کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۹۴۸۳۶
تاریخ خبر:

خانه کتاب، آینه تغییر دولت‌ها

خانه کتاب، آینه تغییر دولت‌ها

بررسی تغییرات مدیریتی بنیادین در شبکه کتاب پس از تغییر دولت؛ چالش‌ها، وعده‌ها و نیاز به شفافیت و شایسته‌سالاری

هفت صبح، سمیه خاتونی| با روی کار آمدن دولت جدید به ریاست پزشکیان، بسیاری از نهادها و سازمان‌های دولتی و زیرمجموعه‌های خصوصی با موجی از تغییرات مدیریتی و ساختاری مواجه شدند. این تغییرات که در برخی مجموعه‌ها به‌ صورت تدریجی و در برخی دیگر به ‌طور بنیادین اعمال شد، بیش از هر چیز نشان‌دهنده نگاه تازه‌ای به سیاست‌گذاری فرهنگی و اجرایی کشور بود.

 

یکی از نمونه‌های ملموس این تغییر، «خانه کتاب ایران» است. نهادی غیردولتی که با نظارت مستقیم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعالیت می‌کند. در ادامه تغییر دولت، بخش‌هایی از این نهاد تغییرات محدودی را تجربه کردند اما در یک بخش خاص (تلویزیون اینترنتی کتاب ایران) تحولات به‌طور کلی و بنیادی رقم خورد.

 

در دوره ریاست‌جمهوری پیشین، این بخش با ابتکار علی رمضانی (مدیر اسبق خانه کتاب) تأسیس شده بود و با هدف ترویج کتابخوانی در قالب برنامه‌های تصویری فعالیت می‌کرد؛ اما با روی کار آمدن دولت جدید این بخش نه‌ تنها از نظر مدیریتی دگرگون شد بلکه ساختار و حتی نام آن نیز به «شبکه کتاب» تغییر یافت.

 

مدیریت جدید، ساختاری نو

با انتصاب مجید شمس‌الدین‌نژاد به ‌عنوان مدیر شبکه کتاب، تغییری کامل در نیروهای انسانی و ساختار اداری این بخش رخ داد. او که سابقه استادی دانشگاه و مدیریت نشر «خاموش» را در کارنامه دارد، در حال حاضر مشاور ارشد مدیرعامل خانه کتاب، ابراهیم حیدری نیز هست.

 

مجید شمس‌الدین‌نژاد با ورود خود تمام پرسنل و شیوه‌های پیشین را کنار گذاشت و ساختاری جدید را پایه‌ریزی کرد. او در گفت‌وگویی که با ما داشت، به اهمیت نوسازی رویکردها و تطبیق با نیازهای روز اشاره کرد. او معتقد است ساختار قبلی بیش از آن‌که به تولید محتوای عمیق و با کیفیت بپردازد، درگیر ظواهر و کمیت بود. شبکه کتاب در دوره جدید قصد دارد به یک مرجع محتوایی - تحلیلی در حوزه کتاب تبدیل شود، نه صرفا یک رسانه تصویری.

 

تغییر، فرصت یا ریسک؟

حالا سوال اصلی اینجاست: آیا چنین تغییر بنیادینی آن‌هم در مدت زمانی کوتاه، می‌تواند به نتایج موثر منجر شود یا نه؟ آنچه مسلم است، تغییر در مدیریت و ساختار منابع انسانی بدون نقشه راه و ارزیابی‌های میان‌مدت، ممکن است به سردرگمی یا حتی پسرفت منجر شود. هرچند به باور بسیاری از کارشناسان ارزیابی نتایج چنین تغییراتی نیاز به گذشت حداقل دو سال دارد، اما در کوتاه‌مدت نیز می‌توان برخی شاخص‌ها نظیر کیفیت تولیدات، دامنه مخاطبان و میزان تعامل با نویسندگان و ناشران را به‌عنوان شاخص‌های موفقیت یا عدم توفیق تحلیل کرد.

 

سنجش فاصله میان وعده‌ها و واقعیت‌ها

در شرایط فعلی، آنچه شبکه کتاب نیاز دارد شفافیت در اهداف، پایداری در اجرا و پیوستگی در تعامل با بدنه فرهنگی کشور است. مجید شمس‌الدین‌نژاد وعده داده است که این شبکه به بستری برای نقد، معرفی و ترویج حرفه‌ای کتاب تبدیل خواهد شد، اما تحقق این وعده‌ها مستلزم حمایت نهادهای بالادستی و ثبات در مسیر اجرایی است.

 

تغییر دولت گرچه لزوما به معنای تغییر در سیاست‌های فرهنگی نیست اما تجربه خانه کتاب نشان می‌دهد که در سطوح میانی این تغییرات می‌توانند بسیار تأثیرگذار و تعیین‌کننده باشند. آنچه در ادامه مهم خواهد بود، پایش دقیق عملکرد مدیران جدید و سنجش فاصله میان وعده‌ها و واقعیت‌هاست اما نکته‌ای که در چنین تغییرات مدیریتی نباید از نظر دور داشت این است که آیا این دگرگونی‌ها بر پایه تخصص و شایستگی رقم خورده‌اند یا بر مدار رفاقت و مناسبات حزبی؟

 

در بسیاری از موارد، تجربه نشان داده است که تغییر مدیران و ساختارها در آغاز دولت‌ها بیش از آنکه ناشی از تحلیل دقیق کارآمدی‌ها باشد، محصول روابط شخصی، گرایش‌های سیاسی یا وفاداری‌های جناحی است؛ موضوعی که اگر غالب شود می‌تواند به تضعیف شایسته‌سالاری و فرسایش سرمایه اجتماعی بینجامد. پرسش کلیدی در مورد انتصابات بعد از تغییر دولت‌ها این است که این انتخاب‌ها تا چه اندازه نتیجه اعتماد به توانمندی‌های حرفه‌ای بوده و تا چه میزان برگرفته از نسبت‌های سیاسی، ارتباطات خاص یا نزدیکی فکری با مدیران بالادست؟

 

پاسخ به این پرسش نیازمند شفافیت در فرآیند انتصاب‌ها و پاسخ‌گویی درباره اهداف و عملکردهاست. در نهایت اگر به ‌راستی در پی ساختن کشوری عدالت‌محور هستیم، بیش از هر چیز باید روحیه مطالبه‌گری در جامعه تقویت شود و این مطالبه‌گری بدون آگاهی عمومی ممکن نیست. قدم نخست در این مسیر، شناخت مناسبات مدیریتی، وعده‌ها و اهداف است.

 

اگر مردم از آنچه در نهادها می‌گذرد آگاه باشند، قدرت پرسشگری و درخواست پاسخ خواهند داشت. بنابراین رسانه‌ها، نخبگان و خود مدیران موظف‌اند در مسیر شفاف‌سازی و اطلاع‌رسانی دقیق گام بردارند. چراکه فقط با مردمِ آگاه، می‌توان به جامعه‌ای مطالبه‌گر و نهایتا به نظمی عادلانه رسید.

 

برای پیگیری اخبارفرهنگیاینجا کلیک کنید.
کدخبر: ۵۹۴۸۳۶
تاریخ خبر:
ارسال نظر