سلیقه؛ عنصر مفقود در محصولات فرهنگی ما

روزنامه هفت صبح، صوفیا نصرالهی| یکی از دلایلی که سریال «پیشنهاد»، داستان ساخته شدن فیلم «پدرخوانده» را دوست داشتیم اطلاعاتی بود که از پشت صحنه ساخته شدن یکی از شاهکارهای سینما به ما میداد. کنجکاوی اجتنابناپذیری وجود دارد که بدانیم فیلمهای محبوبمان چطور متولد میشوند. نقشی که الان فقط فلان بازیگر در قامتش پذیرفته میشود قرار بوده به چه کسی برسد که دست روزگار مانع شده و در تصوراتمان فیلم را با او بازسازی کنیم.
کتاب «پشت پرده هالیوود» که توسط علی موسوی از منابع مختلف سینمایی جمعآوری و ترجمه شده و نشر ایجاز آن را به بازار داده با توجه به همین حس مخاطبان سینما، اثر کنجکاویبرانگیزی بهنظر میرسید. کتاب با نامههای سلزنیک به هیچکاک و دستیارانش شروع میشود که میخواست اقتباس از «ربکا» کتاب محبوب دفنه دو موریه توسط هیچکاک ساخته شود.
داستان ساخته شدن «کازابلانکا» که دست و پنجه نرم کردن عوامل با سیستم سانسور آن زمان را روایت میکند لااقل برای مخاطب ایرانی که هنوز هم با ممیزی دست به گریبان است، جالب خواهد بود. رابطه ریک و الزا جزو مواردی بوده که نگران بودند بهخاطر سانسور مجبور شوند کامل آن را از فیلم دربیاورند و تصور کنید «کازابلانکا» بدون قصه رابطه قدیمی این دو نفر چه فیلم بیمزهای از کار درمیآمد.
تصور اینکه مارلون براندو قرار بوده به جای پیتر اوتول در «لورنس عربستان» بازی کند کار دشواری است و خدا را شکر میکنیم که تصمیم گرفته به جای این فیلم در «شورش در کشتی بونتی» حضور داشته باشد. از آن عجیبتر خواسته دیوید لین برای بازی اوتول در نقش ژیواگو در فیلم «دکتر ژیواگو» است.
تهیهکنندهاش البته پل نیومن را برای بازی در فیلم به او پیشنهاد میدهد و دیوید لین بعد از دیدن نیومن در فیلم «جایزه» مینویسد: «من نیومن را فقط یک آدم خیلی عملی میبینم که درباره بیشتر چیزها میتواند خیلی راحت و آنی تصمیم بگیرد. هیچ چیز درباره یک رویاپردازی نمیتوانم در او کشف کنم…«دکتر ژیواگو» درست برعکس این است. او اصلا آدم عملی نیست و سخت تصمیم میگیرد.»
از این جملهای که از کتاب نقل کردم دو سه نکته دستتان میآید. اول اینکه نگاه دیوید لین به کاراکتر یوری ژیواگو چقدر درست و جذاب است و همینهاست که عیار یک کارگردان بزرگ را مشخص میکند. هرچند شاید اگر نیومن را مثلا در «بیلیاردباز» میدید نظرش درباره بازی او در نقش یک رویاپرداز عوض میشد. نکته دیگر مربوط به ترجمه نه چندان خوب کتاب است.
آدم عملی در زبان فارسی برایتان مصمم و عملگرا معنا میدهد؟ این مشکل من با شیوه ترجمه و البته اقتباس علی موسوی از کتابهای متفاوت در تمام کتاب وجود دارد. شیوه روایت گردآورنده و مترجم باید به گونهای باشد که انسجامی بین روایتها پیدا کنیم. اینکه یک بخش ترجمه مستقیم نامههای تهیهکننده به عوامل باشد، یکی روایت مستقیم بازیگر فیلم «آگراندیسمان» آنتونیونی که کلا دو صفحه از کتاب است
و خاطره بیربطی در این دو صفحه تعریف میشود و دیگری از زبان خود مترجم درباره «قصهی عشق» و رابطه ایوانز تهیهکننده با الی مکگرا که آخرش با مصرع: که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها تمام شود باعث شده خواندن کتاب «پشت پرده هالیوود» تبدیل به کاری شاق شود و تمام عیش مرور فیلمها و جذابیت چگونگی ساخته شدنشان از میان برود. بخشی از تقصیر هم البته گردن ویراستار کتاب است اگر اساسا ویراستاری داشته!
تکرار فعلها در جملههای پشت سر هم، استفاده از علائم نگارشی اشتباه (نصف کتاب به جای گیومه فارسی از نشانه انگلیسی آن استفاده شده) و ایرادهای کلی و جزیی دیگر کتابی را که میتوانست برای دوستداران سینما تبدیل به اثری بامزه و خواندنی شود که به آن ارجاع بدهند تبدیل به چیزی کرده که سرسری بخوانید و فقط چند نکته در باب پشت صحنه فیلمها از آن پیدا کنید.
آخر این ستون و به بهانه این کتاب میخواهم به یک عنصر مهم در هر کاری و بهخصوص کارهای فرهنگی-هنری اشاره کنم: «سلیقه».سلیقه فقط مربوط به لباس پوشیدن و خانه نیست گرچه مهمترین نمودهایش همانجاست. سلیقه در کار یعنی به مخاطبت احترام بگذاری و به کارت عشق بورزی.