کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۳۴۹۳۱۰
تاریخ خبر:

آغاز دوران‌ پرتنش و‌ پرهیاهو ‌‌در تاریخ معاصر ایران

روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | در دوره دوم ریاست‌جمهوری هاشمی‌رفسنجانی تحولاتی در کابینه او به وجود آمد. وزارت ارشاد به میرسلیم رسید و وزارت کشور به بشارتی. درحالی‌که در کابینه دوره اول این دو منصب به محمد خاتمی و عبدالله نوری تعلق داشت. با آمدن میرسلیم که به نظر می‌رسید تسلط کافی روی فضای فرهنگ کشور ندارد، فضای حاکم بر سینما و تئاتر تا حدی بسته شد.

از آن‌سو با حضور بشارتی بگیروببندهای بی‌جهت اجتماعی، به‌خصوص در حوزه پوشش و فعالیت‌های زنان افزایش یافت. گشت‌های تجسس روابط و گشتن اتومبیل‌ها به‌شدت در سطح تهران و شهرهای بزرگ در خیابان‌ها و میادین و مراکز تفریحی افزایش یافته بود. حضور پلیس‌های اخلاقی در سطح شهر به‌شدت به چشم می‌خورد. شرایط در سال‌های ۷۲ تا ۷۶ از آنچه دهه ۶۰ به آن معروف است، غلیظ‌تر بود.

بخش‌هایی از نویسندگان و روزنامه‌نگاران سکولار هم توسط نهادهای امنیتی به‌شدت تحت نظر قرار گرفته بودند و حادثه عجیب اتوبوس نویسندگان در راه ارمنستان در همین دوران شکل گرفت. هاشمی‌رفسنجانی و کابینه سازندگی روی بهبود شرایط اقتصادی متمرکز شده بود و چندان دغدغه محدودیت‌های اجتماعی را هم نداشت.

در این میان گروه‌های طرفدار سختگیری‌های هرچه بیشتر در حوزه حجاب و فرهنگ به‌شدت فعال شده بودند؛ گروه‌هایی که با عنوان انصار حزب‌الله تحت نظر حسین الله‌کرم و مسعود ده‌نمکی فعالیت می‌کردند و با مظاهر زندگی طبقه متوسط به‌شدت مخالف بودند. در این میان به شکل متناقضی دختر هاشمی‌رفسنجانی؛ یعنی فائزه در بسته‌ترین شرایط فرهنگی،‌ منادی حق و حقوق دختران و زن‌ها برای دوچرخه‌سواری،‌ فوتبال و حتی حجاب‌های نرم‌تر و سهل‌گیرانه‌تر بود.

در واقع دولت هاشمی‌رفسنجانی آنتی‌تز خود را از درون خود ایجاد کرده بود. از سویی کرباسچی، شهردار تهران هم با توسعه مراکز فرهنگی در مناطق مختلف شهر،‌ نوعی از مدنیت مدرن را به تهران هدیه کرده بود. حتی تاسیس روزنامه همشهری به عنوان صدای طبقه متوسط، با مشی عمومی وزرای کشور و فرهنگ دولت هاشمی منافات داشت.

در این میان نرخ بالای زادوولد در سال‌های ۵۹ تا ۶۱،‌ مجموعه‌ای از میلیون‌ها نوجوان را در آستانه سال ۷۶ تحویل حاکمیت داده بود که دیگر کنترل اخلاقی و جداسازی جنسیتی آنها به سبک‌و‌سیاق سابق غیرممکن بود. دبیرستان‌ها زیر فشار جمعیت انبوه دانش‌آموزان دو و سه‌شیفته شده بودند و کنکور دانشگاه‌ها هم دورنمای حضور میلیون‌ها نوجوان مشتاق ورود به دانشگاه را انتظار می‌کشید.

در چنین حال‌وهوایی نسیم تغییرات در سطح کشور وزیدن گرفت. تغییراتی غیرقابل اجتناب برای شنیده شدن صدای طبقه متوسط که حاکمیت به شکلی غیرمنصفانه آن را نادیده می‌گرفت و به پای خواسته‌های هرچه بیشتر طبقه سنتی قربانی کرده بود. این موج خیزش در دوم خرداد ۱۳۷۶ و در انتخابات ریاست‌جمهوری خود را نشان داد؛

در رقابت ناطق‌نوری، رئیس وقت مجلس و روحانی ۵۲ ساله متولد شهر نور مازندران که از سوی جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه کاندیدا شده بود و سید محمد خاتمی، وزیر فرهنگ و ارشاد کابینه موسوی و دولت اول هاشمی‌رفسنجانی،‌ روحانی ۵۳ ساله اهل اردکان یزد که منادی فضای بازتر سیاسی و اجتماعی برای رای‌دهندگان بود.

در میان ناباوری همگان و ناخشنودی ملموس روحانیت و طبقات سنتی، ‌این سید‌محمد خاتمی بود که با برتری چشمگیر (۲۰ میلیون رای در مقابل ۶ میلیون رای) ناطق‌نوری را مغلوب کرد و به ریاست‌جمهوری رسید. این آغاز دورانی پرتنش،‌ پرهیاهو و حیرت‌انگیز در تاریخ معاصر ایران بود؛ تنش میان طبقات مختلف اجتماعی ایران از یک‌سو و اختلافات ریشه‌ای سیاسی و فرهنگی در لایه‌های حاکمیت. اتفاقی که درمجموع شیوه زندگی در ایران را به حالت تعادل بازگرداند و به شکلی همه مدیون حادثه دوم خرداد هستیم.

کدخبر: ۳۴۹۳۱۰
تاریخ خبر:
ارسال نظر