مهر و غضب| حمله نکن؛ من منجی تو هستم

دو امدادگر اورژانس با اقدام سریع، کودک شش ساله را از کانال آب نجات دادند
هفت صبح| چهارشنبه هفته گذشته بود که دو امدادگر اورژانس در خوزستان فراتر از وظیفه شغلیشان در اقدامی فداکارانه به داخل یک کانال پریده و دختر بچه ششساله در حال غرق شدن را از مرگ نجات دادند.مسلما این اقدام آنها کاملا یک اقدام انسان دوستانه بود چون انجام عملیات امداد و نجات وظیفه امدادگران هلالاحمر است اما وقتی عوامل اورژانس حاضر در پایگاه متوجه ماجرا شدند به حدی سریع دست به کار شدند که حتی نیاز به تماس با افراد وظیفهشناس در هلالاحمر نشد.
درست روز بعد از این حرکت زیبا بود که در گرمسار باز هم یک سناریوی تکراری رخ داد. در این حادثه یکی از پرسنل اورژانس بیمارستانی مورد حمله و ضرب و شتم قرار گرفت.رسیدگی به این موضوع در دستور کار قرار گرفت و عامل ضرب و شتم دستگیر شد اما این در حالی بود که بارها امدادگران یا عوامل اورژانس بیمارستانی در نقاط مختلف کشور مورد بیمهری و حمله قرار گرفتهاند.
به همین بهانه در ادامه این گزارش به مواردی از فداکاری عوامل اورژانس و در مقابل بیمهریهایی که به این عزیزان میشود میپردازیم.در ابتدا گفتوگوی ما را با خالد بوعذار یکی از دو امدادگر خوزستانی که برای نجات جان کودک 6 ساله به کانال آب پرید بخوانید.
جان فاطمه در دست امدادگران
خالد بوعذار نام امدادگر 47 ساله اورژانس است که به همراه همکارش به نام میثم زرگری جان دخترک شش ساله خوزستانی را نجات دادند.بوعذار ماجرای روز حادثه را برای خبرنگار هفت صبح اینطور روایت میکند:«پایگاه امدادرسانی ما در جاده اهواز به خرمشهر قدیم در 35 کیلومتری اهواز به سمت خرمشهر واقع شده است.نام پایگاه امیرکبیر است.البته شیفتهای اصلی من در پایگاه پردیس اهواز است اما در 12 ساعت بهرهوری نیروی انسانی روز حادثه در پایگاه امیرکبیر بودم.»
بوعذار در ادامه می گوید:«در نزدیکی پایگاه امیرکبیر کانال آبی وجود دارد.روز حادثه من همکارم میثم زرگری در محوطه پایگاه امیرکبیر بودیم که ناگهان صدای جیغ و فریاد شنیدیم و به سمت محل صدا دویدیم.چند زن و مرد در نزدیکی کانال آب ایستاده بودند و همه آنها سراسیمه و وحشت زده بودند.خیلی سریع فهمیدیم که آنها مسافر هستند و داشتند به سمت خرمشهر میرفتند.اما برای استراحت ماشین را کنار زده و زیر سایه یک درخت توقف کرده بودند. همان موقع دختر بچه شش سالهای به نام فاطمه لیز خورده و به داخل کانال عمیق آب افتاده بود.وقتی من و همکارم سر رسیدیم پدر فاطمه داشت خودش را داخل کانال میانداخت تا برای نجات فرزندش کاری کند.»
معلوم نبود اگر مرد جوان مستاصل در آن لحظههای نفسگیر اضطراب دست به چنین اقدامی میزد چه اتفاقی میافتاد و شاید این حادثه منجر به غرق شدگی هر دو نفر میشد:«همکارم مانع او شد و به او گفت خودم شنا بلدم اجازه بده به آب بروم و فرزندت را بیرون بیاورم.»
کانال آب به شدت گل آلود بوده و طبیعتا شنا کردن در آن خیلی سخت بود.اما با این حال میثم زرگری بیدرنگ به دل آب زد:«دقایقی بعد توانستیم فاطمه را از آب بیرون بکشیم.او آسیبی ندیده فقط به دلیل اینکه به شدت ترسیده بود خیلی بیحال بود که ما سریع اقدام به سی پی آر کردیم.یکدفعه فاطمه زیر گریه زد و او را بغل مادرش دادیم.من و همکارم اصرار داشتیم فاطمه را به بیمارستان منتقل کنیم اما خانوادهاش با رضایت خودشان او را بردند چون میگفتند او به خاطر حادثه سقوط به کانال خیلی ترسیده و اگر به بیمارستان برود فضای آنجا باعث ترس بیشتر او نیز میشود.»
