گعده ایرانی درباره عروسی مجلل هندی| از وزن آقاداماد تا لباس کیم کارداشیان
واکنشهای داخلی به عروسی تمامنشدنی فرزندان ثروتمندترین مردان هند
هفت صبح| نه فقط ما که احتمالا تمام مردم جهان که به شبکههای اجتماعی دسترسی دارند، در تمام چند روز گذشته، بارها تصاویر مراسم عروسی بزرگ ۵۶۳میلیون پوندی آنانت آمبانی، پسر موکش آمبانی، ثروتمندترین مرد آسیا با رادیکا مرچنت دختر یکی دیگر از ابرثروتمندان هند را دیدهاند. آنقدرکه دیگر اغلب ما میدانیم که مادر داماد در مراسم اصلی چه پوشیده بود و پدر داماد مردی است که دائما احساساتی میشود و در تمام مراحل عکسها، بغض او را دیدهایم.
عروسی که رسانههای هندی بهخاطر ریختوپاشهای تمامنشدنیاش، آن را عروسی قرن اسم گذاشتهاند. جدا از جزئیات این مراسم، واکنش ما ایرانیها در شبکههای اجتماعی فارسیزبان به ماجرا هم جالب به نظر میرسد؛ پیشاپیش بدانید که این گزارش نوعی گعده ایرانی بعد از عروسی است، درباره مراسمی که از هر نظر بسیار دورتر از ما برگزار شده است.
جامعه طبقاتی هند
ناگفته پیدا است که اولین واکنش خیلی از ایرانیها در شبکههای اجتماعی به مراسم بسیار مجلل آنانت و رادیکا اشاره به مردمان فقیر هند بود و جملههایی مانند این جمله، کاربری به نام امیر زیاد دیده شد: «این همون هند نیست که چندین میلیون نفر از مردمش کلا کنار خیابون به دنیا میان و کنار خیابون میمیرن؟» یا این نوشتهای از کاربر دیگری به نام زهرا: «خیلی از مردم هند از گرسنگی نا ندارند تکون بخورند و شکمشون چسبیده به کمرشون؛ اون وقت اینا فقط ۴میلیون پوند پول گلآرایی دادند، عروسی به کمرتون بزنه».
در مقابل هم عدهای بودند که این مقایسه را درست نمیدانستند و میگفتند که تقصیر خانوادههای ثروتمند هند نیست که میلیونها نفر در این کشور گرسنه هستند و تا وقتی این خانوادهها مالیاتشان را به موقع میدهند، دیگر لازم نیست برای شکل مراسم عروسیشان به کسی جواب بدهند. عده زیادی هم به کارهای خیریهای که همزمان با این عروسی انجام شده، اشاره کرده و آنها را کافی میدانستند از جمله برگزاری مراسم عروسی برای ۵۰زوج فقیر و دادن خانه و وسایل زندگی به آنها و همچنین دادن ۵۰هزار پرس غذا به مدت چند شب در اطراف محل برگزاری مراسمهای مختلف عروسی.
پول چطور میچرخد؟
درست همان وقتی که دو گروه در مورد درست بودن یا نبودن میزان شکوه و هزینههای مراسم عروسی بحث میکردند، عدهای درباره تاثیر اقتصادی ماجرا نوشتند. یکی از کاربران شبکه ایکس نوشت: «نکتهای که باید بهش توجه داشت اینه که این پولها دور ریخته نشده بلکه «هزینه» شده و تقریبا کل این ۵۰۰میلیون پوند به گردش بازار هند وارد شده؛ حالا یا به شکل حقوق و دستمزد، یا به شکل خرید کالا.
پس به همین اندازه در اقتصاد هند تحرک ایجاد کرده. حالا ممکنه بگید اقتصاد هند بزرگتر از اونه که ۵۰۰میلیون پوند تکونش بده، حرف اشتباهی نیست اما اینکه بگیم این ۵۰۰میلیون پوند اصراف شده یا هدر رفته، درست نیست. درستتر اینه که بگیم «خرج» شده و این خرج شدن تاثیرات مثبت کمی هم نداره.»
کاربران زیادی هم به تاثیر فرهنگی ماجرا اشاره کردند و گفتند: «این پولها را که دولت هند نداده و روی کاغذ، دخلی به مردم عادی نداره اما حواسمون باشه که چندتا دولت و کشور حاضرند اگر داشته باشند، همچین هزینهای بکنند تا چندین هفته لباسا و فرهنگ و چهرههاشون تو شبکههای اجتماعی تمام دنیا دست به دست بشه؟».
