پراکنده از دهه۷۰؛ غائله کنفرانس برلین

روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | وقتی علی لاریجانی به عنوان چهرهای فلسفه خوانده و تحصیلکرده زمام تلویزیون را در سال 72 به دست گرفت کسی چرخشهای سیاسی تند او در طول دهه هفتاد را پیشبینی نمیکرد. او در سال تحویل 73 شجریان را شخصا به تلویزیون دعوت کرد و خودش میزبان او شد و بعد هم از مبتکرین بازگشت موسیقی پاپ به سطح جامعه و از کانال تلویزیون بود.
یادمان باشد که معاونت سیما هم در دست احمد پورنجاتی بود که گرایش به اردوگاه اصلاحطلبان داشت هرچند داماد آیتالله ریشهری بود. در سال 1375 برنامه هویت از تلویزیون پخش شد که بیشتر برگرفته از پاورقیهای جنجالی نیمه پنهان در روزنامه کیهان بود که تلاش داشت تصویری از هجوم و توطئه روشنفکران علیه نظام اسلامی را ترسیم کند و نشان دهد که این روشنفکران در کجاها به لحاظ مالی و یا اخلاقی لغزیدهاند و چه روابط سیاسی پشت پردهای داشتهاند.
بخش مهم این برنامه روی اظهارات و اعترافات روشنفکران و سیاستمدارانی بود که در دورهای دچار بازداشت شده بودند. در نیمه ابتدایی دهه هفتاد مواجهه با روشنفکران،کانون نویسندگان و ادیبانی که به لحاظ رفتاری و عقیدتی لائیک بودند جزو برنامههای واضح وزارت اطلاعات تحت وزارت فلاحیان و معاونت سعید امامی بود.
به هرحال برنامه هویت اینگونه پخش شد و مسائلی را در ارتباط با چهرههایی مثل زرین کوب،گلشیری، شایگان، ندوشن، دولت آبادی، شاملو و حسین نصر ارائه کرد و از اظهارات ضبط شده چهرههایی مثل سعیدی سیرجانی، عزتالله سحابی و غلامحسین میرزا صالح در تبیین نگاه خاص خود استفاده میکردند. پخش این برنامه در دوره ریاستجمهوری هاشمی رفسنجانی بود و هاشمی بعدها مخالفت خود را با پخش این برنامه بر زبان رانده بود.
در سال 1377 و بعد از ماجرای قتلهای زنجیرهای و فضای رعب و وحشتی که شکل گرفته بود و فشار خردکننده رسانههای اصلاحطلب برای معرفی عاملین، برنامهای به نام چراغ در تلویزیون تولید شد که در آن حجتالاسلام حسینیان با استدلالاتی که خیلی هم قانعکننده نبود به جد اصرار داشت که قتلها توسط عوامل نزدیک به خاتمی انجام شده تا بر وزارت اطلاعات سوار شوند! کار آنقدر بالا گرفت که سید محمد خاتمی رسما تقاضای برکناری علی لاریجانی را کرد!
خاتمی که به شدت به مدیریت لاریجانی بهخصوص پس از ماجرای کارناوال عصر عاشورا و فرضیه دست داشتن بخشهایی از مدیران صداوسیما در تهیه این فیلم هتاکانه (برای برانگیختن احساسات علیه خاتمی در انتخابات 76) بدبین بود، پس از پخش چراغ این حس تخاصم بیشتر هم شد. تلویزیون در این سالها به سنگر مقاومت اصولگرایان در مقابل هجوم رسانهای اصلاحطلبان بدل شده بود.
در فروردین 1379 و در حالی که نتایج مرحله اول انتخابات مجلس بیرون آمده بود و حاکی از برتری کامل اصلاحطلبان بود و موجهای مربوط به ترور سعید حجاریان هم در کشور همچنان وجود داشت، حادثه کنفرانس برلین شکل گرفت. به دعوت بنیاد هاینریش بول و با هدف ایجاد مکالمه میان گروههای نواندیش و اصلاحطلب با برخی چهرههای اپوزیسیون و مقیم خارج از کشور.
این کنفرانس به یک جنجال بزرگ بدل شد. از ایران چهرههایی مثل حمیدرضا جلاییپور، محمود دولت آبادی، عزتالله سحابی، علی افشاری، فریبرز رئیس دانا، حسن یوسفی اشکوری، اکبر گنجی، شهلا لاهیجی، منیرو روانیپور، محمدعلی سپانلو، شهلا شرکت، جمیله کدیور، علیرضا علویتبار، مهرانگیز کار، کاظم کردوانی و خدیجه مقدم شرکت کردند. حضور برخی از نامها در این فهرست شگفتانگیز است که چگونه در کنفرانسی شرکت کردند که قرارش بر مکالمه با اپوزیسیون است؟
هرچه بود فیلمهای جنجالی از این کنفرانس بیرون آمد. گروههای کمونیست ایرانی مقیم آلمان برای برهم زدن این جلسه همه کار کردند حتی یک مرد لباسش را درآورد و زنی هم رقصید و مدام علیه نظام ایران شعارهای تندی سرداده میشد. واکنش حاضرین که از ایران رفته بودند به این اتفاقات در نظر رسانههای اصولگرا در داخل کشور منفعلانه و از موضع ضعف و حتی با حس همراهی ارزیابی شده بود.
شاید کسی که در برابر معترضین حاضر در کنفراس و حرکاتشان واکنش تهاجمی نشان داد، در میان شگفتی محمود دولتآبادی بود و در درجه بعد هم فریبرز رئیس دانا. تلویزیون ایران میداندار حمله به اصلاحطلبان و بهخصوص شرکتکنندگان شد و با مجوز علی لاریجانی بخشهایی مربوط به لخت شدن یک مرد و رقصیدن زن هم به شکلی محو از تلویزیون پخش شد.
لاریجانی خودش هم در یک بخش خبری ظاهر شد و به شدت از حاضرین در این کنفرانس انتقاد کرد. حکمهای قضایی سنگینی علیه شرکتکنندگان هم به تدریج صادر شد که حبس هشت ساله برای حسن یوسفی اشکوری و حبس شش ساله برای اکبر گنجی از جمله این احکام بود.
کنفرانس برلین نقطه جدایی کامل نظام با برخی از چهرههای نزدیک به اصلاحطلبان بود و علی لاریجانی در تبلور این اتفاق نقش مهمی ایفا کرد.کنفرانس برلین نقطه اختتامیه مجموعهای از حوادث غيرقابل تحمل در عصر رونق دوقطبی اصلاحطلب و اصولگرا بود. یک ماه بعد دور دوم انتخابات مجلس هم برگزار شد و مجلس هفتم کاملا در اختیار اصلاحطلبان قرار گرفت.