یادداشت آنالی اکبری| زنی از گذشته...

روزنامه هفت صبح، آنالی اکبری | کریستینا در سالهای 1632 تا 1654 ملکه سوئد بود. زنی که در حدود 400 سال قبل به نقاشی و فلسفه و ریاضی و مجسمهسازی و کیمیا علاقه داشت و میخواست استکهلم را به آتن شمال تبدیل کند. او درباره خودش گفته بود: «هنگامی که به دنیا آمدم کاملاً مودار بودم و صدایی قوی و خشن داشتم و این باعث شده بود تصور کنند من پسرم و از شادی چنان سر و صدایی به راه انداخته بودند که در ابتدا پادشاه به اشتباه افتاد.»
گوستاووس از فهمیدن جنسیت حقیقی فرزندش خم به ابرو نیاورد و او را چنان دوست داشت که معلوم بود از دختر بودنش راضی است. اما مادرش همیشه از پسر نبودن او ابراز ناخشنودی می کرد و همین باعث شد کریستینا تا جایی که بدنش اجازه میداد خود را به شکل مردها در آورد. علاقهای به زر و زیور نداشت و مردانه لباس میپوشید و به سرعت اسب میراند و وحشیانه شکار میکرد و شکار خود را با نخستین گلوله به زمین میانداخت. با این وجود میگفت: «هرگز حیوانی را بدون احساس تاثر نکشتهام.»
سالها بعد دستنویسهایی از کریستینا پیدا شد که افکارش را به خوبی نشان میداد:از نادانها بیش از متقلبین باید ترسید.کسی را از اشتباه بیرون آوردن به منزله رنجاندن اوست.ستارهای وجود دارد که ارواح بزرگان را به هم میپیوندد؛ ولو قرنها و مسافتهای بسیار آنها را از هم جدا کرده باشد.
برای ازدواج بیش از جنگ شجاعت لازم است.انسان اگر هیچ چیز را محترم نشمارد و از هیچ چیز نترسد بیش از همه ترقی میکند.آنکه از دست روزگار به خشم آید هرچه آموخته، بیهوده بوده است.فلسفه نه انسان را تغییر میدهد و نه او را اصلاح میکند.