آبروداری با سریالهای تاریخی
روزنامه هفت صبح، احمد رنجبر| «آتش و باد»، «سوران»، «عشق کوفی»، «رحیل» و «عاشورا ل 31» ازجمله سریالهای نیمه اول امسال هستند که بخشی از تاریخ معاصر و یا قدیمتر را محور روایت قرار دادهاند. از قضا همه آنها از کیفیت لازم برخوردار هستند و توانستند وضعیت سریالی سیما تا اینجای سال را بهبود ببخشند. چند سریال خوب دیگر هم پخش شدهاند که البته داستانشان ربطی به تاریخ ندارد. در بررسی کارنامه شش ماهه سریالی تلویزیون، این نکته را از یاد نبریم که سهم آثار جدید کم است.
با این حال در قیاس با بازه مشابه سال پیش وضعیت کیفی آنها بهمراتب بهتر است؛ هر چند میدانیم اغلب محصولات جدید موجی که باید ایجاد نکردهاند. نکته دیگر اینکه کمدیها وضعیتشان خراب است؛ چه از نظر کیفی و چه کمی. امسال «نون خ 4» از شبکه یک پخش شد که در قیاس با فصلهای قبل چند گام عقبتر میایستد. شبکه سه نیز در باکس غیراصلی «چشمبندی 2» ساخته شاهد احمدلو را روانه آنتن کرد که کیفیت پایین آن اعتراض رسانهها را در پی داشت؛ حتی جریان همسو. تا اینجای سال شبکه یک، سه سریال تکراری پخش کرده و شبکه دو فقط دو سریال جدید داشته است: مینیسریال «بچه زرنگ 2» و «تب و تاب». در سال جاری ماموریت شبکه پنج برای پخش سریال سلب شده و فقط در رمضان «ماهچراغ» را داشت که اثری غیرقابل دفاع است.
نون خ 4 / شبکه یک| نوروز و رمضان
ترکیب: سعید آقاخانی فصل چهارم «نون خ» را با بازی خودش به همراه حمیدرضا آذرنگ، بیژن بنفشهخواه، کاظم نوربخش، سیدعلی صالحی، ندا قاسمی، صهبا شرافتی، هدیه بازوند، نسرین مرادی، پاشا جمالی، سیروس میمنت، امیر سهیلی، هومن حاجیعبداللهی و… کارگردانی کرد.
حال و هوا: داستان فصل چهارم «نون خ» از جایی شروع شد که گرگ به روستای نورالدین خانزاده حمله میکند. آنها راه چاره را در استمداد از رامینفود میبینند که سالها پیش از ده پایین به ده بالا رفته است و داماد آنها شده. رابطه مردم دو روستا شکرآب است اما ده پایینیها راهی جز کمک گرفتن از بالادهیها ندارند. در ادامه ماجرای کشته شدن گاو سلمان، پیدا شدن کیف دلار، مسابقه فوتبال، ساخت جاده و… پیش میآید.
ارزیابی: در غیاب «پایتخت» انتظارها از «نون خ» دوچندان شده. این سریال سه فصل موفق را تجربه کرد اما سری چهارم به مذاق سختپسندها خوش نیامد. احتمالا نویسنده و کارگردان و نیز بازیگران متاثر از فضای اجتماعی سال پیش در حین تولید بودهاند و به همین خاطر میزان شوخیها و موقعیتهای کمدی بهمراتب کمتر از گذشته بود. عدم جذابیت داستان کلی سریال و فانتزی شدن بیش از حد موضوعات هم به سریال لطمه زد. در قسمت پایانی نیز داستان به سرانجامی درست نرسید و اینگونه «نون خ 4» فصلی تلخ را پشتسر گذاشت.
آتش و باد / شبکه سه| نوروز و رمضان
ترکیب: مجتبی راعی مدتها پشت دوربین نایستاده بود تا اینکه نوبت به «آتش و باد» با نام قبلی «جشن سربرون» رسید. او در این سریال از بازیگرانی چون محمود پاکنیت، حسین محجوب، نادر فلاح، لاله اسکندری، فرخ نعمتی، سهیلا رضوی، قاسم زارع، داریوش کاردان، کریم اکبری مبارکه و… استفاده کرد.
