هفت صبح، مریم محمودخواه| اینجا کرمانشاه است؛ سرزمینی دیرینه و اصیل و مقاوم؛ خطه‌ای تاریخی در دامنه کوه‌های زاگرس با انواع جذابیت‌های گردشگری؛ دارای مردمانی با خلق و خوی صمیمی و بی‌آلایش و گرم. اینجا جایی است که غذاهای اصیل ایرانی شناسنامه‌دار شده‌اند و از بیستون تا معبد آناهیتا؛ وام‌دار امانت داری این سرزمینند. لباس‌های زنان این جغرافیا اما داستانی دیگر دارد. قصه پر رنگ و لعاب شلوارها و دامن‌های پر از چین مردم کرمانشاه داستانی است که روایت آن کتابی بلند می‌طلبد. با وجود فرهنگ غنی و پر از اصالت کرمانشاه، این روزها اگر از خیابان‌های شلوغ مرکز شهر کرمانشاه عبور کنیم، شاید نشانی از آن دامن‌های چین‌دار رنگین، سربندهای پرهیبت و گیوه‌های دستباف کمتر به چشم بخورد.

 

زندگی شهری، سرعت، مدرن‌شدن و تغییر سبک زندگی، آرام‌آرام پوشش روزمره را دگرگون کرده است و به خصوص جوانان بیشتر به پوشش مدرن و همراه با مد روز گرایش دارند. اما کافی‌ست از مرکز شهر فاصله بگیریم؛ به پاوه، روانسر، جوانرود، ثلاث باباجانی یا روستاهای اورامانات سر بزنیم تا هنوز هم لباس‌هایی را ببینیم که نه فقط پوشش، بلکه زنده‌ کننده هویت‌ و تاریخند. لباس‌هایی که زنان کُرد کرمانشاه آن‌ها را نه برای نمایش، بلکه برای زندگی پوشیده‌اند. در مناطق دورتر از مرکز شهر، لباس سنتی هنوز بخشی از روزمرگی است؛ در محل کار، در مراسم رسمی، در جشن‌ها و حتی گاه در کوچه و بازار این لباس‌ها بر تن اهالی دیده می‌شود زیرا این پوشش، مجموعه‌ای از زیبایی و اصالت وقار، کاربرد و معناست که هم بدن را می‌پوشاند و هم منتقل کننده فرهنگ این قوم است.

 

  لباسی فراتر از ظاهر


پوشاک سنتی زنان کُرد کرمانشاه از چند بخش اصلی تشکیل می‌شود؛ سربند، زیرپوش، پیراهن، جلیقه یا نیم‌تنه، قبا یا بالاپوش، شلوار، روپوش و کفش. هرکدام از این اجزا، کارکرد مشخصی دارند و در کنار هم، تصویری کامل از زن کردی می‌سازند؛ زنی که در عین آراستگی، متین است و در عین رنگ‌پوشی، وقار دارد. لباس‌ها اغلب بلندند و تا مچ پا می‌رسند. رنگ‌ها جسورانه‌اند؛ قرمز، نارنجی، زرد، سبز و آبی در کنار هم می‌نشینند، بی‌آنکه چشم را خسته کنند. این رنگ‌ها بازتابی از طبیعت زاگرس‌ هستند  و به رنگ آفتاب داغ تابستان تا سبزی بهار و سرخی پاییز دارند.

 

سربند؛ تاج خاموش زنان کرد


سربند، شاید مهم‌ترین و پرمعناترین بخش پوشاک زنانه در کرمانشاه باشد. چیزی شبیه تاج؛ بی‌آنکه سنگین یا نمایشی باشد. زنان کرد، سربند را با دقت و مهارت خاصی می‌بندند. پارچه‌ای ابریشمی، اغلب چهارگوش، که به شکل لچک تا شده، روی پیشانی قرار می‌گیرد و دو سر آن از پشت سر عبور کرده و دوباره به پیشانی بازمی‌گردد. سربندها بسته به سن و جایگاه اجتماعی تفاوت دارند. دختران جوان معمولا از رنگ‌های شاد و روشن استفاده می‌کنند؛

