شهرنوش پارسیپورم، ۷۹ ساله. همین!

به نظرم نسل بسیار خوبی در ایران مشغول نوشتن هستند و آثار قابل توجه و خوبی دارند. آینده نویسندگی در ایران را بسیار بسیار درخشان میبینم
هفت صبح، محمد سعادت | شهرنوش پارسیپور، نام شناخته شده ادبیات معاصر ایران است. نویسنده زنی که هیچگاه زنانه ننوشت اما تاثیر بزرگی بر زنان ایرانی گذاشت.
«زنان بدون مردان»، کتابی که 51 سال حرف دارد
کتاب «زنان بدون مردان»، پر سر و صداترین کتاب اوست. کتابی که روایتی از زندگی پنج زن است؛ پنج زنی که در دل جامعه مردسالار تلاش میکنند از محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی رهایی یابند و به استقلال و آزادی برسند. رمانی جسورانه برای زمانهای که هنوز حرف زدن از آزادی زنانه کاری ممنوع بود. کتاب ماحصل روایت داستان زنانی است که در دهه پنجاه شمسی زندگی میکردند.
مجموعهای از چند داستان کوتاه که بین سالهای 1353 تا 1356 نوشته شد. پارسیپور میگوید قرار نبود این کتاب را بنویسم، داستانهای کوتاهی نوشته بودم که درنهایت تبدیل به یک رمان شدند. این کتاب در گیر و دار انقلاب ماند و منتشر نشد تا دوازده سال بعد، به سال 1368 برای نخستینبار منتشر شود. اما، کتاب دچار سانسور شد، توقیف شد، پارسیپور احضار شد، محکوم شد و درنهایت به مهاجرتش انجامید.
هرچند او تاب مهاجرت نیاورد و به ایران بازگشت. کتاب مشهور او دیگر ممنوع نبود، بارها و بارها به چاپ رسید و مخاطبان بسیاری پیدا کرد. این کتاب بارها به زبانهای مختلف ترجمه شد و در جهان نیز به شهرت بسیاری رسید. با این همه شهرنوش پارسیپور را نمیتوان فقط با کتاب «زنان بدون مردان» شناخت. او آثار درخشان بسیار دارد. کتابی چون «خاطرات زندان»، که برگرفته از تجربیات شخصیای نویسنده در دو دوره محکومیتش در زندان، پیش و پس از انقلاب است.
چه داخل و چه در مهاجرت تاثیری که بر جامعه زنان گذاشت
شهرنوش پارسیپور چنان شناخته شده هست که نیاز به بازنگری زندگی شخصیاش نیست. نیازی نیست از خانوادهای که در آن زاده شد یا از تحصیلاتش گفت. پارسیپور نزدیک به هشت دهه با نوشتن، خود را به مخاطب ایرانی و جهانی معرفی کرده است. او با نوشتن تاثیر عمیقی بر جامعه زنان ایرانی گذاشته و حتی در سالهایی که دور از ایران بوده نیز تاثیرگذاریاش ادامه داشته است.
دکترای افتخاری در زمینه ادبیات و حقوق بشر
او یکی از مدعوین معتبر سمینارها و کارگاههای ادبی دانشگاههای استنفورد و براون بوده و جوایز متعددی برای این حضور موثر دریافت کرده است. پارسیپور سال 2010 دکترای افتخاری دانشگاه براون را در زمینه ادبیات و حقوق بشر دریافت کرد. در سال 2016 برای جایزه «بیتا» (در بخش هنرهای فارسی) دانشگاه استنفورد با عنوان هنرمند برجستهای که با آثاری تاثیرگذار نقش پررنگی در ادبیات فارسی داشته، برگزیده شد.
سرانجام، شانس همکلامی با نویسنده محبوبم
شهرنوش پارسیپور برای من فقط یک نویسنده نیست. سالها با کتابهایش زندگی کردم، بزرگ شدم، خیال بافتم. داستانهای او همیشه برای من بوی جادو، خیال و اسطوره میدهند. نوشتنهای او پر است از جسارت، شیرینی و تلخی که در ذهن ماندگار میشوند.
هیچوقت فکر نمیکردم، روزی این شانس را داشته باشم که با نویسنده محبوبم همکلام شوم. این گفتوگو به لطف دوستی قدیمیام با علی تقوایی، پسر خانم پارسیپور، ممکن شد. باید از علی عزیز بابت ایجاد این فرصت نادر ممنون باشم که فرصتی برای شنیدن حرفهای زنی که همیشه با نوشتن زندگی کرده است، شد.