فرهنگ سازی ضعیف است
خالد بوعذار 19 سال سابقه کار دارد اما هنوز حقوق ماهیانه او بهرغم شیفتهای 48 ساعته و بهرهوری از نیروی کار به سی میلیون تومان هم نمیرسد.او و همکارش روز حادثه سقوط دخترک شش ساله به کانال آب به محل حادثه اعزام نشده بودند و در کل عملیات امداد و نجات از وظایف ذاتی آنها نیست.
بوعذار در ادامه میگوید:«ما روز حادثه در پایگاه سر شیفت کاری خودمان بودیم. شیفتهای کاری ما 48 ساعته است و گاهی تا 5 روز هم میرسد. در خوزستان نیروی فوریتهای پزشکی کم است و به همین خاطر بهرهوری از نیرو انجام میشود و اغلب مواقع امدادگران 12 صبح تا 12 شب کار میکنند.حتی گاهی همکاران ما سه روز پشت سر هم در جاده میمانند.»
مردم وقتی به پایگاه اورژانس مراجعه میکنند یا زمانی که از امدادگران برای حضور در محل کمک میخواهند به دلیل نگرانی برای سلامت عزیزانشان در حالت روحی خوبی نیستند. همین باعث میشود که آنها گاهی به سمت امدادگران اهانت کنند.
بوعذار در مورد چنین تجاربی میگوید:«تا به حال کسی سمت ما حمله نکرده. مردم اکثرا حضوری به پایگاه مراجعه میکنند چون پایگاه ما در جاده اصلی به سمت خرمشهر است و اطراف آن روستاهای زیادی وجود دارد. مردم به خاطر حال بیماران بدحال یا تصادفی خود حالت آژیته دارند و همین گاهی باعث میشود که به ما توهین میکنند.
مردم نمیدانند وظایف ما دقیقا چیست و برای ایجاد آگاهی فرهنگ سازی نشده است.بسیاری از افراد فکر میکنند که وظایف ما مثل وظایف کادر درمان بیمارستان است یا اگر اتفاقی برای بیماران بیفتد تصور میکنند که به خاطر کوتاهی کردن ما بوده.»بوعذار در ادامه میگوید:«درآمد ما نسبت به سختی کارمان متناسب نیست.فقط حقوق و کارانه داریم و هیچ مزایای دیگری شامل حال ما نمیشود.»
ماجرای یک عکس
بعد از حادثه سقوط دختر شش ساله به کانال آب، بوعذار از همکار خود عکسی گرفت که در فضای مجازی وایرال شد.او در مورد این عکس به خبرنگار ما میگوید:«میثم به شدت گل آلود شده بود.او را پشت یک آمبولانس بردم تا روی سرش شلنگ بگیرم.وقتی نشست به او گفتم همینطور بنشین تا یک عکس یادگاری از تو بگیرم و بعد آن را برای چند همکار فرستادم.فکرش را هم نمیکردم که این عکس تا این حد منتشر شود.»
حمله نکن؛ من منجی تو هستم
سریال حمله به امدادگران اورژانس این بار به گرمسار رسیده است. فرمانده انتظامی شهرستان گرمسار در این رابطه گفت:«در پی حمله و ضرب و شتم به یکی از پرسنلهای اورژانس بیمارستانی در گرمسار، فرآیند شناسایی و دستگیری ضارب بهصورت ویژه در دستور کار پلیس قرار گرفت و در نهایت فرد متهم در کمتر از یک ساعت در مخفیگاهش بازداشت شد.»
پیش از این نیز بارها در نقاط مختلف کشور حادثه حمله به امدادگران رخ داده بود.دی ماه 1402 رئیس مرکز اورژانس پیش بیمارستانی و مدیریت حوادث دانشگاه علوم پزشکی مشهد گفت: همسر یک بیمار، امدادگر اورژانس مشهد را مورد ضرب و شتم قرار داد.
