از وقتی مامان شدم، تازه فهمیدم مامان‌ها چی می‌کشن و چی می‌سازن…

چه دلِ بزرگی دارن، چه شب‌هایی رو بی‌صدا بیدار می‌مونن، چه آرزوهایی رو برای بچه‌هاشون نگه می‌دارن

حالا هر مادری رو که می‌بینم، حتی از دور، انگار یه تکه‌ای از خودمو توش حس می‌کنم

راستش یکی ازبزرگ‌ترین آرزوهام اینه که وقتی پسرم بزرگ شد، هنوز با عشق و افتخار بگه «من خوشحالم که این زن مامانمه»

برای من این یعنی تمام زندگی

یه تجربه‌ی منحصربه‌فرد و خاص، خیلی سخت ولی در عین حال شیرین‌ترینه که فقط سهم دل یه زن میشه،

برای همین، من هر روز رو روز مادر می‌دونم،

مبارک همه‌ی مامان‌های دنیا

4