داستان تولد پیکان

روزنامه هفت صبح، آرش خوشخو| محبوبیت پیکان در دهه ۵۰ و حتی دهه ۶۰ با هیچ متر و معیاری قابل اندازهگیری نیست. محصول نه چندان مطمئن ایران ناسیونال که ناگهان رویای ماشیندار شدن را برای ایرانیها ملموس کرد.
از شوخیهای تاریخ است که صنعت خودرو ایران در دهه چهل به جای رجوع به آلمان و فرانسه و آمریکا، به انگلیس روی انداخت. به یکی از منجمدترین اقتصادها و صنایع جهان. اما هرچه بود تولد پیکان برای افکار عمومی ایرانیها ماجرای بزرگی بود.
آنقدر بزرگ که ترانه تولد تولد تولدت مبارک را انوشیروان روحانی برای آن ساخت و محمود خیامی مالک ایران ناسیونال را شهرتی ملی بخشید. اما یادتان باشد که از سال ۱۳۴۶ حرف میزنیم. سالی که خودروسازهای آسیایی همه در نقطه صفر هستند.
سالی که هیوندای هم در کره جنوبی پروژه خودرا کلید زد و اتومبیلهای زشت آن زمان ژاپن راهی به بازار اروپا و حتی خاورمیانه نداشتند. در چنین فضایی تولد پیکان اتفاق بزرگی بود. فرزانه ابراهیمزاده در تاریخ ایرانی مینویسد :۲۳ اردیبهشت ۱۳۴۶ روزنامههای کشور از تولد نخستین خودروی ملی به عنوان تحولی بزرگ در اقتصاد ایران نام بردند؛ تحولی که هرچند از اواخر دهه سی در کشور آغاز شده بود.
اما بیشتر کارشناسان اقتصادی معتقدند که راهاندازی کارخانه ایرانناسیونال و رسیدن خودروی پیکان به خط تولید نقطه عطف آن بود. کارخانه دو برادر متولد مرکز شهر مشهد که کارشان را از شستن ماشینها در تعمیرگاه پدرشان آغاز کردند: «احمد و محمود خیامی».
برادرانی که بیتردید یکی از مشهورترین کارآفرینان ایرانی هستند که کار خود را از صفر آغاز کرده و به جایی رسیدند که یکی از مهمترین کارخانههای صنعتی خاورمیانه را راهاندازی کردند.پیکان ماشین سختی بود. در مقایسه با آلمانیها و آمریکاییها نشستن و راندن پیکان یک شکنجه واقعی بود.
فرمان سختی داشت که به هنگام دورزدن عضلات بازوان شمارا به بازی میگرفت. ترمزهای نامطمئن و صدای همیشگی موتور هم بلند بود. اگر پیکان میخریدی باید خودت را به سرکشیهای مدام به کاپوت ماشین آماده میساختی. خرابی استارت و روغن ریزی و یاتاقان زدن از مشکلات همیشگی این سوگلی صنعت ایران بود.
احمد خیامی بعد از شرح روند خرید امتیاز و بومیسازی خودرویAROW و انتخاب نام پیکان برای این ماشین، درباره شرایط افتتاح خط تولید نوشته: «اوایل ۱۳۴۶، کارخانه آماده بود تا به دست شاه و شهبانو افتتاح شود. در روز افتتاح بسیاری از صاحبان صنایع انگلستان و آلمان و اعضای هیات دولت و شخصیتهای مهم مملکتی را دعوت کرده بودیم.
کاری که در شانزده ماه انجام شده بود بسیار بزرگ بود. بیش از صد ماشین بزرگ و ماشین پرس و صدها ماشین تولید نقطهجوش و نیز دستگاه جوشکاری در طول خط نصب شده بود.» حالا دیگر محل کافی برای پذیرایی از مهمان داشتیم. شاه و ملکه سر ساعت مقرر، یعنی ده و نیم صبح، با هلیکوپتر به محل کارخانجات ایرانناسیونال آمدند و در زمین بالای کارخانه پیاده شدند.
در نخستین دقایق ورود ایشان به محوطه، من ضمن عرض تشکر و خیر مقدم گزارش کارهای انجام شده و برنامههای آینده را به عرض رساندم و اطلاعات مربوط به تعداد کارکنان و سطح زیربنای ساختمانها و میزان سرمایهگذاری در این واحد بزرگ را بیان کردم. لازم به یادآوری است که ایرانناسیونال در آن موقع بعد از شرکت ملی نفت ایران و شاید ذوبآهن اصفهان بزرگترین واحد صنعتی کشور بود.»
در مراسم افتتاح بخش تولید سواری، امیرعباس هویدا نخستوزیر، روسای مجلس سنا و شورای ملی، وزیر دربار شاهنشاهی، وزیر اقتصاد و چند تن دیگر از وزیران کابینه، شهردار پایتخت، روسای سازمانهای انتظامی کشور، گروهی از روسای بانکها و شخصیتهای مختلف اقتصادی و بازرگانی و نمایندگان صنایع تولیدی کشور حضور داشتند.
این مراسم با صحبتهای وزیر اقتصاد وقت یعنی علینقی عالیخانی آغاز شد که بعد از ارائه گزارشی از صنعتی شدن کشور گفت: «اینک روزانه ۱۰دستگاه سواری و هفت دستگاه اتوبوس و وسایل نقلیه دیگر در کارخانجات ایرانناسیونال ساخته میشود و این ظرفیت در مورد سواری تا دو ماه دیگر به روزی بیست دستگاه و در مورد سایر وسایل نقلیه تا پایان سال جاری به روزی چهارده دستگاه خواهد رسید.»
این داستان تولد پیکان بود.