همه از رگولاتوری مینالند

هفت صبح| همایش فرصتهای ایران در عصر دیجیتال بیستوپنجم تیرماه با حضور جمعی از کارشناسان، مسئولان دولتی، صاحبان کسبوکارها و… برگزار شد. از این همایش سه روایت از صاحبان موفق کسبوکارهای خصوصی را انتخاب کردهایم. هر سه بر نقش منفی سازمانها و نهادهای تنظیمگر بر توسعه اقتصاد دیجیتال تاکید دارند. خلاصه سخنان آنان را میخوانید.
روایت میلاد منشیپور، مدیرعامل تپسی از هزارتوی رگولاتوری
میلاد منشیپور، مدیرعامل تپسی در ارائهای با عنوان هزارتوی رگولاتوری در این همایش به توضیح روند دشوار پذیرش تپسی در بورس پرداخت و اصلیترین دلیل طولانیشدن این روند را تعدد تصمیمگیران دانست و در ادامه تأکید کرد که قانونگذاران و تصمیمگیران کشور باید استراتژی اقتصاد دیجیتال کشور را مشخص کنند تا بتوان در این حوزه استانداردسازی و تصمیمگیری کرد.
ورود تپسی بهعنوان اولین استارتاپ به بورس سه سال طول کشید. اگر ما یک شرکت فولادی، سیمانی، یا هر شرکت صنعتی دیگر بودیم پروسه ورود به بورس برای ما شش ماه، ۹ ماه و اگر خیلی تنبلی میکردیم، نهایتاً یکسال طول میکشید.
برای تمام بدنه اقتصادی کشور مبرهن بود که استارتاپها و شرکتهای فناوری باید وارد بازار سرمایه شوند اما نمیدانستند چطور با این موضوع مواجه شوند چراکه شیوه برخورد بیشتر مدیران به موضوعات مالی شیوه حسابداری است و حسابداری هم به گذشته مینگرد اما استارتاپها به آینده نگاه میکنند.
اصلیترین دلیلی که مسیر پذیرش تپسی در بورس را دشوار و طولانی کرد تعدد دغدغهها و تعدد تصمیمگیران بود.
در این پروسه ما با یک فهرست طولانی از تصمیمگیران و سردمداران کشور از جمله رئیسجمهور، معاون اول ریاستجمهوری، دادستان کل کشور، دبیر شورایعالی فضای مجازی، وزیر اقتصاد، وزیر ارتباطات و… مواجه بودیم و پروسه به قدری برای ما طولانی شده بود که سه دوره ریاست سازمان بورس را دیدیم و در نهایت توانستیم موفق شویم.
منشیپور ادامه داد: «تعدد تصمیمگیران شاید در همه موارد کشور از جمله واردات خودرو، تأمین آب، برق و حتی موضوع حساسی نظیر برجام وجود داشته باشد و به همین دلیل است که تعدد دغدغه ایجاد میشود و تصمیمگیری را دچار چالش میکند.»
او با بیان اینکه چند دلیل عمده در خصوص چالش تصمیمگیری در کشور وجود دارد گفت: «نبود تصمیمگیر واحد و تعدد تصمیمگیران، فقدان قوانین استانداردها و رویهها، مقاومت مدیران در مقابل پذیرش موضوعات نوین و ریسکپذیری پایین مدیران از چالشهای اصلی رگولاتوری کشور هستند.»
ما سه راه برای تعیین استراتژی داریم: اول اینکه بنشینیم و هیچ کاری نکنیم. دومی این است که نواقص اقتصاد دیجیتال کشور را به حساب مشکلاتی که در سایر بخشها وجود دارد بگذاریم و بگوییم بقیه بخشهای کشور مشکلاتی دارند و لزومی ندارد اقتصاد دیجیتال را بهبود بخشیم. استراتژی سوم هم این است که اقتصاد دیجیتال پیشران کل اقتصاد کشور باشد. با اتخاذ این استراتژی سایر صنایع میتوانند از اقتصاد دیجیتال الگو بگیرند، روند مهاجرت معکوس شود و GDP به طرز معناداری تحت تأثیر قرار گیرد.
ایران هنوز از فناوری دنیا فاصله زیادی ندارد، تصمیمسازان کشور باید یکی از این استراتژیها را انتخاب کنند تا شیوه تصمیمگیری، رویهها و استانداردها به طور کامل مشخص شوند.
امیرحسین راد ، مدیرعامل نوبیتکس: چالش رگولاتوری مقابل توکنیزاسیون
قانونگذار باید فضا را برای ایدههای نوآورانه باز کند. وجود فضای باز و شفاف و ورود سرمایه به حوزههای جدید، دو پیششرط توسعه نوآوری در کشور هستند.
اقداماتی در ایران برای توکنیزاسیون صورت گرفته اما هنوز با چالشهایی از جنس رگولاتوری مواجه است.
زیرساختهای بلاکچینی برای اقتصاد مبتنی بر توکن و توکنایز کردن دارایی تا حدودی ایجاد شده، اما در عمل موانع زیادی برای تحقق آن وجود دارد.
