کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۵۹۱۶۸۶
تاریخ خبر:

مرگ را لمس کرد زندگی را دوباره دید

مرگ را لمس کرد زندگی را دوباره دید

تجربه‌ای شگفت‌انگیز و علمی از جرمی رنر؛ بازیگر مشهور از زیر برف‌روب هفت‌تُنی برخاست و از انرژی‌ گفت که زمان را متوقف کرد

شادی قنبری
شادی قنبری روزنامه نگار

هفت صبح| دو سال پیش دنیای سینما شوکه شد. جرمی رنر، بازیگر سرشناس فیلم‌های مارول در یک حادثه مهیب زیر ماشین برف‌روب هفت تُنی گیر افتاد. خبر کوتاه بود، ولی تکان‌دهنده: «رنر در وضعیت وخیم به بیمارستان منتقل شد.» اما آنچه در پس این حادثه رخ داد، چیزی ورای تصور بود. تجربه‌ای از جنس مرگ و بازگشت‌ که حالا به یکی از بحث‌برانگیزترین روایت‌های علمی و عرفانی تبدیل شده است.

 

رنر این روزها در خاطراتش از آن حادثه می‌نویسد و از لحظه‌ای پرده برمی‌دارد که زندگی‌اش را در یک نگاه مرور کرد، آرامشی شگرف وجودش را دربر گرفت و خانواده‌اش را دید که با اشک و لبخند، از او می‌خواستند تسلیم نشود.

 

او می‌گوید: «آنچه احساس می‌کردم انرژی بود، انرژی‌ زیبا، پیوسته و شفاف. نه زمانی وجود داشت، نه مکانی. فقط دیدی الکتریکی از خطوطی نورانی، مانند رگه‌های نور چراغ‌ ماشین‌ها در شب که با دوربین تایم‌لپس ثبت شده باشد.»

 

این توصیف برای دانشمندان علوم اعصاب و محققان تجربه‌های نزدیک به مرگ، کاملا آشناست. دکتر جفری لانگ، بنیانگذار بنیاد تحقیقات تجربه‌های نزدیک به مرگ، معتقد است آنچه رنر روایت کرده، نمونه‌ای کلاسیک از این پدیده است. او می‌گوید بیش از چهار هزار مورد مشابه از سراسر دنیا جمع‌آوری کرده‌اند. از کسانی که با انرژی، نور، فقدان زمان یا حتی تماشای بدن‌شان از بیرون مواجه شده‌اند.

 

سوالی که پیش می‌آید، این است که چرا چنین تجربه‌هایی رخ می‌دهند؟ علم پاسخ روشنی ندارد. نظریه‌ها بسیارند. برخی دانشمندان از انفجار انتقال‌دهنده‌های عصبی در مغز سخن می‌گویند، مانند اتفاقی که هنگام مصرف داروی کتامین یا در مرحله خواب با حرکات سریع چشم رخ می‌دهد. لحظاتی که پیچیده‌ترین رؤیاها شکل می‌گیرند. برخی دیگر معتقدند که این تجربه‌ها نتیجه اختلال در نواحی خاص مغز است که وظیفه ترکیب صدا، تصویر و موقعیت مکانی را دارد. ترکیبی که اگر به هم بریزد، ممکن است احساس کنیم از بالا به خودمان نگاه می‌کنیم.

 

دکتر کوین نلسون، متخصص مغز و اعصاب در تحقیقی که در مارس منتشر شد، به این نکته اشاره کرد که حتی اگر بیماران بیهوش به‌نظر برسند، ممکن است همچنان صدا و تصویر را در لحظه دریافت کنند. اما چون مغز در شوک است، این اطلاعات در قالب تجربه‌ای از بیرون بدن ذخیره می‌شود.

 

در نقطه مقابل دکتر لانگ و برخی دیگر معتقدند آنچه افراد تجربه می‌کنند، فقط فعالیت عصبی نیست. از نظر او، این یک جدایی واقعی آگاهی از بدن است. سفری که نمی‌توان آن را با علوم امروز توضیح داد. او می‌گوید شواهد زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد افراد در حالت «مرگ بالینی» از اتفاقات اطراف‌شان آگاه بوده‌اند و بعدها توانسته‌اند آن را با جزئیات بازگو کنند.

 

اما این بحث فقط درباره علم و ماورا‌ نیست. تأثیر روانی و احساسی این تجربه‌ها بی‌سابقه است. بسیاری از کسانی که از مرگ بازمی‌گردند، می‌گویند دیگر از مرگ نمی‌ترسند. اولویت‌های زندگی‌شان تغییر کرده، شغل یا روابط خود را عوض کرده‌اند و به نوعی دوباره متولد شده‌اند.

 

دکتر ماریتا پهلوانوا، روانپزشک دانشگاه ویرجینیا می‌گوید: «تغییرات در افرادی که تجربه نزدیک به مرگ داشته‌اند، عمیق‌تر و ماندگارتر است نسبت به کسانی که فقط در آستانه مرگ بوده‌اند اما چنین تجربه‌ای نداشته‌اند.» در این میان، پزشکان و پرستاران، نخستین شنوندگان این تجربه‌ها هستند. اما خیلی وقت‌ها با شک یا بی‌تفاوتی پاسخ می‌دهند.

 

دکتر بروس گریسون، محقق ارشد این حوزه می‌گوید: «برای خیلی‌ها این تجربه، مهم‌ترین اتفاق زندگی‌شان است‌ و وقتی کسی آن را نادیده می‌گیرد، انگار مهم‌ترین بخش وجودشان را نادیده گرفته است». داستان جرمی رنر، فقط ماجرای یک بازیگر مشهور نیست که از مرگ گریخت. این، قصه‌ای است درباره مرز باریک میان زندگی و مرگ، علم و ایمان، بدن و روح؛ و درباره انرژی‌ای بی‌نام که شاید روزی بتوانیم درک‌اش کنیم. منبع: نیویورک تایمز


 

کدخبر: ۵۹۱۶۸۶
تاریخ خبر:
ارسال نظر