چه چیزی باعث شد در نوجوانی به نویسندگی گرایش پیدا کنید؟
از کودکی خیلی کتاب میخواندم و با نویسندههای بزرگی آشنا شدم. از همان زمان احساس کردم به نویسندگی علاقه دارم.
آیا در خانواده کسی مشوق شما بود؟
نه عزیزم، تنها مشوق من خودم بودم.
اولین مطلبی که نوشتید را به یاد دارید؟
اگه درست یادم باشد، مقالهای بود که برای یک مجله نوشتم.
همان سالها، نویسنده مورد علاقهتان چه کسی بود؟
داستایفسکی را خیلی دوست داشتم.
چالشهایتان در آغاز راه نویسندگی چه چیزهایی بود؟
مشکل خاصی برایم وجود نداشت. من مینوشتم و چاپ میکردم. اگر هم چاپ نمیشد برایم مهم نبود.
آیا زن بودنتان به عنوان نویسنده، باعث شده که خودتان را نویسنده زنانهنویسی بدانید؟
نه. من برای زنان و مردان مینویسم. هیچ زنانهنویسی خاصی ندارم. در بعضی از داستانهایم قهرمان قصه مرد هست. برای من زن بودن و مرد بودن فرقی نمی کند.
اغلب زنان داستانهای شما، زنان قوی هستند؛ زنانی که نسبت به زمانه خود منفعل نیستند؟
این به دلیل تغییر زمانه هست. اکنون زمانهای است که زنها عوض شدند. حالا زنان با قدرت عمل میکنند.
آیا شما برای خلق و نوشتن کاراکتر داستانهایتان، از قبل طراحی برایشان انجام میدهید؟
نه، معمولا طراحیای برای کاراکترهایم ندارم.
در مورد شکلگیری کتاب «زنان بدون مردان» بگویید؟
چند داستان کوتاه نوشته بودم. اصلا قرار بر نوشتن چنین کتابی نداشتم. داستانهای کوتاهم را به هم وصل کردم و اینطور شد که کتاب «زنان بدون مردان» شکل گرفت. هیچکدام از کاراکترهای خلق شده در این کتاب، ما به ازای واقعی و بیرونی ندارند. بعدها کتاب بسیار مهم شد و به چند زبان دنیا هم ترجمه شد.
برای نوشتن داستانی که مضمونی تاریخی دارد، پیش از نوشتن، تحقیق و پژوهش در آن مقطع تاریخی یا وقایع و رویدادهای آن زمان انجام میدهید؟
بله. اگر موضوع داستانم در فضا و بستر تاریخی اتفاق بیفتد، قطعا این کار را خواهم کرد.
اگر قرار باشد فقط یک کتاب از مجموعه آثارتان را به نسل آینده معرفی کنید، آن کتاب کدام است؟
نمیتوانم فقط یک کتاب را انتخاب کنم. همه کتابهایم انتخاب من هستند.
کتاب «زنان بدون مردان»، دستمایه ساخت فیلمی شد که شیرین نشاط به عنوان نخستین فیلم بلندش و با همین عنوان آن را ساخت. فیلم مورد توجه قرار گرفت و جایزه شیر نقرهای شصت و ششمین جشنواره فیلم ونیز را برای بهترین کارگردانی هم دریافت کرد. فیلم شیرین نشاط تا چه میزان به متن کتاب شما نزدیک و وفادار بود؟
قبل از ساخته شدن فیلم در جریان این کار بودم. حتی در فیلم بازی هم کردم. این فیلم زیاد شبیه کتاب من نیست، با این وجود اما فیلم خوبی است. یکی از نقاط قوت فیلم بداههگویی بود. اکثر دیالوگهای فیلم بداهه و در صحنه اتفاق میافتاد.
اگر قرار باشد یک جمله در مورد شهرنوش پارسیپور بگویید چی میگویید؟
شهرنوش پارسیپور، ۷۹ ساله است. همین.
فضای نویسندگی این سالهای ایران را چطور میبینید؟
به نظرم نسل بسیار خوبی در ایران مشغول نوشتن هستند و آثار قابل توجه و خوبی دارند.
پس به جریان نویسندگی در ایران امیدوارید؟
آینده نویسندگی در ایران را بسیار بسیار درخشان میبینم.
در این سالها کدام نویسنده در ایران را دنبال میکردید؟
یعقوب یاوری و از خانمها زویا پیرزاد.
و حرف پایانی با مخاطبان این مصاحبه؟
به همه شما سلام میکنم. امیدوارم خوشبخت باشید و زندگی موفقی داشته باشید. اگر نویسنده هستید، امیدوارم بتوانید آثاری که دوست دارید منتشر کنید.