۵۰روایت از دهه۶۰؛ سرگئی روی شانههای عسگری

روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو | یک: چندروز پیش بود که در این پاورقیها از پیروزی بزرگ علیرضا سلیمانی گفتیم. در سال 1368(جهانی 1989) از طلای مشهوری که در فوق سنگین کشتی جهان به دست آورد و بعد از 17سال یک طلای جهانی به ورزش ایران هدیه کرد و یک سکوی نوستالژیک رقم زد بالاتر از بوگارتنر و خاداراتسف. این قهرمانی گویا فنر جمع شده ورزش ایران را باز کرد. سال بعد نوبت مجید ترکان شد که قهرمان وزن 52کیلوگرم کشتی جهان شود.
اگر سلیمانی از 1355 در کشتی ملی حضور داشت و به نوعی دستاورد ورزش قبل از انقلاب بود اما ترکان کاملا دست پرورده فضای کشتی در دهه شصت ایران بود. یک مازندرانی پرجنب و جوش و احساساتی که در قهرمانی جهان در سال 1369 بالاخره بر یوردانف غلبه کرد که اولین وآخرین باری بود که توانست نابغه بلغاری را شکست دهد. ترکان از بدشانسترین ستارههای ورزش ایران بود که در دوران اوج کاری خود اسیر تحریمها و محرومیتهای کلان کشتی ایران شد.
در واقع پس از گلکاری محمدحسن محبی (پایین آمدن از روی سکو هنگام نواختن سرود آمریکا و پرت کردن مدال) و علیرضا سلیمانی (بلند کردن دست داور به نشانه اعتراض و ترک کردن تشک) در مسابقات کشتی سال 1985، این مجید ترکان بود که بیش از همه از این حرکات آسیب دید و دو دوره مسابقات کشتی جهان در سالهای 1986 و 1987 را به خاطر محرومیت کشتی ایران از دست داد. او در سالهای 89 و 90 (68 و 69) یک طلا و یک نقره به دست آورد تا نشان دهد که آن سالهای محرومیت چه ضربهای به کارنامه ورزشی او زده است.
البته به جز محرومیت کشتی، همزمانی با یوردانف هم بد مصیبتی بود.(یوردانف به هنگام بازنشستگی 8 طلای قهرمانی جهان والمپیک بر گردن داشت) اما حالا که از حرکات عجیب کشتیگیرها حرف زدیم و بداخلاقیهایشان؛ بگذارید آن روی سکه را هم بگوییم که تا مدتها افکار عمومي ما را حیرتزده ساخته بود. در المپیک سئول کل کاروان ایران قلع و قمع شدند و فقط یک کشتیگیر یعنی عسگری محمدیان به فینال مسابقات 57 کیلوگرم رسید و خب چه کسی در انتظارش بود؟
سرگئی بلوگلازوف نابغه روسها که او هم مثل یوردانف بلغار هشت طلای جهان و المپیک را در کارنامه داشت و زمزمه شده بود که بلوگلازوف در همین المپیک از کشتی کنارهگیری میکند. در فینال همانطور که پیشبینی میشد عسگری محمدیان شانسی مقال بلوگلازوف نداشت و با نتیجه 5 بر یک شكست خورد.
اما در حالی که قاعدتا باید از غم شکست و از دست دادن طلای المپیک رنجور و غمگین باشد ناگهان پس از بالارفتن دست بلوگلازوف، محمدیان با صورتی خندان به سمت بلوگلازوف هجوم برد و در چشم بههم زدنی او را در روی شانههاي خود سوار کرد و شروع به چرخیدن دور تشک کشتی کرد! بلوگلازوف هم آن بالا کمی هاج و واج مانده بود و بالاخره متوجه شد در حال مشارکت ناخواسته در مراسم تقدیر از خودش است. این یکی از سوررئالترین خاطرات ما از کشتی دهه شصت تا ابد باقی خواهد ماند.