بهصورت کلی در ایران امکان انتشار آثار هنری به صورت NFT و خریدوفروش آن شکل گرفته و همچنین توکن هویت یا KYC تعریف شده، با این حال هنوز توکنایز کردن دارایی، کاربرد و کارکرد خود را پیدا نکرده و بخش عمدهای از موانع این کار نیز به فضای رگولاتوری برمیگردد.
متاسفانه قانونگذار فضا را برای ایدههای نوآورانه باز نمیکند. این در حالی است که توسعه و رشد نوآوری در کشور دو پیششرط دارد و یکی از پیششرطها وجود فضای باز در کشور است که در آن، سیاستها شفاف بوده و نهاد تصمیمگیر اجازه ریسک کردن داشته باشد.
رگولاتور ترجیح میدهد ریسک نکند، چون باید در مقابل نهادهای گوناگون پاسخگو باشد. باید شرایطی ایجاد شود که سرمایهگذار بتواند در این فضای پرریسک خطر کند. در دنیا دو تا سه میلیارد دلار در سال در اکوسیستم بلاکچینی سرمایهگذاری میشود، اما در کشور ما این میزان از ریسکپذیری در سرمایهگذاران وجود ندارد که دلایل متعددی نیز دارد.
حامد ولیپور، مدیرعامل ازکی: داستان موفقیت و ناکامی پلتفرمهای بیمه در ایران
سهم بازار اینشورتک در ایران از حوزه فروش تنها دو تا سه درصد از حجم کل بازار است.
زنجیره ارزش صنعت بیمه از سه بخش ریسک، فروش و بیمه تشکیل شده و استارتاپهای بیمهای در دنیا در ذیل این ارزش کارشان را تعریف کردهاند و وقتی به ترند موفقیت این استارتاپها در دنیا نگاه میکنیم، آنها از دو پارامتر پیروی میکنند. پارامتر اول میزان بازاری است که ارزش خودشان را به واسطه آن اکسپورت میکنند که تقریباً استارتاپهایی که ما آنها را بررسی کردیم ارزش پیشنهادیشان به یک مارکت یک میلیون هزار دلاری میرسید.
در دو سال گذشته حدود ۲۸ میلیارد دلار در این استارتاپها سرمایهگذاری شده و در سالهای گذشته سرمایهگذاری بیشتر روی استارتاپهای فروش بوده، اما کمی که جلوتر رفتیم جذب سرمایه روی استارتاپهای ریسک و خسارت بیشتر شد.
۶۰ درصد بازار ایران مربوط به اتومبیل بهویژه بیمه شخص ثالث است. این بخش در حال از بین رفتن است زیرا توسط دولت قیمتگذاری میشود؛ پس برای شرکتهای بیمه جذابیت ندارد و اگر شرکت بیمه حامی آن نباشد، احتمالاً استارتاپی هم شکل نگیرد.
ترندهای جهانی در حوزه خسارت نشان میدهد که اگر شرکتهای بیمه در دنیا سرمایهگذاری بلندمدت انجام دهند میتوانند بین ۱۰ تا ۱۲درصد میزان خسارتشان را کاهش دهند، اما تارگت مدیریت در صنعت بیمه ایران معمولا بین دو تا چهار سال است و مدیران تا زمانی که سرمایهگذاریشان بتواند جواب دهد، دیگر در سمت مدیریت باقی نماندهاند تا نتیجه سرمایهگذاریشان را ببینند. به همین دلیل برای مدیران این موضوع جذابیت ندارد.
حوزه فروش بیمه نقطه تمرکز شرکتهای بیمهای است زیرا فروش بیمه نقدینگی ایجاد میکند و این مورد برای کشورهای تورمی جذاب است؛ به دلیل اینکه دسترسی مالی برای آنها ایجاد میکند و استارتاپهای ایران در حوزه فروش شکل گرفتهاند.
اگر به استارتاپهای فروش نگاه کنیم رشدی که انتظار میرفته اتفاق نیفتاده و این موضوع از سه دلیل نشات میگیرد.
اولین دلیل این موضوع ماهیت صنعت بیمه است. در دنیا به طور کلی صنعت بیمه رشد خیلی چشمگیری نداشته است. دوم اینکه اگر به ترند جهانی نگاه کنیم میفهمیم در دو سال گذشته ۵۰۰ میلیارد تومان حداقل سرمایهگذاری روی استارتاپهای بیمه در ایران باید انجام میشده اما در حال حاضر این عدد صفر است.
موضوع سوم رگولاتوری است. فضای رگولاتوری در ایران تنظیمگری نیست و چارچوبهایی که رگولاتوری تعیین میکند شرکتها را محدود میکند.
رگولاتور روی قیمتگذاری، سرمایهگذاری و استراتژی فروش اظهارنظر جدی دارد.وضعیت بازار اینشورتک در ایران در حوزه فروش دو تا سه درصد بازار است، در حالی که در ترند جهانی این رقم ۱۰ تا ۱۵درصد است.