زشتترین خودروهای وارداتی ایران را بشناسید
به بهانه رونمایی از بدشکلترین خودروی روسیه، سراغ زشتهای داخلی رفتیم
روزنامه هفت صبح، مرتضی کلیلی | چند روز پیش بود که دانشگاه پلیتکنیک مسکو نمونه اولیه خودروی الکتریکی جدیدی به نام آمبر را معرفی کرد. طراحی این خودرو انتقادات زیادی را بههمراه داشت؛ طوری که جایگاه اولی عنوان زشتترین خودروی جهان که توسط فیات مالتیپلا قبضه شده را به خطر انداخت.
همین بهانهای شد برای اینکه به زشتترین خودروهای وارداتی یا مونتاژی ایران بپردازیم تا ببینیم چه مدلهایی بدون توجه به ظاهرشان در خیابانها تردد دارند و میتوان برچسب زیبا نبودن را به آنها چسباند. مطمئنا بحث در این مورد کاملا تخصصی و در عین حال سلیقهای است ولی آنچه مرور میکنیم از برآیند نظرات و سلیقههایی به دست آمده که حوالی این مدلها میچرخند.
بحثهای غیرتخصصی در میان مردم عادی درباره ظاهر خودروها بعضا چالشبرانگیز بوده، چراکه هرکس از دریچه نگاه خود به طراحی آنها نگاه میکند و گاهی تعریفش از یک خودروی زشت درست از آب درمیآید یا بالعکس اما این گزاره در میان جمع ماشینبازها که اکثرا صاحبنظر! هستند و تعصب زیادی نسبت به برخی برندها دارند، کاملا بیجاست.
چون بعضی از این دوستان قویا اصرار به زیبا بودن برخی خودروها دارند که به نظر اکثر مردم و کارشناسان خودرویی به غایت زشت و نچسب هستند. بگذریم... در این فهرست 6تایی جای خالی راین 3 چانگانCX20، امویام۵۳۰ و... کاملا خالی است.
مالتیپلا / واقعا چرا؟!
خودروی شهری و نسبتا قدیمی شرکت فیات که به تعداد محدودی در دهه 80 وارد ایران شد. مالتیپلا در چند نظرسنجی معتبر، زشتترین خودرو جهان لقب گرفت! مالتیپلا نام اولین محصولی بود که با این سبک و سیاق طراحی شد و خب، نتیجه کار در یک کلمه خلاصه شد: «افتضاح.»
مالتیپلا که سال 1998 در اروپا معرفی شد، طی بیش از یک دهه حضور در بازار جهانی، یکی از کمفروشترین خودروهای فیات بود. در فاصله سال 1998 تا 2011، مالتیپلا چیزی نزدیک به 330هزار دستگاه در کل اروپا فروش داشت که برای خودرویی در کلاس امپیوی رقم ناامیدکنندهای است. این خودرو 3/99متری در نسخههای اولیه به دلیل طراحی عجیب و زشتی که داشت مشهور شد.
دلیل اصلی این عدم اقبال فرم نهچندان دلچسب طراحی اتاق خودرو و نمای جلویی مالتیپلا است که تقریبا با هیچ متر و معیاری در زمینه هنر، مهندسی، طراحی و مد همراستا نبود و زمینه شکست فیات را هم فراهم کرد. وزن سنگین اتاق و موتورهای 1600 تا 1900 سیسی مالتیپلا سبب شده بود تا این خودرو با قدرتی در محدوده 100 تا 120 اسب بخار، برای سریع رفتن جان بکند!
هافی لوبو / جانشین نالایق دوو ماتیز
هافی لوبو در سال 2002 در جمهوری خلق چین و هاربین تولید شد . در ایران از سال 1389 توسط شرکت کرمانموتور مونتاژ شد. این خودروسازی اواخر دهه ۸۰ تصمیم بهمونتاژ هافی لوبو گرفت تا شاید بتواند این خودروی چینی را جایگزین دوو ماتیز کند. مخاطب هافی لوبو در چین، افراد نیازمند به خودروی ارزانقیمت بودند و سال ۲۰۰۲ طبیعتا انتظار طراحی خاص نداشتند.