 

گلونی‌های رنگارنگ با منگوله‌هایی که دور سر می‌چرخد و با هر حرکت، جان می‌گیرد. زنان میانسال و مسن‌تر، به سراغ رنگ‌های تیره‌تر می‌روند؛ قهوه‌ای، سرمه‌ای یا مشکی. زیر سربند، کلاه کوچکی قرار می‌گیرد که هم عرق‌گیر است و هم پایه‌ استقرار زیورآلات. زنجیرهای نقره‌ای، سکه‌ها و مهره‌ها گاه از زیر چانه عبور می‌کنند و در یک سوی صورت قلاب می‌شوند. این زیورها فقط تزیین نیستند و بساری اوقات نشانه‌ توان مالی، جایگاه خانوادگی و حتی خاطره‌ای از نسل‌های قبلی خود هستند.

 

  تفاوت دختران و زنان متاهل


در پوشش سنتی، میان دختران مجرد و زنان متاهل تفاوت‌های زیادی دیده می‌شود. دختران اغلب روسری‌های توری سفید یا گلونی‌های بلند به سر می‌کنند که آزادانه روی شانه‌ها می‌ریزد. زنان متاهل، موهای خود را می‌بافند و روی کلاه حلقه می‌کنند و بخشی از مو را آزاد می‌گذارند. این تفاوت‌های بی‌کلام بی‌نیاز از هر توضیحی وضعیت اجتماعی آنان را به نمایش می‌گذارند. وقتی زنان از خانه بیرون می‌روند، شال یا روپوشی ابریشمی و مشکی‌رنگ روی شانه می‌اندازند و آن را زیر گلو گره می‌زنند. این روپوش، تمام پشت لباس را می‌پوشاند و هم‌زمان وقار و سادگی را به تصویر می‌کشد.

 

زیرپوش؛ سادگی کاربردی


زیر پیراهن زنان کرد کرمانشاه، ساده است؛ لباسی بلند، اغلب از جنس چلوار، با برشی راحت که تا پشت پا می‌رسد. آستین‌ها از سرشانه تا آرنج آزادند و از آن به بعد تنگ‌تر می‌شوند تا هنگام کار مزاحم نباشند. این زیرپوش، پایه‌ راحتی لباس است؛ چیزی که شاید دیده نشود، اما نبودنش احساس می‌شود.

 

  پیراهن؛ قلب پوشش زنانه


پیراهن، اصلی‌ترین بخش لباس زنان کرد است. پیراهنی بلند، گشاد و اغلب گل‌دار که تا مچ پا می‌رسد. این پیراهن‌ها یقه هفت هستند و تا ناحیه سینه باز می‌شود. برخی پیراهن‌ها آستین ندارند و برخی دیگر با آستین‌های بلند دوخته می‌شوند. در پاوه و اورامانات، پیراهنی خاص به نام «جی‌جی» رایج است؛ پیراهنی با آستین‌های بلند سه‌گوش که به آن «سرانی» می‌گویند. این آستین‌ها چندمنظوره‌اند؛ هنگام کار به دور گردن بسته می‌شوند، در سرما دور مچ دست می‌پیچند و در موقعیت‌های خاص، نقش پوشاننده دارند. دامن پیراهن‌ها پرچین است و هنگام راه‌رفتن، موج برمی‌دارد. همین حرکت، به لباس جان می‌دهد و زن را در میان رنگ و پارچه، زنده‌تر نشان می‌دهد.

