کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۴۸۶۰۹
تاریخ خبر:

۱۰۰‌قصه از لابه‌لای تاریخ | نگهبان پرغرور قلعه سنت

100‌قصه از لابه‌لای تاریخ | نگهبان پرغرور قلعه سنت

روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | نورعلی‌خان برومند در عرصه موسیقی همان نقشی را داشت که سید‌حسین نصر در زمینه حکمت و فلسفه اسلامی داشت. مدافعان سرسخت سنت‌های قدیمی و خصم استوار هرگونه تلفیق با ایده‌هایی که از غرب آمده بودند. برومند هم مثل سید‌حسین نصر سال‌ها در خارج از کشور اقامت کرده بود. (حسین‌ نصر البته 26 سال از برومند کوچک‌تر است) ‌اگر حسین ‌نصر فیزیک و الهیات را در ام‌ای‌تی و دانشگاه هاروارد تحصیل کرده بود، برومند هم فارغ‌التحصیل پزشکی در آلمان بوده است.

اما این دو تحصیلکرده در غرب به بزرگ‌ترین مخالفان تجدد در عرصه فعالیتشان تبدیل شدند. اگر در میان هدف‌های خصمانه سید‌حسین نصر نام‌های بلند‌آوازه‌ای مثل علی شریعتی و عبدالکریم سروش قرار دارند در میان اردوگاه مخالف برومند هم نام‌های بزرگی مثل کلنل وزیری و روح‌الله خالقی و مرتضی محجوبی قرار دارند.

برومند از تلفیق موسیقی ایرانی بر ساختار موسیقی غربی متنفر بود و با حضورش در دانشکده موسیقی دانشکده هنرهای زیبا و همین‌طور جایگاه رفیعی که در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی ایران پیدا کرده بود، ایده‌های خاص موسیقایی خود را عرضه می‌کرد و سرنوشت موسیقی ایرانی را بالکل تغییر داد.

نورعلی‌خان متولد 1285، پسر جواهر‌فروش مشهور اصفهانی بود که منزلش محل رفت‌و‌آمد بزرگان موسیقی دوره ناصری بود. درویش‌خان و دوامی و طاهرزاده و بقیه بزرگان. به این ترتیب نورعلی خان با اصل و ریشه موسیقی سنتی دوره قاجار و عهد ناصری از دل و جان آشنا شد. او در کودکی رفیق ابوالحسن صبا بود و در جوانی همدم روح‌الله خالقی اما به‌تدریج از هردوی آنها فاصله گرفت.

مرد آشتی‌ناپذیر همیشه خوش‌لباس وقتی برای آموزش پزشکی به آلمان رفت، ‌مطالعات خود در زمینه ردیف و دستگاه‌های موسیقی را همان‌جا پی گرفت و وقتی به ایران بازگشت (بدون آنکه مدرک پزشکی خود را دریافت کرده باشد) با هیچ‌کس سر شوخی نداشت. از دهه بیست و سی حرف مي‌زنیم که افسون وزیری و خالقی و محجوبی و معروفی و خوانندگان بزرگی مثل مرضیه و دلکش و بنان و ذیل سیاست‌های خاص داوود پیرنیا در رادیو، ‌روح و روان مخاطب ایرانی را جادو کرده بود و کسی حوصله ردیف‌نوازی و گوشه‌ها و دستگاه‌های کلاسیک ایرانی را نداشت.

برومند که دچار یک مشکل بزرگ در عرصه بینایی شده بود و تقریبا نیمه‌کور محسوب می‌شد، پا عقب نگذاشت. بخت هم یار او بود. ابتدا دکتر برکشلی یک نهاد محدود به منظور اعتلای موسیقی ایرانی برپا کرد و برومند را به کار گرفت اما اتفاق مهم‌تر در سال 1347 رخ داد. وقتی که طرح داریوش صفوت برای حفظ سنت‌های موسیقی ایرانی به مذاق بنیاد فرح خوش آمد و با حمایت مشخص رضا قطبی و با کمک‌های مالی هنگفت بنیاد فرح‌،‌ مرکز حفظ و اشاعه موسیقی شکل گرفت و داریوش صفوت به‌عنوان مدیرکار خود را شروع کرد.