حال و هوا: این سریال برههای از تاریخ ایران و نحوه شکلگیری مشروطه را در بستر زندگی یک ایل در فارس به تصویر کشید که البته نامها و موقعیتهای موجود سریال، حاصل تخیل سازندگان و الزام درام است.
ارزیابی: پرداختن به بخشهای مغفول مانده تاریخ، یکی از امتیازهای اصلی «آتش و باد» است و سریال این قابلیت را داشت تا مخاطب را با داستان خود همراه کند. بهویژه آنکه هم خط عشقی در آن بود، هم درگیری ایلات، هم مبارزه با صاحبان قدرت و نیز انگلیسیها. بازی بازیگران هم دیگر امتياز سریال محسوب میشود. واقعیت این است که برای روایت داستانهایی این چنین، نیاز به نگاه و رویکرد تازه است و «آتش و باد» از این کهنگی لطمه خورد. داستان بهویژه در قسمتهای انتهایی کند پیش رفت و این خود عامل دیگری است که به سریال ضربه زد. گویا سازندگان بیشتر توان خود را برای قسمت آخر ذخیره کرده بودند که سریال یک پایان خوب و غیرشعاری داشت.
تب و تاب / شبکه دو| اردیبهشت
ترکیب: داریوش مختاری برای ساخت «تب و تاب» از محمود پاکنیت، فرشته سرابندی، خیام وقار کاشانی، حدیث نیکرو، ایوب آقاخانی، حمیدرضا نعیمی، نسرین مرادی و… بهعنوان بازیگران اصلی بهره برد.
حال و هوا: داستان «تب و تاب» از جایی شروع میشود که مادری بهنام مهلقا از زیارت باز میگردد اما متوجه میشود یکی از فرزندانش به استقبال او نیامده. او هم دلخور است و هم «چیزی» خاطرش را مکدر کرده. اعضای خانواده تلاش میکنند رازی را از او پنهان کنند.
ارزیابی: «تب و تاب» جزو سریالهای ضعیف امسال است که مفاهیم تکراری در باب احترام، پرهیز از قضاوت و مسائلی از این دست را در خود داشت. تا قسمتهای پایانی، ماجراهایی مثل اختلاف با پسر و عروس، گم شدن بچه، بحران نازایی و… سرفصل اصلی داستان «تب و تاب» بود. قصه، موقعیتها، گرهافکنی و گرهگشاییها، بازیها و… آنقدر جذاب نبودند که مخاطب پیگیر، از سریال لذت ببرد. طبق معمول و در یک اتفاق قابل پیشبینی، در نهایت اغلب بحرانها ختم بهخیر شد… . دوره این مدل سریالسازی شعاری که فاقد داستان سرگرمکننده هستند، تمام شده. «تب و تاب» اگر حرف خود ولو تکراری را در قالب درامی جذاب بیان میکرد، شاید نتیجه میگرفت.
سوران / شبکه یک| خرداد
ترکیب: سروش محمدزاده برای سریال جدید خود سراغ چهرههای کمتر شناختهشده رفت. او نقش اصلی را به مهدی نصرتی داد و آسو پاشاپور نقش همسرش را ایفا کرد. علیرضا جعفری، توماج دانشبهزادی، مریم کاظمی، مصطفی کولیوندی، محمدرضا صولتی، علی اکبر اصانلو، حسام محمودی و … دیگر بازیگران «سوران» بودند.
حالوهوا: «سوران» محصول مرکز سریال سوره، اقتباسی آزاد از کتاب «عصرهای کریسکان» نوشته کیانوش گلزار راغب است و قصه مبارزه یک جوان آزاده کُرد در التهابات دهه ۵۰ منطقه کردستان را روایت میکند.
ارزیابی: سریال «سوران» را میتوان جزو اقتباسهای موفق دانست که توانست سرنوشت عجیب جوانی به نام سوران را به تصویر بکشد و حرفش را مثل خود کتاب بیان کند. بازی مهدی نصرتی در نقش سوران و نیز عملکرد خوب دیگر بازیگران سریال از جمله امتیازات «سوران» بودند.
