سریال «جان سخت»؛ سرگرمکنندهای در چارچوب کلیشهها

سریال «جان سخت» با داستانی در ژانر درام-جنایی و حضور چهرههای سرشناس، با وجود استفاده از الگوهای آشنا و گاه تکراری، توانسته توجه بخش قابلتوجهی از مخاطبان را به خود جلب کند و لحظاتی پرهیجان و سرگرمکننده رقم بزند.
با افول تدریجی اعتبار و جذابیت رسانه ملی در ایران (صدا و سیما) از اواخر دهه ۱۳۸۰، بسترهایی برای محتوای جایگزین شکل گرفتند که یکی از مهمترین آنها شبکه نمایش خانگی بود. این شبکه که ابتدا تنها به توزیع فیلمهای سینمایی داخلی و خارجی از طریق DVD و CD محدود میشد، بهتدریج به حوزهی تولید سریال نیز وارد شد؛ مسیری که به طور مشخص از اوایل دهه ۱۳۹۰ شکل حرفهایتری به خود گرفت. اغلب تحلیلها نقطه آغاز رسمی سریالسازی در شبکه نمایش خانگی را سریال «قهوه تلخ» ساختهی مهران مدیری در سال ۱۳۸۹ میدانند – اثری که بهسرعت محبوب و فراگیر شد – اما زمینهسازی برای این موفقیت، از پیش آغاز شده بود. پیش از قهوه تلخ، تلاشهایی مانند توزیع نسخهی بازاری برخی سریالهای تلویزیونی پرمخاطب همچون شبهای برره یا گنج مظفر از طریق DVD، و پخش فیلمهای سینمایی پرفروش در بازار خانگی، زمینهی شکلگیری یک فرهنگ تماشای خانگی را ایجاد کرده بود. قهوه تلخ نشان داد که شبکه نمایش خانگی میتواند بهعنوان رسانهای نسبتا مستقل، تأثیرگذار و پرفروش فعالیت کند. پس از موفقیت سریال قهوه تلخ، آثار دیگری همچون ویلای من و شاهگوش (داوود میرباقری) در ادامه همین مسیر تولید شدند. در سالهای بعد، شهرزاد (حسن فتحی، ۱۳۹۴) به نقطهی عطفی دیگر در اعتبار و محبوبیت سریالهای خانگی بدل شد. شهرزاد سریالی در شبکه نمایش خانگی بود که نهتنها در کیفیت بصری و روایی با آثار سینمایی رقابت میکرد، بلکه توانست مخاطبی فراتر از فضای طنز و سرگرمی جذب کند؛ مخاطبی که به داستانهای عاشقانه، تاریخی و سیاسی با نگاهی انتقادی علاقهمند بود. در ادامه، موج سریالسازی در شبکه نمایش خانگی به تدریج به حوزههایی چون ژانرهای اجتماعی، ملودرام، معمایی، جنایی و تریلر روانشناختی نیز گسترش یافت و فضا را برای آثاری چون مانکن، آقازاده، زخم کاری، یاغی، پوست شیر و غیره فراهم کرد. در این روند، نمایش خانگی از یک پدیده نوظهور سرگرمکننده، به پلتفرمی مهم برای روایتهای فرهنگی و اجتماعی روز ایران بدل شد؛ فضایی که در عین تعامل با نظام ممیزی، گاه روایتی جسورتر و واقعگرایانهتر از جامعه ارائه میدهد.
سعید خانی این روزها یکی از جالبترین تهیهکنندگان سینمای ایران محسوب میشود. تهیهکنندۀ جوانی که خودش سابقه کار در سینما را داشته و حالا با سرمایهاش چرخهای این عرصه را به حرکت در میآورد. احتمالاَ هنگامی که مصاحبههای او را گوش کنید خودتان متوجه عشق و علاقهاش به سینما خواهید شد. تهیهکنندهای که به تازگی در چهلوسومین جشنواره فیلم فجر برای تهیهکنندگی فیلم محبوب «رها» برندۀ سیمرغ شد. البته شاید از دید فضای مجازی، مهمتر از سیمرغش نطق تند و آتشینی بود که پس از کسب آن انجام داد و در آن روزها در فضای مجازی وایرال شد.

سعید خانی (تهیهکننده) در چهل و سومین دورۀ جشنواره فیلم فجر | او در نهایت موفق به کسب سیمرغ بلورین بهترین فیلم اول برای فیلم «رها» به کارگردانی حسام فرهمند شد.
