حادثهها و خاطرهها | در طلیعه ماه «خرداد»؛ از آزادسازی خرمشهر تا آغاز عصر اصلاحات

همه ایرانیان مدیون و مرهون آن مردانِ دلیر و رشید در خط مقدم و زنانِ یلِ دلاور در پشت صحنهاند
هفت صبح، حمیدرضا محمدی| که شهیدان کهاند این همه خونینکفنان / حافظ شیرازی
خرداد ماهِ حادثههاست و خاطرهها. مهمتریناش برای نسل ما، آغاز عصر اصلاحات است. دورانی که توسعه سیاسی و سپستر، فرهنگی ورق و رقم خورد و باد خنک بهار مطبوعات وزیدن گرفت. آمدن آن مرد با عبای شکلاتی یادمان انداخت اهمیت جامعه مدنی و مردمسالاری و نواندیشی دینی را. که وقتی اراده مردم در کار باشد، ارباب و اصحابِ زر و زور و تزویر جایی برای عرضاندام نخواهند داشت که بیستمیلیون رأی یعنی نظر و نگاهِ قاطبه اهالی این سرزمین.
اما فراموش نباید کرد اگر مجاهدت و مرافدت جوانترینِ جوانان وطن، آنهمه سرو روان و رعنا، در آغاز راه، پر از امید، پر از آرزو و پر از فکرِ فردا، آزاد و آزاده، در آن هشتسال دفاع مقدس و بهویژه آزادسازی خرمشهر در سوم خرداد ١٣۶١ نبود، شاید هیچگاه دوم خرداد ١٣٧۶ به وقوع نمیپیوست. آنان بودند که از اهل و عیال و مان و خان گذشتند و خون دادند تا حتی اندکی و ذرهای از خاک این خطه پرگوهر جدا نشود و خونینشهر و خوزستان را دوباره به میهن سنجاق کردند.
همه ایرانیان مدیون و مرهون آن مردانِ دلیر و رشید در خط مقدم و زنانِ یلِ دلاور در پشت صحنهاند که جز آبادی و آزادی این سامان به هیچ چیزی نیندیشیدند و عهدِ خوش و خرمِ شباب را به پای دفاع ریختند و خود را فدا کردند در آن جنگِ نابرابرِ تحمیلی که به گفته حسین بنمنصور حلاج؛ «گلگونه مردان، خونِ ایشان است».
پس اگر دوران موسوم به اصطلاحطلبی در 16سال بعد را از پاقدم آنها بدانیم و بنامیم، به بیراهه نرفتهایم و سخنی به گزاف نگفتهایم و بالنتیجه شایسته و بایسته است ارج و اجر نهادن جایگاه و پایگاه همه آن شهیدان این کهنبوم، فرزندان موطنمان که به قول آن مردِ برْدارْآویختهشده؛ «در عشق دو رکعت است [که] وضوء آن درست نیاید الّا به خون».