این مجموعه همچنین ماجراهای تاریخی کردستان در اواخر دهه پنجاه و ابتدای دهه شصت را سوژه قرار داد و دست روی جریانهایی مثل کومله و دموکرات گذاشت. بازنمایی عقیده آنها جزو مباحث قابل تامل سریال بود و دادههای خوبی در اختیار مخاطب کم اطلاع قرار داد… «سوران» بهرغم ویژگیهای مثبت جایگاهی که باید را میان مخاطب انبوه بهدست نیاورد؛ حال آنکه بازیها، فضاسازی، قصه و دیگر اجزای آن استاندارد لازم را داشتند. شاید سریال در بازپخش موقعیتی بهتر پیش مخاطب گسترده بهدست بیاورد.
نیکان / شبکه سه|خرداد
ترکیب: این سریال را علی سراهنگ کارگردانی کرد و پژمان بازغی، سیما تیرانداز، شقایق فراهانی، رضا داودنژاد، مهلقا مینوشزاد همراه با رویا جاویدنیا، سام کبودوند، مهدی صباغی، فروغ قجابگلو، بهنام تشکر، مریم سعادت و اصغر نقیزاده بازیگرانش بودند.
حال و هوا: نام سریال «نیکان» چند سال پیش برای نخستینبار به گوش رسید و حتی تهیهکنندهاش (کامران مجیدی) گفته بود حالوهوای داستان در ادامه فیلم «لاک قرمز» است.
فیلمنامهای که نسیم محمدی فارسانی و نسیم سیفیپور برای «نیکان» نوشتند اما ارتباطی با آن فیلم ندارد که از اساس، قرار همین بوده است. وجه مشترک هر دو اثر ماجراهای شخصیتهای نوجوان داستان است که در «لاک قرمز» پردیس احمدیه آن را بازی میکرد و در «نیکان» مهلقا مینوشزاد. داستان سریال درباره چند خانواده است که یک اتفاق زندگی آنها را دستخوش تغییر میکند. ماجرا به قاچاق مکملهای ورزشی توسط مسعود (بهنام تشکر) برمیگردد که منجر به کشته شدن و آسیب چند نفر شده.
ارزیابی: داستان «نیکان» به شکل معمایی پیش رفت و در نهایت چهرههای پشت پرده عیان شدند و به دام پلیس افتادند. سریال ضمن آنکه سرگرمکننده بود، تا حدی توانست از بیان مفاهیم گل درشت پرهیز کند. در قسمت آخر اما همه چیز گل و بلبل شد که اقتضای اغلب سریالهای تلویزیونی و خواست مدیران است.
عشق کوفی / شبکه سه| تیر
ترکیب: لعیا زنگنه، نادر سلیمانی، سعید شریف، شبنم قربانی، حسین سلیمانی، نادر فلاح، سوگل طهماسبی، مریم کاویانی، مهسا مهجور، محمد اشکانفر، مژگان اخلاقی، جمالالدین بیات، معصومه زینتی صافی، احسان محسنی کیاسری، عمار تفتی، سیدجواد هاشمی و ثریا قاسمی بازیگران اصلی سریال «عشق کوفی» به کارگردانی حسن آخوندپور هستند.
حال و هوا: فائزه یارمحمدی و یزدان محمدکاظمی در مقام نویسندگان سریال، سراغ یک عشق در کوفه سال 61 رفتند. جاییکه دختری بهنام نائله از خانوادهای اموی عاشق هلال، کماندار قافله پدرش که علوی است، میشود.