سعید خانی پیش از تهیۀ فیلم «رها»، فیلم «دوزیست»، فیلم کمدی «سال گربه» و چند اثر دیگر را تهیه کرده بود که غالبا آثار قابل دفاع و متفاوتی هستند. خانی پیش از سریال «جان سخت» سابقۀ همکاری با مصطفی تقیزاده (نویسنده و کارگردان) را در سریال «حرفهای» داشت و حالا این دو، بار دیگر در کنار یکدیگر سریالی را برای شبکۀ نمایش خانگی عرضه کردهاند که در ادامه به آن میپردازم:

پوستر سریال حرفهای | اولین همکاری مشترک مصطفی تقیزاده و سعید خانی | ماهور الوند، المیرا دهقانی و بهناز جعفری سه بازیگری هستند که هم در سریال «حرفهای» و هم در سریال «جان سخت» با تقیزاده همکاری داشتهاند.
سریال «جان سخت» از همان اپیزود اول رو بازی میکند و این خوب است. یعنی مخاطب قسمت اول سریال همان مخاطب قسمت آخر سریال است و در این بین هم به مخاطب خود پایبند است و از جریان خود، خارج نمیشود و شاید همین مورد باعث شده که تقریبا تمامی افرادی که سریال را تا انتها تماشا کردهاند از عملکرد سریال راضی بوده باشند. «جان سخت» با تمام ضعف و قوتش تا به آخر همانی است که نشان داده است. سریالی کلیشهای، بدون تکنیک سینمایی بالا ولی مخاطبپسند و سرگرمکننده.
هشدار اسپویل شدید! (اگر هنوز سریال را تماشا نکردید پاراگراف بعدی را رد کنید و پس از آن به مطالعه ادامه دهید)
داستان سریال را با هم مرور کنیم. یک اکیپ از رفقای صمیمی برای خوشگذرانی به تور کویر میروند. در این بین آنها متوجه میشوند که پارتنر سابق نگار (الناز حبیبی) هم در این تور حضور دارد. همین اتفاق پس از کش و قوسهای فراوان در نهایت منجر به مرگ وحید میشود. پزشکی قانونی و دادگاه، جرم فرزاد (مهرداد صدیقیان) را قتل عمد اعلام میکند و حکم او قصاص است! در چنین شرایطی فرزاد تلاش میکند تا از طریق مرز به ارمنستان فرار کند که در مرز دستگیر میشود. حالا دوستان و خانوادۀ فرزاد از خانوادۀ مقتول عاجزانه میخواهند تا در ازای دریافت مبلغی بیش از دیه، از حکم قصاص بگذرند و همین سبب درگیریهایی درون آن خانواده میشود. پدر (ناصر با نقش آفرینی علی عمرانی) موافق این اتفاق است چرا که هم دوست دارد پسر زندانیاش (احمد با نقش آفرینی مرتضی تقیزاده) را –که به خاطر بدهی ۹ میلیارد تومانی در زندان است- آزاد کند و هم به سبب آشنایی نسبی که با خانوادۀ قاتل دارد دوست ندارد آنها را هم داغدار کند. در این بین اما مادر خانواده (ثریا با نقشآفرینی نسرین مقانلو) و دو فرزند دیگر خانواده (حامد با نقشآفرینی مرتضی تقیزاده و فریبا با نقشآفرینی بیتا عزیز) به هیچوجه حاضر به چنین کاری نیستند و این کار را فروختن خون برادرشان میدانند. در این بین رفقای چندین سالۀ فرزاد –اشکان با نقشآفرینی مجتبی پیرزاده، حمید با نقشآفرینی امیرحسین هاشمی و شاهین با نقشآفرینی مجید یوسفی، هانیه با نقشآفرینی ماهور الوند- از هیچ تلاشی دریغ نمیکنند تا پول خوبی برای رضایت خانوادۀ مقتول جمع کنند. پس از گذشت ۱ سال و عدم جذب پول تعیینشده توسط خانوادۀ مقتول، سر و کلۀ تاجری (شهرام با نقشآفرینی فرهاد اصلانی) پیدا میشود که مأموریتی را در قشم به آنها میسپارد و در عوض آن پیشنهادی ۲۵ میلیاردی به آنها میدهد. دوستان فرزاد که میدانند چند روزی بیشتر تا اجرای حکم اعدام دوست صمیمیشان نمانده و از طرفی از این کار پول خوبی به دست خودشان میرسد تصمیم میگیرند این مأموریت را بپذیرند ولی با خیانت شهرام، این مأموریت در نهایت به مرگ حمید و شاهین و معلول شدن نگار ختم میشود. در نهایت خانوادۀ مقتول صبح روز اعدام رضایت میدهد و فرزاد آزاد میشود و به همراه اشکان به خونخواهی از رفقایش برمیخیزد و طی پروسهای در کشور گرجستان، شهرام را زنده به گور میکند.