از زشت بودن هافی همین بس که فقط نظارهگر عقب خودرو باشید. چراغ مثلثی، نهتنها حس بسیار ناخوشایندی به لوبو داد؛ بلکه بخش بزرگی از درپوش صندوق را خالی گذاشت و دید شیشه عقب را کم کرد.از فضای داخلی این خودرو هم نباید بگذریم که شما را یاد النود میاندازد؛ خودرویی بدون آپشن با متریالی بیکیفیت.
در بخش موتور، هرچند نیروی پیشرانه لوبو چندان زیاد نبود اما این هاچبک کوچک با تنها 895 کیلوگرم وزن، بسیار سبک بود. بااین وجود، 17/4ثانیه طول میکشید تا بتواند از صفر به سرعت 100کیلومتر برساعت برسد. تسمه تایم این خودرو زنجیری و موتور آن 16 سوپاپ 4 سیلندر بود. باک این خودرو هم 40 لیتر گنجایش دارد که در هر 100کیلومتر بهصورت ترکیبی تنها به حدود 5 لیتر بنزین نیاز داشت.
کیاسول / جذاب ولی عجیب
دیگر خودروی وارداتی که مورد تمسخر و انتقاد قرار گرفت، کیا سول بود. نظرات برخی از مالکان این خودرو هم جالب است؛ یکی گفته بود جزو زشتترینها و مسخرهترینهاست. مالک دیگری گفته زشته ولی طراحی خاصی داره و یه جورایی خیلی دوستداشتنی و با نمکه. یکی هم آن را به قوطی کبریت تشبیه کرده بود .
اما سول با ظاهری مکعبی شکل در سه تیپ پایه، پلاس و Exclaim به بازار عرضه شد . باید قبول کرد کیا سول نسل اول، با چراغهای برجسته و قورباغهای شکل، زیبایی چندانی نداشت. همچنین ترکیب ناخوشایند از چراغهای عمودی و بدنه صاف روی درپوش صندوق، نمای عقب این خودرو را شکل داد.
صدای زیاد موتور، عملکرد نامناسب گیربکس اتوماتیک سول، سواری خشن و کوبشدار، هندلینگ نسبتاً ضعیف از معایب کیا سول بودند. موتور 1600سیسی سول با توان 130 اسب بخار است که جثه 1220 کیلوگرمی سول را در مدت زمان 9 ثانیه از حالت سکون به سرعت 100 کیلومتر بر ساعت میرساند و با حجم باک 54 لیتری در هر 100کیلومتر به صورت ترکیبی 7/3 لیتر سوخت میسوزاند.
سانگیانگ رودیوس / زشت اما بهصرفه!
لقب «زشتترین خودروی انگلستان» در سال ۲۰۰۵ را یدک میکشد؛ رودیوس محصول شرکت سانگیانگ کرهجنوبی که در کلاس ونهای فولسایز بازار قرار گرفته، برای اولین بار در سال 2004 میلادی راهی خیابانها شد. اولین فیسلیفت آن نیز در سال 2007 معرفی شد ولی آنقدر طراحان آن بیانگیزه کارشان را انجام داده بودند که عرضه این فیسلیفت هیچ کمکی به افزایش محبوبیت جهانیاش نداشت تا سرانجام در پاییز 2011 کمپانی خط تولید آن را متوقف کرد.
البته این موضوع به معنی بد بودن اوضاع مالی سانگیانگ نبود؛ چراکه بعدها مشخص شد آنها حداقل 165 میلیون دلار در همین سه سال فروش رودیوس به جیب زدهاند! فرم ساده چراغها به همراه سپر و جلوپنجره بزرگ تمام داشتههای این بخش محسوب میشود.