علی یزدانی اظهار کرد: طی روزهای اخیر، در پی اعلام گزارشی مبنی بر کاهش سطح هوشیاری یک شهروند به علت مشکلات خانوادگی بلافاصله تیم اورژانس ۱۱۵ مشهد برای امدادرسانی به محل اعزام شد.شهریور 1403 نیز دو نفر از کارشناسان امدادگر اورژانس استان البرز حین انجام ماموریت توسط برخی افراد که تعادل رفتاری و طبیعی نداشتند، مورد ضرب و شتم قرار گرفتند.
دکتر احمد مهدوی، رئیس مرکز مدیریت فوریتهای پزشکی استان البرز روز چهارشنبه در تشریح این حادثه گفت: در درخواست تلفنی اعلام شده بود که فردی با سقوط از ارتفاع دچار مصدومیت شده اما امدادگران اورژانس پس از حضور در محل با وضعیت دیگری مواجه شدند.امدادگران در محل مشاهده کردند که هیچ فردی از ارتفاع سقوط نکرده بلکه تعدادی براثر مصرف یک نوع ماده به احتمال مشروبات الکلی تعادل روحی و جسمی خود را از دست دادهاند.
رئیس مرکز مدیریت فوریتهای پزشکی البرز اظهار کرد: امدادگران اقدامات اولیه برای درمان این افراد را شروع کردند که یکی از همراهان بیماران اقدام به جابجایی خودسرانه آمبولانس با نیت نامشخص کرد لذا با مقاومت امدادگران، آمبولانس از دست فرد خاطی خارج شد.در این زمان با درگیری فیزیکی همراهان بیماران که خارج از وضعیت طبیعی بودند ۲ امدادگر دچار آسیبهای جسمی شدند و آمبولانس نیز خسارت دید.
در فروردین 1404 نیز یک حادثه تلخ برای یکی از پرسنل اورژانس ۱۱۵ زابل هنگام انجام مأموریت رخ داد. حسین شهدادی درباره این ماجرا اظهار داشت که این شخص در حالی که در حال کمک به یک بیمار دچار مسمومیت ناشی از مواد مخدر بود، مورد حمله و ضرب و شتم قرار گرفت.
بر اساس توضیحات شهدادی، اطلاع حادثه به اورژانس گزارش شد و آمبولانس مربوطه در کمتر از شش دقیقه از نزدیکترین پایگاه به محل وقوع حادثه ارسال شد. کارکنان اورژانس با رسیدن به محل، اقدامات ضروری درمانی را انجام داده و بیمار را جهت درمان تخصصی به بیمارستان امیرالمومنین زابل منتقل کردند.در طول مسیر انتقال بیمار به بیمارستان، این بیمار اقدام به حمله به یکی از نیروهای اورژانس کرد. نتیجه این حمله، به پهلوی راست و صورت این کارشناس اورژانس بود که در نهایت منجر به بستری شدن وی در بیمارستان گردید.
قتل امدادگر
اما این موارد تنها چند نمونه از حوادث سالهای اخیر بود و در یک مورد حمله به امدادگر حتی به قتل منجر شد. در این مورد که سال 1403 در دلگان رخ داد مهاجمان با بیمار داخل آمبولانس درگیر شده و او را مجروح کرده بودند اما همچنان دست بردار نبوده و قصد کشتن او را داشتند. برای همین سمت آمبولانس شلیک کرده که گلولهای به سمت امدادگر 40 ساله اصابت کرد و موجب فوت او شد.این امدادگر دارای 4 فرزند بود.
بابک یکتاپرست،سخنگوی اورژانس کشور در مورد جزئیات این حادثه گفت: بعد از اعلام حادثه، دو آمبولانس به محل درگیری اعزام میشوند. آمبولانس اول دو مجروح را به بیمارستان منتقل میکنداما آمبولانس دوم در ۳۰ کیلومتری محل حادثه، مورد حمله مسلحانه قرار میگیرد. فرد مهاجم که قصد کشتن دو مجروح این آمبولانس را داشته، کل خودرو را به رگبار میبندد که در این حادثه دو مجروح آمبولانس، یک همراه بیمار و یک تکنیسین اورژانس که در کابین عقب آمبولانس حضور داشتند؛ جان خود را از دست میدهند.