داماد چرا اینقدر چاق است؟
بعد از بحث و بررسی درباره ضروری بودن یا نبودن اینهمه ریختوپاش آن هم در کشوری مانند هند که میلیونها فقیر دارد، دومین موضوع پر بحث در مورد این مراسم عروسی بین کاربران ایرانی شبکههای اجتماعی احتمالا وزن داماد بود و بارها تکرار شد که آنانت با اینهمه ثروت و مکنت چرا فکری برای اضافه وزنش نمیکند؟ عدهای که بدجنستر بودند، میگفتند که رادیکا اصلا چطور با او ازدواج کرده است؟
بعضیها هم دائما سعی میکردند یادآوری کنند که آنانت دچار مشکلات جسمی است که موجب اضافه وزن میشود. همزمان تصاویری از زمانی که او وزن کمتری داشت، دست به دست میشد تا نشان داده شود او «در واقع» مرد زیبا و متناسبی است و بیماری، کاری کرده که از تناسب خارج شود. در کنار این بحثها هم اقلیتی وجود داشتند که دائما یادآوری میکردند پولدارهای واقعی، لزوما مانند پولدارهای هالیوودی نیستند که بدنهای فیت و چهرههای اروپایی داشته باشند و آنانت یا هرکس دیگری در هر بدنی که هست نباید قضاوت شود و اصلا سایز او به ما چه ربطی دارد؟
احترام به فرهنگ یعنی این
اگر در کنار عکس های منتشر شده از این عروسی مجلل، ویدئوهای مربوطه را هم دیده باشید، حتما موزیک کاملا هندی که در تمام طول مراسم جریان دارد، توجهتان را جلب کرده است. در کنار موزیک، پرداختن به تمام مراسمهای سنتی هندی از حنا گذاشتن به دست عروس و داماد، تا شیرینکردن کام آنها تا رقص سنتی با بند پارچهای و مراسم احترام به والدین و... باعث شد که خیلی از ایرانیها به رعایتشدن تمام مناسک هندی در این مراسم غبطه بخورند و یادآوری کنند که در مقابل عروسیهای معمولی ایرانی، دیگر هیچ رنگ و بویی از سنت ندارد و در موارد بسیاری، کاملا به شکل غربی برگزار میشود.
در این بین، یادآوری مراسمهای اقوام مختلف مانند حنابندان، مادر زن سلام و... هم داغ شده بود و عده زیادی برای فقدان آنها در مراسمهای امروزی ایرانی افسوس میخوردند. طبیعتا این نگاه هم مخالفانی داشت؛ مثلا خیلیها یادآوری میکردند که این زوج نهتنها تا همین جای کار هم چندین مراسم به سبک اروپایی گرفتهاند بلکه قرار است ماه آینده یک مراسم کاملا اروپایی در خود این قاره برگزار کنند و جوان ایرانی که از این پولها ندارد تا چند مراسم بگیرد، ترجیح میدهد همان یک مراسم را به شکل مدرنش برگزار کند.
اما تقریبا هر دو گروه روی اهمیت احترام به والدین تاکید کردند و این موضوع را یکی از نقاط قوت عروسی بزرگ هندی اعلام کردند و البته یادآوردی کردند که مادر داماد هم در سخنرانی رسمی که داشت تاکید کرد با رادیکا نه مانند عروس که به عنوان دخترش رفتار خواهد کرد و از الان به بعد او هم عضوی از خانواده آنها است؛ پس خود مادر داماد هم در روابط حسنه فی ما بین نقش دارد.
مهمان های بی ملاحظه
توجه به لباسهای مهمانهای بیشمار و سرشناس این عروسی بزرگ هم یکی دیگر از سرگرمیهای ما، موقع دیدن تصاویر آن بود؛ مثلا شلوار مردان هندی خیلی به مذاق ایرانیها خوش نیامد و علاقهمندان لباسهای هندی را مجبور کرد توضیح بدهند که مثلا چرا شاهرخ خان با این کمالات، این شلوار بسیار گشاد و دم پا تنگ را پوشیده و اهمیت این شلوارها در اَوتفیت سنتی هندی چقدر زیاد است.
بیشتر واکنشها اما به لباس بعضی مهمانهای خارجی نشان داده شد. درحالیکه خیلی از مهمانها تم عروسی که پوشیدن لباسهای هندی بود رعایت کرده بودند، لباسهای چهرههایی مانند جاستین بیبر خیلی به چشم میآمد؛ مخصوصا اینکه یک شلوارک چهارخانه آبی از زیر شلوار پایین افتادهاش پیدا بود و گفته میشد این ماجرا اتفاقی نبوده و این بخشی از سبک لباس پوشیدنش بوده است یا مثلا گفته شد که لباسهای کارداشیانها هم بیشتر به لباسهای عربی شبیه بود تا هندی.