 

  جلیقه و نیم‌تنه


جلیقه یا کلنجه، نیم‌تنه‌ای است که روی پیراهن پوشیده می‌شود و مرکز اصلی تزئینات به‌شمار می‌رود. این جلیقه‌ها معمولا از مخمل یا پارچه‌های زری دوخته می‌شوند و با یراق‌دوزی، سکه‌دوزی و نوارهای رنگی آراسته‌اند. زنان کرد، زیورآلات خود را اغلب روی جلیقه نصب می‌کنند؛ سکه‌هایی که گاه نسل‌به‌نسل منتقل شده‌اند. جلیقه فقط لباس نیست؛ صندوقچه‌ خاطره است.زنان در قدیم این سکه‌ها را برای پس‌انداز نیز استفاده می‌کردند و در روزهای مبادا از سکه‌هایی که به لباس‌هایشان آویزان بود خرج می‌کردند. در فصل سرما نیز، نیم‌تنه‌های آستین‌دار به نام «یل» یا «سلته» روی جلیقه پوشیده می‌شود. این نیم‌تنه‌ها اغلب مخملی و تیره‌رنگ‌اند و با نوار یا سکه، یقه‌شان تزیین شده است.

 

  قبا و بالاپوش‌ها


قبا، لباسی تمام‌قد و بلند است که تا پشت پا می‌رسد. قباهای زنانه معمولا از مخمل‌های رنگی دوخته می‌شوند و آستری گل‌دار دارند. در زمستان، رنگ‌های تیره‌تر کاربرد بیشتری دارند. یقه قبا کوچک است و جلوی آن از زیر سینه تا پایین، حالتی باز و منحنی دارد که اغلب با زیورآلات تزیین می‌شود. برخی زنان روی قبا یا حتی روی پیراهن، پالتویی محلی می‌پوشند که دوختش شبیه قبای مردانه است. این بالاپوش‌ها نشان می‌دهد که پوشاک سنتی، هم زیبایی را در نظر دارد و هم اقلیم را.

 

  شلوار؛ آزادی در حرکت


شلوار زنان کرد، که به «جافی» معروف است، گشاد و راحت است. کمر و دم‌پا لیفه‌ای است و در مچ پا جمع می‌شود. این شلوار، امکان حرکت، کار و فعالیت روزانه را فراهم می‌کند. در زیر آن، گاه نیم‌شلوار کوتاهی به نام «تنکه» پوشیده می‌شود.

 

گیوه؛ قدم‌زدن روی دست‌بافت‌ها


پاپوش سنتی زنان کرمانشاه، گیوه است؛ کفشی دست‌بافت، سبک و خنک. رویه‌ گیوه را زنان می‌بافند و تخت آن را استادکاران آماده می‌کنند. گیوه‌های کرمانشاهی فقط سفید نیستند؛ رنگ‌های متنوعی دارند که با لباس هماهنگ می‌شوند. گفته می‌شود بیش از پنجاه نوع گیوه در این منطقه شناخته شده است.

 

  زیورآلات؛ زبانی خاموش


گوشواره، گردنبند، سینه‌ریز، دستبند و پابند، بخشی جدایی‌ناپذیر از پوشش زنان کرد است. این زیورها، فقط زیبایی نیستند؛ روایت‌اند. روایت توان اقتصادی، تعلق خانوادگی و حتی خاطره‌ یک عروسی یا تولد.

 

  سنت در برابر فراموشی


امروز، پوشاک سنتی زنان کرد کرمانشاه در معرض فراموشی است. لباس‌های صنعتی و مدهای وارداتی، آرام‌آرام جای سکه‌ها، پولک‌ها و پارچه‌های دست‌بافت را می‌گیرند. اما هنوز هم زنانی هستند که با پوشیدن این لباس‌ها، ایستادگی می‌کنند؛ ایستادگی در برابر محوشدن. لباس زنان کرد کرمانشاه، داستان زنی است که در دل کوه و شهر، میان سنت و امروز، ایستاده و هنوز رنگ می‌پوشد. اگر این لباس‌ها فقط به ویترین موزه‌ها محدود شوند، بخشی از حافظه‌ جمعی ما خاموش خواهد شد. حفظ آن‌ها، حفظ یک فرهنگ زنده است؛ فرهنگی که هنوز نفس می‌کشد.