کاربرد آیتمهای مد و فشن در تاریخ که متعجبتان خواهد کرد!

در دنیای مد، بسیاری از آیتمهایی که در نگاه اول عجیب، اغراقآمیز یا صرفاً تزئینی به نظر میرسند، در واقع دارای کاربردهایی عملی یا معانی نمادین بودهاند.
به گزارش هفت صبح، در دنیای مد، بسیاری از آیتمهایی که در نگاه اول عجیب، اغراقآمیز یا صرفاً تزئینی به نظر میرسند، در واقع دارای کاربردهایی عملی یا معانی نمادین بودهاند. از یقههای پفی گرفته تا لباسهایی با آستینهای بلند و خیمهمانند، هرکدام از این عناصر زمانی نقش مهمی در زندگی اجتماعی و فرهنگی مردم ایفا کردهاند. این مقاله به بررسی ۱۲ آیتم فشن در تاریخ میپردازد که طراحیهای خاص آنها در اصل پاسخ به نیازهای روزمره، باورهای فرهنگی یا نشانههای موقعیت اجتماعی بوده است.

۱. یقه راف (Ruff): محافظت از لباس با ظاهری اشرافی
در انگلستان دوره تودور، یقههای پفی و جداشونده با عنوان “راف” در میان طبقات بالا رایج شدند. این یقهها علاوه بر نشان دادن جایگاه اجتماعی، عملکردی بهداشتی داشتند: از برخورد مستقیم عرق و چربی گردن با لباس جلوگیری میکردند. از آنجا که این یقهها جدا میشدند، بهراحتی شسته میشدند و نیازی به شستن کل لباس نبود.
۲. بلیاوت (Bliauts): آستینهای بلند نماد اشرافیت
در قرون وسطی، زنان و گاهی مردان لباسهایی با آستینهای بسیار بلند و کشیده میپوشیدند. این آستینها آنقدر بلند بودند که انجام هر کاری را دشوار میکردند و همین ممکن نبودن انجام کار، نشانگر اشرافی بودن فرد بود؛ چرا که نشان میداد فرد نیازی به کار کردن ندارد و صرفاً در تجمل زندگی میکند.
۳. هیماتیون (Himation): پردهای برای حجب و احساسات
در یونان باستان، هیماتیون نوعی شنل یا پارچهی بلند بود که زنان از آن برای پوشاندن کل بدن، از جمله سر، استفاده میکردند. این لباس بهویژه در لحظات احساسی یا برای حفظ حیا در جمع کاربرد داشت و در واقع ابزاری برای ابراز وقار، درونگرایی یا خویشتنداری بود.
۴. سولره (Solleret): کفشی زرهمانند برای کنترل اسب
سولره نوعی کفش زرهی بود که شوالیهها در میدان جنگ میپوشیدند. این کفشها از صفحات فلزی متحرک ساخته شده بودند که علاوه بر محافظت از پا، کمک میکرد تا شوالیه هنگام سوارکاری در رکاب ثبات و کنترل بیشتری داشته باشد.
۵. می-پارتی (Mi-parti): لباسی با هویت خدمتکار
در هنر قرون وسطی، لباسهایی با دو رنگ متضاد که از وسط تقسیم شده بودند، بسیار رایج بودند. این سبک معمولاً توسط خدمتکاران استفاده میشد و رنگها نشاندهندهی موقعیت شغلی یا وفاداری آنها به خانوادهای خاص بودند. بعدها این ترکیب رنگها به نشانی برای خاندانهای اشرافی تبدیل شد.
۶. کلاه پشمی انگلیسی: قانون و اقتصاد در همآمیخته
در سال ۱۵۷۱ دولت انگلستان قانونی تصویب کرد که همهی افراد بالای شش سال موظف به پوشیدن کلاه پشمی در روزهای یکشنبه و تعطیل بودند. هدف این قانون، حمایت از صنعت پشم و کارگران محلی بود. هرچند قانون در سال ۱۵۹۷ لغو شد، اما سنت پوشیدن این کلاهها باقی ماند.
۷. آستینهای ژیگوت (Gigot sleeves): شکوه زنانه، مانعی برای کار
آستینهای اغراقشده و بادکرده که به آستینهای ران گوسفند (gigot) معروف بودند، در واقع طراحی شده بودند تا کار کردن را برای زنان دشوار کنند. این ویژگی خود نشانهای از طبقه اجتماعی بالا بود. همچنین با ایجاد کنتراست با دامنهای پفدار و یقه باز، باعث میشد کمر زن باریکتر دیده شود—یکی از آرمانهای زیبایی آن دوره.
۸. یقه تاکسیدو (Tuxedo front): راهکاری اقتصادی برای مردان شیکپوش
در قرن نوزدهم، یقه تاکسیدو یک بخش جداشونده از پیراهن بود که زیر کت قرار میگرفت تا ظاهری تمیز و رسمی به مرد بدهد. این ترفند برای کسانی که امکان شستن مداوم پیراهن کامل را نداشتند، راهحلی هوشمندانه و مقرونبهصرفه بود.
۹. کلاه خواب (Nightcap): از مد روز تا مراقبت مو
در دوران ویکتوریا، کلاه خواب برای زنان، کودکان و سالمندان متداول بود. در اوایل قرن بیستم، این آیتم مدتی از مد افتاد، اما دوباره بهعنوان راهی برای مراقبت از مو—بهویژه کلاههای ابریشمی خوشبو—مورد توجه قرار گرفت. آنها گرهخوردگی را کاهش میدادند و درخشندگی و سلامت مو را حفظ میکردند.
۱۰. پانچو (Poncho): نشانگر مقام اجتماعی در آمریکای جنوبی
پانچو تنها لباسی برای محافظت در برابر سرما نبود؛ در برخی جوامع مثل ماپوچهها در آمریکای جنوبی، پانچوها با الگوهای خاص جایگاه اجتماعی افراد را نشان میدادند. برخی طرحهای خاص فقط برای بزرگان یا رهبران جامعه مجاز بود و در مراسمها پوشیده میشد.
۱۱. چَپها (Chaps): سپر چرمی کابویها
در فیلمهای وسترن، چَپها—پوششهای چرمی با کمربند که روی شلوار پوشیده میشدند—نماد کابویها هستند. این آیتمها برای محافظت از پاها در برابر خار و خاشاک، کاکتوس و خطرات مسیر طراحی شده بودند و همچنین باعث ثبات بیشتر روی زین میشدند.
۱۲. کاپوت و کاپلو (Capote e Capelo): نماد فرهنگ جزایر آزور
تا دهه ۱۹۳۰، مردم جزایر آزور پرتغال شنلهایی آبیرنگ با کلاههای بزرگ میپوشیدند که با قابهایی از استخوان نهنگ نگه داشته میشدند. این لباسها نمادی از اقتصاد محلی (رنگ آبی برای صادرات و شکار نهنگ) و فرهنگ منطقه بودند و از نسلی به نسل دیگر منتقل میشدند.
جمعبندی
مد همیشه فقط به زیبایی و ظاهر مربوط نبوده و بسیاری از آیتمهایی که امروز آنها را با شگفتی نگاه میکنیم، در زمان خود کاربردهای مهمی داشتهاند—چه بهعنوان محافظ، چه نشانی از قدرت و طبقه و چه ابزاری برای بیان احساسات و رفتار اجتماعی. مرور تاریخچهی این عناصر، ما را به درک عمیقتری از رابطه میان انسان، لباس و فرهنگ میرساند.