صفوت از برومند به‌عنوان مشاور این نهاد دعوت به کار کرد اما کم‌کم مشخص شد که وظایف بین این دو نفر تقسیم شده است. مسائل ساختاری و مدیریتی با صفوت (و البته مساعدت دکتر برکشلی) و مسائل آموزشی و تئوریک برعهده برومند. به این ترتیب نگاه فرانسوی فرح و دوستانش به مقوله فرهنگ و فرهنگ بومی (که بعدها در حمایت آنها از معماری ایرانی و فرش ایرانی و لباس‌های محلی و حتی طب اسلامی و فلسفه اسلامی نمود پیدا کرد) موجب می‌شود که یک جریان ضد تجدد و ضد اختلاط شدید در میانه ترکتازی موسیقی تلفیقی و مردم‌پسند دوره پهلوی شکل بگیرد.

برومند در مرکز حفظ و اشاعه و همین طور در دانشکده موسیقی با سختگیری و بنیادگرایی خاص خود شاگردان مشهوری را تربیت کرد. نام‌هایشان برایتان حتما جالب است: ‌محمدرضا شجریان، محمدرضا لطفی، ‌پرویز مشکاتیان، حسین علیزاده، شهرام ناظری،‌ داریوش طلایی، ‌ناصر فرهنگ‌فر، پریسا، ‌هنگامه اخوان،‌ جلال ذوالفنون و… وقتی در سال 1351 هوشنگ ابتهاج زمام موسیقی در رادیو را بر دست گرفت، ‌طرفداران سنت در موسیقی ایرانی، ‌یک بازگشت قدرتمند به سرچشمه‌هاي موسیقی عهد ناصری را در رادیو عرضه کردند.

این پیروزی بزرگی برای نورعلی برومند محسوب می‌شد که این سال‌ها بینایی خود را کاملا از دست داده بود. برخلاف نگاه دشمنانش او با نوآوری در موسیقی سنتی مخالف نبود؛ آنچه او پرچم دشمنی را با آن برافراشته بود،‌ شبیخون ساختار موسیقی غربی به موسیقی سنتی بود.

اما سرنوشت بازیگوشی غم‌انگیزی را برای او در نظر گرفته بود. روزی محمدرضا شجریان که کم‌کم درحال بالا رفتن از پله‌های شهرت بود، استاد خود یعنی نورعلی برومند را به اجرای ارکستر سمفونیک تهران مي‌برد. جایی که حسین سرشار خواننده قدرتمند اپرا (او را در فیلم اجاره‌نشین‌ها حتما به یاد می‌آورید؛ همان خواننده‌ای که در طبقه آخر ساختمان سکونت داشت) به همراه اجرای ارکسترال، قطعاتی از اشعار حافظ را مي‌خواند. ترکیب خواننده اپرا، ‌ارکستر سمفونیک و از آنسو شعر حافظ، ‌نورعلی برومند را به‌شدت عصبانی کرده بود.

باور نمی‌کرد کسی این‌گونه جسارت کند و با موسیقی در ساختار غربی به شعرهای حافظ دست‌درازی کند. آن‌قدر عصبانی که از شجریان مي‌خواهد که او را به سرعت از این محل خارج کند. نورعلی خان عصبانی و افسرده به خانه خود می‌رود و صبح روز بعد از خواب بر نمی‌خیزد تا به شکل عملی میزان ارادت و اشتیاق حرفه‌ای خود به مسئله موسیقی سنتی را نمایش دهد. مرگ نورعلی خان برومند در 30 دی‌ماه 1355 و در سن 70 سالگی رخ داد. او رفت اما میراثش همچنان باقی است…

کدخبر: ۵۴۸۶۰۹
تاریخ خبر:
ارسال نظر
 
  • farbod7

    روح همگی این نوابغ شاد. هم دوره بودنشان حیرت انگیز است.