در مورد عسگریمحمدیان این را هم بگوییم که چهار سال بعد در المپیک بارسلونا او باردیگر تا فینال مسابقات پیش تاخت اما اینجا هم یک نابغه بزرگ دیگر در انتظارش بود. جان اسمیت آمریکایی که شش بر صفر عسگری را شکست داد وخوشبختانه کشتیگیر خوب ما دیگر تمایلی به ابراز لطف نسبت به رقیب پیروز خود نداشت. در دهه شصت مجموعهای از نوابع روس و آمریکا و بلغار بر کشتی جهان سیطره داشتند که بیشترشان در سالن افتخارات فدراسیون جهانی کشتی نامشان جاودانه شده است.
دو: یکی دیگر از بزرگترین اتفاقات ورزشی ایران در دهه شصت در کنار تصاویر شگفتانگیز کشتیگیرها و اتهام دوپینگ مرحوم رمضانعلی تیموری و قهر بزرگ ستارههای فوتبال در سال 1365، حادثهای بود که در مهرماه 1363 در امجدیه تهران شکل گرفت. در یکی از مهمترین حوادث فوتبال 35 هزار تماشاگر براي بازی پرسپولیس و پاس در ورزشگاه امجدیه در مرکز تهران آمده بودند و ازدحام جمعیت به حدی بود که یک بازی ساده به یک واقعه امنیتی بدل شد.
پرسپولیس آنقدر محبوب بود درآن سالها و کاریزمای علی پروین و اجتماع ستارههایی مثل ناصرمحمدخانی و حمید درخشان و محمد پنجعلی و بازی به شدت هجومی این تیم موجب شده بود تا جمعیت شگفتانگیزی برای هر بازی پرسپولیس حاضر شوند. اما روایت ماجرای مهرماه سال 63:«آن روز و پس از بازی نفت با بانک ملی، سیل جمعیت در امجدیه منتظر بود تا بازی پاس و پرسپولیس را ببیند. چنان ازدحامی شد که شماری از جمعیت، ناگزیر وارد پیست دوومیدانی و زمین شدند.
پرسپولیس آن سال، بازیهایش را در آزادی برگزار ميکرد. جز دیدار با باشگاه پیام که ۳۵ هزار نفر را به امجدیه کشانده بود. هیات فوتبال تهران فقط زمانی متوجه شد سپردن میزبانی بازی پرسپولیس و پاس به امجدیه اشتباه است که به جای بازیکنان، مردم وسط زمین بودند.بلندگوی ورزشگاه اعلام کرد به دلیل استقبال زیاد، بازی را بدون فروش بلیت در ورزشگاه آزادی برگزار خواهد کرد. بلندگویی که دقایقی بعد، پایین کشیده شد.
فردا روزنامه اطلاعات نوشت محمد جانفدا، رئیس هیات فوتبال تهران بازداشت و با قرار سه میلیون روانه زندان شد: «با نظر بازپرس، وی به علت تخلف خودسرانه باعث بروز حوادث ناگوار شد که خود ایشان هم به این امر معترف هستند.»جانفدا زندانی شدنش را تکذیب کرد و گفت فقط از تربیت بدنی به او گفتند برای ادای توضیحات به دادستانی مراجعه کند.
اما سازمان تربیت بدنی هم جانفدا را مقصر اصلی دانست و در اطلاعیهای نوشت، او به دلیل«عدم توجه به دستورالعمل سازمان تربیت بدنی و رعایت ننمودن تذکرات پلیس مقصر است و باید هر چه زودتر برکنار شود.» دیگر هیچ یک از بازیهای پرسپولیس در ورزشگاه شهید شیرودی برگزار نشد. جانفدا بعداً مسئول تربیت بدنی وزارت نیرو شد. او که اصلاً فوتبالیست بود، پس از حوادث ۶۳ چنان از فوتبال دلزده بود که کشتینویسی پیشه کرد.»