از نمای عقب یک مینیبوس را به یاد شما میآورد! چراغهای باریک این بخش همراه با شیشه عقبی با عجیبترین شکل ممکن، باعث شده ظاهر رودیوس کاملا نامتعارف به نظر برسد.سانگیانگ رودیوس دارای موتور 6 سیلندر 3 لیتری با قدرت 220 اسب بخار است که میتواند در مدت 12 ثانیه به حداکثر سرعت 190 کیلومتر برساعت برسد و دارای 875 لیتر فضای بار است.
سانگیانگ اکتیون / موافق یا صددرصد مخالف
با احترام به خیل دوستداران اکتیون در ایران؛ یک زشت دیگر از کمپانی سانگیانگ را میبینید. اکتیون در سال ۲۰۰۵ توسط سانگیانگ کره رونمایی شد تا جایگزین موسو شود؛ از سویی دیگر، فیسلیفت اکتیون در سال ۲۰۱۲، ظاهر بیرونی این خودرو را دگرگون کرد و در ایران هم، مورد اقبال قرار گرفت. اکتیون نسل اول، با الهام از سبک طراحی دیده شده در چند خودروی کلاسیک آمریکایی نظیر کرایسلر PT شکل گرفت.
جلوپنجره دماغدار اکتیون، شباهتهایی به سبک کامیونهای آمریکایی نیز داشت؛ درحالیکه چراغهای عجیب با ترکیب مثلث و نیمدایره نیز ارائه میکرد. اکتیون در زمانی شکل گرفت که طراحی محصولات سانگیانگ مورد انتقاد بسیاری از کارشناسان و مشتریان قرار داشت.
گذشته از شیب منحنیوار سقف و فرم عجیب انتهای بدنه که گویی فرم بدن یک حیوان عظیمالجثه را به نمایش گذاشته (برخلاف ب.ام.و x6 مثلا)، نمای جلوی اکتیون همواره هدف آماج حملات منتقدان قرار گرفت.
حجمپردازی اغراق شده روی درها، انحنای سقف و ابعاد بزرگ شیشه مثلثی، بدنه اکتیون را از اکثر خودروها متمایز کرده (شما بخوانید زشت). درواقع بدنه اکتیون با طرحی خلاقانه شکل گرفته که مخاطبان را به دو گروه کاملاً موافق یا صددرصد مخالف تقسیم میکند.
تویوتا پریوس/ زیبایی نه، فضایی و آیندهنگر
اصولاً در پریوس زیبایی از اولویتها نبوده و در طراحی بدنه آن تنها به یک چیز اهمیت داده شده است: دستیابی به بهترین ضریب آیرودینامیکی. تویوتا پریوس یکی از معروفترین و محبوبترین خودروهای هیبریدی جهان است که تولید آن از سال ۱۹۹۷ توسط تویوتا آغاز شد.
در قسمت جلوی پریوس نخستین بخشی که جلب توجه میکند، طراحی خاص و تیز چراغهاست که به نظر برخی خاص و بعضی هم خیلی فضایی و زشت انجام شده است. خطوط زاویهدار و اغراقشده با گوشههای تیز و شکل نامتجانس و احجامی که اینجا و آنجا خودشان را بیرون کشیدهاند. تویوتا در دفاع از طراحی متفاوت پریوس لفظ فضایی و آیندهنگر را به کار برده و زبان طراحی کابین را با نگاه به طبیعت بیان میکند.
اما شما باور نکنید. درون کابین و رنگ و جنس متریال و... همگی از زشتیهای آن حکایت دارند. در نمای عقب اما این همه شیشه و ظاهر شکننده به نظر کمتر نشانی از استحکام را در خود دارد. واقعیتش را بخواهید اینها همه شایعه است و این تلقی که پریوس ایمن نیست کاملا خطاست. چراکه پنج ستاره یورو انکپ را دریافت کرده است.