یادداشت| دسته سرسختها

روزنامه هفت صبح، آرش پورابراهیمی | چرخش نیروها در نهادهای مختلف از صداوسیما گرفته تا دانشگاهها (و احتمالا در نهادهایی که کمتر مورد توجه افکار عمومی قرار دارند) با ابراز ناخشنودی حتی برخی چهرههای محافظهکار مانند علیاکبر صالحی و علی لاریجانی همراه شد. اما این وضعیت تازه نهتنها غیرمنتظره نیست بلکه نتیجه طبیعی روندی است که تقریبا از یکسال پیش آغاز شده است.
جای تعجبی نداشت که حاکمیت در مواجهه با ناآرامیهای سال گذشته و فشار رسانهای سهمگین ناشی از آن به لاک دفاعی برود و به هسته سرسخت حامیان خود تکیه کند. در حالیکه بهنظر میرسید بخشهایی از حاکمیت بهدنبال راهکاری همدلانهتر با معترضان میگردند اما در نهایت این گروه سرسختتر بود که مدیریت بحران را در اختیار گرفت و در بازگرداندن آرامش به خیابانها (با هزینهای که میدانیم) موفق بود.
سر بر آوردن نیروهای سرسختتر در فضایی پرتنش و تند (رادیکال) غیرمنتظره نبود و حالا همین نیروها در حال تثبیت جایگاهی هستند که طی یکسال اخیر بهدست آوردهاند و دلیلی هم برای تقسیم قدرت با دیگر بخشهای جامعه نمیبینند بهخصوص که نهتنها آرامش به خیابانها بازگشته بلکه در فضای بینالمللی هم دیگر خبری از آن فشار رسانهای و دیپلماتیک نیست.
توافق با آمریکا برای مبادله زندانیان ظاهرا به خوبی پیش میرود، پولهای بلوکهشده ایران در حال آزاد شدن است و صادرات نفت ایران هم به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. حتی شایعاتی درباره توافقی نانوشته میان تهران و واشنگتن در مورد کاهش تنش مربوط به پرونده هستهای ایران شنیده میشود. روابط ایران با محور شرق به رهبری چین و روسیه هم روزهای طلایی خود را سپری میکند و رابطه پرالتهاب با همسایگان جنوب خلیجفارس هم وارد فصل تازهای از تنشزدایی شده است.
در چنین شرایطی، نیروهایی که طی یکسال اخیر به باور خودشان «پای کار» بودهاند آنقدر اعتمادبهنفس پیدا کردهاند که خود را از همیاری دیگر بخشهای جامعه بینیاز ببینند. آنها به فصل برداشت رسیدهاند و انگیزه و دلیلی هم برای سهیم کردن دیگران ندارند. بهطور مشابه، حاکمیت هم با توجه به کم شدن فاصله زمانی میان اعتراضات احساس میکند که نباید آن بخشهایی از حامیانش را که در روزهای سخت در کنارش ایستادگی میکنند دلسرد کند.
همه اینها ما را به جایی رسانده که امروز در آن قرار داریم. شایعه حضور دوباره برخی مجریان در صداوسیما با واکنش خشمگین همان هسته سرسخت مواجه میشود، آنهم در حالیکه داریم درباره برنامههای مربوط به بخش سرگرمی حرف میزنیم و نه برنامههای سیاسی، ورود و خروج اساتید دانشگاهها صدای نیروهای محافظهکار سنتی را درآورده و عزتالله ضرغامی، وزیر گردشگری که اتفاقا طی یکسال اخیر مواضع همدلانهای با دیگر بخشهای جامعه داشته، هم درباره مدارا توئیت میزند و یادآوری میکند که «انقلابیگری، غربالگری نیست».
بهرغم این ابراز ناخرسندیهای جسته و گریخته بعید است که تغییری در روند فعلی ایجاد شود. به نظر میرسد که فعلا چارهای نیست جز اینکه به حضور پررنگ همین دسته سرسختها عادت کنیم، دستهای که میزان توانایی و استعداد آنها از خروجیهایشان مانند همین برنامههایی که در صداوسیما تولید میکنند مشخص است.