ارزیابی: سالها پس از «مختارنامه» بالاخره نوبت به یک سریال جدید تاریخی- عاشورایی رسید. سازمان اوج متولی ساخت «عشق کوفی» شد که از همان قسمت اول مخاطب پی برد با یک اثر خوب مواجه است. این سریال در خلال یک قصه عاشقانه و آمیخته با تم معمایی توانست حرفش را در باب عقاید شیعی بزند و در نهایت هم ماجرا با قیام عاشورا به پایان رسید. تلاش برای روایت مفهوم در قالب اثری سرگرمکننده امتیاز اصلی «عشق کوفی» است و از همین معبر میتوان برخی ضعفها و ایرادها را نادیده گرفت. ضمن اینکه کارگردان استفادهای متفاوت از بازیگرانی چون لعیا زنگنه، نادر سلیمانی، سیدجواد هاشمی و… کرد و با سپردن نقشهای اصلی به سعید شريف و شبنم قربانی مزد اعتماد خود را گرفت.
بازپرس / شبکه یک| تیر
ترکیب: محسن قصابیان، فرهاد قائمیان، محمدرضا شریفینیا، مهدی فخیمزاده، فریبا کوثری، اندیشه فولادوند، سیدجواد هاشمی، سوگل طهماسبی، فریبا متخصص، ایوب آقاخانی، کاظم هژیرآزاد و پوراندخت مهیمن از جمله بازیگرانی هستند که جلوی دوربین «بازپرس» ساخته احمد معظمی رفتند.
حال و هوا: بازپرسي به نام صدرا حسینی (محسن قصابیان) بعد از اطلاع یافتن از یک سوءاستفاده اقتصادی بزرگ، با دنبال کردن سرنخهای این پرونده به یک آقازاده و یک تهیهکننده رانتخوار میرسد.
ارزیابی: «بازپرس» تازهترین تلاشها برای نقد مفاسد کلان اقتصادی است. در این رهگذر برخی از فسادها در بخشهای مختلف مثل بانکها، سرمایهگذاران سینما و… سوژه شدند. در قسمت پایانی، صحبت از مدیران متنفذ و رده بالای کشور شد که وامهای کلان و بدون ضمانت گرفتهاند و در نهایت آقای بازپرس مافوق خود را راضی کرد که نباید به بهانه «مصلحت» مردم را ناامید کرد و انقلاب را بدنام.
طرح این موضوعات جزو امتیازات سریال است اما شیوه روایت آن سختپسندها را راضی نکرد. بهعنوان مثال یک کانال تلگرامی در نقد «بازپرس» نوشت: «بازپرس قبلی پرونده که در مظان اتهام است، در دفتر کارش قهوه میخورد، اما بازپرس مومن و درستکار و محکم دستگاه قضایی «دمنوش» استفاده میکند!» این مطلب همچنین به چگونگی ترسیم شمایل یک زن اغواگر هم خرده گرفت: «یعنی زن بیوه شهرستانی، دنبال اغواگری و سوءاستفاده از مردهای پولدار است؛ شبیه فیلمفارسیهای دهه پنجاه!»
همهگیری / شبکه سه| تیر
ترکیب: محمدصادق بکتاشیان «همهگیری» را با بازی محسن قصابیان، کورش سلیمانی، مهدی صبائی، نیلوفر کوخانی، آتش تقیپور، آوا دارویت، نیما شاهرخ شاهی، مالک سراج و… ساخت.
حال و هوا: «همهگیری» در واقع فصل دوم سریال «موج اول» محسوب میشود اما داستان آن مستقل از فصل اول است و ماجرا از جایی شروع میشود که کرونا دنیا را درنوردیده. کادر درمان چارهای ندارند جز اینکه یک بیمارستان صحرایی راه بیندازند و آنجا پذیرای بیماران شوند. در کنار این خط کلی، ماجراهایی هم مثل یک رئیس بیمارستان طمعکار، دلالان دارو و … هم وجود دارد.
ارزیابی: بلافاصله بعد از شیوع کرونا سریالهای متعددی در اینباره ساخته شد اما هیچکدام موفق نبودند. «همهگیری» هم از این قاعده مستثنا نیست و بدتر اینکه نسبت به «موج اول» کیفیتی ضعیفتر داشت. ایراد اصلی سریال جایی بود که اتفاقات کرونایی مسئلهای نو و کنجکاوي برانگیز نبودند و داستانهای حاشیهای قدرت کافی نداشتند. مسئله قاچاق دارو و نقش یک رئیس بیمارستان در این زمینه سوژه داغی است اما چون ماجرا به خوبی دراماتیزه نشد، تیر سریال هم به هدف نخورد. سریالی تاثیرگذار است که هم جسارت کافی داشته باشد و هم قصهاش سرگرمکننده باشد اما «همهگیری» فاقد این دو ویژگی بود. بازی بازیگران هم چنگی به دل نزد و از این منظر هم سریال شکست خورد.
