نیمه تاریک ماجرای پنجشیر؛ «داریا» یادتان هست؟

روزنامه هفت صبح| همچنان تاکید میکنم که هر کسی در پنجشیر در برابر طالبان جنگید و کشته شد شایسته تحسین است. نبود هیچ کمک و حمایت خارجی و برعکس اتفاق نظر بر روی طالبان نیز بر کسی پوشیده نیست. اما با وجود تمامی شرایط فوق آیا میتوان حوادث پنجشیر را «مقاومت» نامید؟ با ذکر چندین نمونه مشابه پاسخ میدهم. بدون تعصب و صرفنظر از گرایش شخصی سعی میکنم با ذکر مثالهایی چند و اطلاعات جامعی که طی این سالها از وضعیت نبردهای منطقهای دارد توضیحاتی درباره این موضوع داشته باشد.
اما آیا پنجشیر تحت هر شرایطی محکوم به سقوط بود؟ در خصوص زمان مقاومت احتمالی آنها چه تحلیلی میتوان کرد؟ با چند مثال از جنگهای منطقهای میتوان مقایسه کرد. ابتدا به سراغ سوریه برویم.
وقتی صحبت از جنگ داخلی و محاصره شود، تاریخ تا مدتها نام «داریا» را فراموش نخواهد کرد؛ از نوامبر ۲۰۱۲ تا آگوست ۲۰۱۶ به مدت ۳ سال و ۹ ماه شهر داریا با حدود ۲ تا ۳ هزار معارض و در شرایط سخت تسلیحات آنچنانی نیز در اختیار نداشتند در برابر قوای مشترک ارتش سوریه-متحدین مقاومت کردند. برخلاف پنجشیر، داریا هیچ عوارض جغرافیایی به عنوان امتیاز دفاعی نداشت، داریا یک شهرک کوچک با جمعیت متراکم در جنوب دمشق بود و فاصله خطوط تماس ارتش سوریه و مخالفین در این شهر گاهی تنها یک کوچه یا خیابان یا ساختمان بود. بهترین سلاح مدافعین داریا نهایتا راکت ضد زره یا خمپاره بود که مشابه آن را قطعا نیروهای مدافع پنجشیر نیز به اندازه کافی در اختیار داشتند؛ در سالهای محاصره با توجه به سختیهای رساندن آذوقه و تدارکات از طریق تونلهای زیرزمینی غوطه غربی، به ندرت استفاده از ATGM در داریا مشاهده شد. بد نیست نیروی مهاجم به دو نقطه را نیز مقایسه کنیم.
یک طرف قوای طالبان با کلیت نیروی رزمی حدود ۵۰ هزار نفر که نهایتا مجهز به خودروهای حفاظت شده زرهی، تعداد محدودی تانک قدیمی تی۵۵ یا تی۶۲ با وضع عملیاتی نامشخص و تسلیحات سبک و متوسط هستند. در سوی دیگر ارتش سوریه با بزرگترین یگان زرهی خاورمیانه پیش از شروع جنگ، حدود ۲۰۰ هزار پرسنل. داریا، محصور در یک منطقه مسکونی و زیر آتش منحصر به فرد در تمام سالهای جنگ سوریه، حدود ۴ سال در برابر چنین قوای مهاجمی مقاومت کرد. کدام قدرت جهانی از مدافعین داریا حمایت کردند؟ کدام سلاح تاثیرگذار به داریا رسید؟ طالبان قویتر است یا نیروی متهاجم به داریا؟
بگذارید از جبهه مقابل در سوریه نیز مثالی بزنیم؛ نبرد ابوظهور را احتمالا به خاطر دارید که با تشکیل جیش الفتح در ابتدای سال ۲۰۱۵ و فروپاشی ارتش-دولت سوریه در استان ادلب تمامی مناطق استان مابین ماههای ژانویه تا سپتامبر (پیش از ورود روسیه) سقوط کردند به جز فوعه و کفریا.آخرین نقطه مهمی که تنها ۳ هفته پیش از ورود نیروی هوایی روسیه سقوط کرد پایگاه هوایی ابوظهور بود. پایگاه ابوظهور در نزدیکی شهرکی به همین نام در شرق ادلب از مارس تا سپتامبر ۲۰۱۵ به مدت ۶ ماه در شرایط محاصره تقریبا کامل قرار داشت و…
دهها موج حملات گسترده بهترین نیروهای رزم زمینی ائتلاف جیشالفتح را دفع کرده بود.
