کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۳۶۱۵۱
تاریخ خبر:

تجربه زیستن در ساحل دریای عمان

روزنامه هفت صبح، مهلا جوادپور| جمعه چهارمین رویداد تداکس پیروزان یا همان تداکس دانشگاه تهران بود. در بین 7 نفری که در این رویداد شرکت کرده بودند و قرار بود 18 دقیقه‌ای از داستان زندگی خود بگویند، داستان رها قاسمی شنیدنی بود. قاسمی که در توئیتر و اینستاگرام با نام کاربری «رها این بلوم» فعالیت می‌کند، وقتی معروف شد که در توئیتر از تجربیات زندگی در یکی از روستاهای بلوچستان و تدریس و موج سواری در آنجا نوشت.

همین یادداشت‌های کوتاه از اتفاقات جالب روزمره‌ و ارتباطات نزدیکی که با خانواده‌های ساکن آن روستا به دست آورده بود، باعث شد او به فکر راه‌اندازی کانال یوتیوب و به اشتراک گذاشتن هر چه بیشتر تجربیات خود بیافتد. او همچنین مدتی پیش به خاطر یکی از توئیت‌هایش با برخورد تندی از طرف کانال‌های محافظه کار مواجه شد. به نظر می‌رسد دیده شدن رها در شبکه‌های اجتماعی، پای او را به تداکس بازکرده باشد تا بتواند تجربه زندگی در روستای رمین را از زاویه‌ای دیگر تعریف کند.

این روستا یکی از تنها مناطقی در ایران است که موج سواران از سراسر ایران را به خود می‌کشاند و بسیاری از اهالی آن هم به موج سواری مسلط هستند. رها قاسمی 25 ساله دو سال پیش برای یادگیری موج سواری تصمیم گرفت یک هفته به روستای رمین در جنوب شرقی ایران، در نزدیکی مرز پاکستان برود اما این سفر یک ماه به طول انجامید تا جایی که دیگر پولی برایش نماند و مجبور شد به شیراز بازگردد. چرا شیراز؟

او که در دانشگاه آزاد تهران روانشناسی خوانده بود بعد از اتمام درسش بدون حمایت خانواده تصمیم گرفت به شیراز نقل مکان کند. به گفته خودش از ابتدا هم می‌خواست در شهری به جز تهران دانشگاه را سپری کند تا تجربه زندگی در جایی دیگر را به دست آورد اما با وجود دو سال پشت کنکور ماندن موفق نشد و در دانشگاه آزاد مشغول به تحصیل شد.

در شیراز در یک کافه به عنوان سالندار کار پیدا کرد و مدتی بعد تصمیم گرفت به عنوان یک فریلنسر در شبکه‌های اجتماعی به شکل دورکار فعالیت کند تا بتواند همزمان در سفر باشد. همین سفرها بود که او را به روستای رمین در چابهار رساند. بعد از اینکه از آن سفر یک ماهه به شیراز بازگشت متوجه شد می‌خواهد در همان روستا، کنار دریا زندگی کند و معلم باشد. همخانه‌اش در شیراز را ترک کرد و با یک کوله پشتی، ساز و دوچرخه به روستا نقل مکان کرد.

او در یکی از ویدئوهای یوتیوبش می‌گوید که در سفرهایش به نقاط مختلف ایران کار داوطلبانه زیاد انجام می‌داد و از همین طریق سفر می‌کرد. رفتن به بلوچستان هم با کمک یکی از همین ان‌جی‌اوها ممکن شد. او با رسیدن به رمین کلید خانه‌ای که سال‌ها قبل برای این موسسه خیریه ساخته شده بود را گرفت و به عنوان یک معلم برای بچه‌ها شروع به کار و زندگی کرد.

درس دادن به بچه‌ها او را به خانواده‌های آن‌ها هم نزدیک کرد. قاسمی بارها در توئیت‌هایش به این موضوع اشاره کرده است که آن‌ها او را مانند خانواده خودشان دوست دارند و حتی او را با خود به عروسی‌هایشان هم می‌برند.

آن سمت سکه؛ سختی‌های زندگی در رمین
رها در قسمتی از سخنرانی روز جمعه‌اش اشاره می‌کند که زندگی در روستا با آن تجربه یک ماهه‌ای که از سفر به دست آورده بود زمین تا آسمان تفاوت داشت و با این حقیقت روبه‌رو شد که آنجا اصلا شبیه تصویر رنگارنگی که در ذهنش ساخته بود نیست؛ تصویر اصلاح شده‌ای که بسیاری از دنبال کنند‌ه‌های او هم از این سبک زندگی پیدا کرده‌اند.

این مربی موج سواری در سخنرانی خود از قطعی مکرر آب و برق می‌گوید، از اینکه چقدر کمبود امکانات بهداشتی و درمانی و رفاهی شدید است و تفاوت فرهنگی زندگی را سخت‌تر می‌کند. بسیاری از دوستانش، حتی آن‌ها که بلوچ بودند و این روستا را می‌شناختند به او می‌گفتند تصمیم به زندگی در این روستا اشتباه است.

او در قسمتی از سخنرانی‌اش تعریف می‌کند: «یکی از تفریحات من این بود که می‌رفتم بالا پشت بوم تا غروب رو نگاه کنم. اول بچه‌ها تعجب می‌کردن که چرا یکی باید این کار رو انجام بده. ولی مدتی بعد بچه‌ها هم با من همراه شدن. مادر یکی از شاگردام که همسایه من بود به بقیه مادرا گفته بود این خانم داره جادو جنبل می‌کنه و هر روز یه ساعتی میره تو سکوت می‌شینه. بهش بگین دیگه نره.»

اتفاقاتی در این مسیر افتاد که او را تا مرز برگشتن به شیراز هم کشاند اما یاد بچه‌ها و محبت خانواده‌هایشان باعث شد بخواهد آنجا بماند و کاری برای خودش و دیگران انجام دهد. او برای نزدیک‌تر شدن به اهالی آن روستا شروع کرد زبان آن‌ها را یاد گرفتن، مانند آن‌ها غذا خوردن و پای درد و دل آن‌ها نشستن.

این تلاش‌ها به جایی رسید که توانست دور آتش با بلوچ ها بنشیند و دوستانه صحبت کند. کلاس‌هایی برای دختران و پسران مدرسه‌ای برگزار می‌کرد.او در انتهای این سخنرانی تاکید می‌کند که برای تغییر دادن آن روستا و مردمانش به آنجا نرفته و تنها کاری که می‌کند گوش دادن برای ایجاد همدلی است. رها قاسمی همچنان در چابهار زندگی می‌کند و به موج سواری و تدریس مشغول است. به تازگی خانه‌اش در روستای ریمن را تبدیل به اقامتگاهی کوچک برای مسافران کرده و صفحه‌ای هم برای فروش وسایل آنتیک ژاپنی باز کرده.

کدخبر: ۵۳۶۱۵۱
تاریخ خبر:
ارسال نظر