رحیل / شبکه سه | مرداد
ترکیب: حمیدرضا آذرنگ، ثریا قاسمی، اندیشه فولادوند، نسیم ادبی، هومن برقنورد، کاظم هژیرآزاد، مریم کاویانی، ابتسام بغلانی و زندهیاد حسام محمودی از جمله بازیگران «رحیل» به کارگردانی مسعود آبپرور و رامین عباسیزاده هستند.
حال و هوا: «رحیل» روایتگر زندگی دختری به اسم محا (با بازی گیتا راد) و از دربار قاجار است که تلاش میکند دیگر زنان اندرونی را با خود متحد و یک تعزیه عاشورایی اجرا کند.
ارزیابی: بهزودی پخش سریال «رحیل» تمام میشود؛ سریالی که همین چند روز پیش نوشتیم سازندگان استفادهای خوب از مواد اولیه کردهاند؛ یعنی قصه ضرباهنگی مناسب دارد و در هر قسمت چند اتفاق رخ میدهد. البته سکانسهای اضافه هم مثل دیگر سریالها در «رحیل» دیده میشود. لوکیشن سریال به آن رنگ و لعاب داده و نوع نورپردازی و تصویربرداری گرم هم ظاهر «رحیل» را زیبا کرده. بازیها در سریال نیز قابل دفاع است؛ چه گیتا راد در نقش محا که اولین تجربه جدی خود را رقم زده چه زندهیاد حسام محمودی در نقش شاهزاده قجری. اندیشه فولادوند این بار وارد جلد یک زن ساحره رفته که رفتار و گفتارش باورپذیر است و نتیجه بهمراتب بهتر از نقشهای سالهای اخیرش در تلویزیون بوده. حمیدرضا آذرنگ و هومن برقنورد کارشان را خوب انجام دادهاند اما «رحیل» نقطه عطف کارنامهشان نیست.
عاشورا ل 31 / شبکه یک| مرداد
ترکیب: هادی حجازیفر، ژیلا شاهی، وحید حجازیفر، معصومه ربانینیا، وحید آقاپور و روحالله زمانی در سریال «عاشورا ل 31» بازی کردهاند. این، نخستین تجربه کارگردانی بلند هادی حجازیفر محسوب میشود.
حال و هوا: این مینیسریال ۷ قسمتی روایت زندگی شهیدان مهدی و حمید باکری و یادی از حماسهسازان لشکر ۳۱ عاشوراست. دو سال پیش نسخه سینمایی این اثر با نام «موقعیت مهدی» در جشنواره فجر رونمایی شد و توجهات را به سمت خود جلب کرد. فیلم اکرانی موفق هم داشت و مخاطبان از آن ابراز رضایت کردند.
ارزیابی: شبکه یک ابتدا سریال را جمعهها به شکل هفتگی در کنداکتور قرار داد و از ابتدای هفته آن را هر شب پخش میکند. هادی حجازیفر، فیلم مجموعه زندگی شهیدان باکری را با وسواس ساخت. این ویژگی همزمان به اکران «موقعیت مهدی» در جشنواره فجر مورد توجه قرار گرفت و حالا نمود آن در نسخه سریالی هم به چشم آمده است. قاببندیهای کلاسیک، فضاسازی باورپذیر، رنگهای گرم و … از امتیازات سریال «عاشورا ل 31» هستند. پیشتر بازی هادی حجازیفر در نقش شهید مهدی باکری تمجید شده بود و حالا همین مسئله برگ برنده دیگر سریال است. همین اتفاق برای ژیلا شاهی در نقش همسر شهید باکری رخ داده. سریال به دلیل زمان طولانیتر، از نظر محتوایی هم موفقتر عمل کرده.