در ابوظهور ۲۱۳ نیروی سوری، به فرماندهی سرهنگ احسان الزهوری ۶ ماه در برابر هجوم مخالفین مقاومت کردند اما سرانجام اسیر طوفان شن و در نتیجه عدم امکان پشتیبانی هوایی شدند.گفتنی است ابوظهور در دشت باز شرق ادلب و بدون هیچ عوارض دفاعی قرار گرفته بود و با نیرویی بسیار برتر و مجهزتر از طالبان با دهها حمله انتحاری_انغماسی ثبت شده در آن دوره مواجه بود. ابوظهور حتی یک دهم پنجشیر نیروی رزمی مدافع نداشت اما ۶ ماه در محاصره مقاومت کرد.
یک مثال واضح دیگر مقاومت تروریستهای داعش در شهر موصل است. اکتبر ۲۰۱۶ ارتش عراق با پشتیبانی هوایی و زمینی ائتلاف غربی عملیات آزادسازی موصل را آغاز کرد. حدود ۵ هزار نیروی مدافع داعش در دو بخش شرقی و غربی موصل بودند. موصل تقریبا در شرایط محاصره بود، تمامی پلهای روی رودخانه دجله مسدود یا نابود شده بودند و حتی قایقهای مورد استفاده داعش نیز در حملات هوایی ائتلاف هدف قرار میگرفتند.
در چنین شرایطی نیروی مدافع طبیعتا باید بگوید که نه نیروی کافی داریم، نه سلاح مناسب، نه پشتیبان خارجی و نه امتیاز جغرافیا! پس نبرد بیهوده است. اما تروریستهای داعش به جای بهانه گیری با هر آنچه داشتند که بخش اعظم آن شجاعت بود ۹ ماه در موصل مقاومت کردند.
بیش از ۴۵۰ خودروی انتحاری نیروهای ارتش عراق به ویژه یگان طلایی را با تلفات باورنکردنی که قبل از آن تجربه نکرده بودند روبهرو کرد. ۴۵۰نیروی تروریست تکفیری خشک مغز اما شجاع خود را فدای نبود سلاح و کمک خارجی کردند تا حداقل رقیب به راحتی به هدف خود نرسد.
مقاومت شدید ۵ هزار نیروی داعشی در موصل باعث شد تا نیروی هوایی ائتلاف تمامی قواعد و اصول حقوق بشری خود را برای ۶ ماه (نبرد غرب موصل) نادیده گرفته و اقدام به بمباران فرشی بخش غربی شهر حتی با مهمات ممنوعه خوشهای و فسفری کنند که نتیجه آن مرگ ۵۸۰۰ غیر نظامی بود!
جای نبرد ۳ روزه پنجشیر حتی درصدی شبیه موارد بالا بود؟ اصلا بر چه اساسی از «نبرد» صحبت میکنید؟ اخبار منتشره از چند کانال خبری که ۹۹درصد محتوای آنها فیک بوده؟ یا آنها که میخواهند گناه ترس و فرار از منطقه را به گردن بمباران خیالی نیروی هوایی پاکستان بیندازند؟
اطلاعات کافی و مدارک تصویری از پنجشیر برای قضاوت دقیق وجود ندارد اما آنچه بنده از تجارب رصد ۱۰ ساله خود از جنگهای منطقهای فهمیدهام، حتی مدافعین کم تعداد پنجشیر با تسلیحات عادی خود نیز اگر مقاومتی میکردند، اگر نبرد واقعی صورت میگرفت، ۳ روزه تسلیم نمیشدند.
- نه طالبان آن هیولای نظامی است که در رسانهها ساخته شده و نه مدافعین پنجشیر آنقدر ناتوان که به این سرعت وا داده و تمامی مناطق را تقدیم دشمن خونی خود کنند. مگر آنکه واقع بین باشیم و بر خلاف میل باطنی و احساسات خود بپذیریم که اصلا مقاومتی و نبردی در پنجشیر وجود نداشته است. (برگرفته از کانال تلگرامی آماج)