازل‌های بازی را به سهولت و البته با دقت زیاد حل کنیم نیازمند دقت بیشتری در مدیریت منابع خودمان هستیم. کبریت و نفت از جمله حیاتی‌ترین منابع بازی به شمار می‌روند. Tasi به دلیل مشکلات قلبی‌ای که دارد نمی‌تواند مدت‌زمان زیادی در تاریکی باقی بماند، لذا هرچه سریع‌تر باید محیط را توسط امکانات موجود روشن کنیم.

کدخبر: ۳۵۷۹۵۱
تاریخ خبر:
ارسال نظر