همانطور که در داستان فیلم هم بیان شد، مشخصا سریال جان سخت علیرغم کشمکشهای جذابی که دارد اما اثری کلیشهای با همان فرمول نسبی فیلمفارسی است. کلیدواژههایی همچون «رفاقت تا حد جان»، «عشق»، «انتقام»، «قتل»، «خانواده» ستونهای اصلی این سریال هستند. اما دلیل اصلی موفقیت سریال جان سخت در میان مخاطبانش، استفادۀ درست و بهجا از کلیشههاست. درست است که «جان سخت» به هیچ وجه تقریباَ در هیچ زمینهای نوآوری و حرف جدیدی ندارد؛ اما حرفهای تکراری را به خوبی کنار هم میچیند و به مخاطبش ارائه میدهد و به طور کلی فیلمنامۀ «جان سخت» فیلمنامۀ قابل قبولی است.
اما مهمترین دلیلی که «جان سخت» توانسته به اثری سرگرمکننده تبدیل شود شخصیتهایش است. اکیپ رفقای فیلم «جان سخت» از همان اپیزود اول به خوبی ساخته میشود و بیننده با آنها احساس نزدیکی میکند. در حقیقت روابط بین این کاراکترها از پرداخت خوبی برخوردار است و این یکی از همان نقاط قوت اثر است. این موفقیت دو عامل اصلی دارد. اولی نقشآفرینیهای خوب بازیگران و دومی دیالوگهای جذاب، بامزه و امروزی اثر است. شوخیهای فیلم در اغلب اوقات موفقیتآمیز است و حتی به خوبی میتواند از نسل جوان خنده بگیرد چرا که شوخیها امروزیست. اگر بخواهیم صادق باشیم چنین اتفاقی در سینما و تلویزیون ایران کمسابقه است و همین است که اثر را محبوبتر میکند.
همچنین نقشآفرینیهای سریال «جان سخت» از مهمترین نقاط قوت اثر است. کستینگ به خوبی انجام شده و ترکیب بازیگران باتجربه و جوانتر، اثر را از منظر بازیگری به جایگاه موفقیتآمیزی رسانده است. هر فردی در قالب شخصیت خود نقشآفرینی خوبی دارد و بسیار طبیعی جلوه میکند.

اکیپ دوستانۀ سریال «جان سخت» یکی از محورهای اصلی اثر را تشکیل میدهد. رابطۀ میان کاراکترها جذاب و امروزی به تصویر کشیده شده و شوخیهای بین کاراکترها غالبا خوب از آب درآمده و روی مخاطب کار میکند.
اما یکی از مشکلات فیلمنامه این است که بیش از اینکه کاراکتر بسازد، تیپ میسازد! فرزاد (مهرداد صدیقیان)، پسر عاشقپیشه ولی زخم خورده، نگار (الناز حبیبی)، دختر مستقل با گذشته مبهم، شاهین، پسر لات با قلب مهربان و وفادار، شهرام (فرهاد اصلانی)، ثروتمند بیاحساس و بیمرام! همگی تیپهایی هستند که بارها و بارها در آثار مختلف با آنها روبهرو شدهایم و وقتی میگویم «جان سخت» چیز جدیدی برای ارائه ندارد دقیقاَ همین است. البته که نقشآفرینی خوب بازیگران باعث شده تمامی این شخصیتها از تیپ فراتر بروند و در میانۀ تیپ کلیشهای و کاراکتر قرار بگیرند. مثلاَ یادی کنیم از کاراکتر مژگان با نقشآفرینی بهناز جعفری در طول فیلم. اسکرینتایم مژگان در طول سریال بسیار کم است و فیلمنامه یک تیپ کاملا کلیشهای از او ساخته است اما نقشآفرینی بهناز جعفری به قدری خوب و حرفهای است که به سختی از خاطرمان پاک میشود. همین موضوع برای اغلب شخصیتهای درون فیلم صادق است.
یکی دیگر از نکات مهم در فیلمنامۀ اثر، جنس گرههای داستانی است. «جان سخت» همانند اغلب فیلمها و سریالهای ساخته شده در ایران و جهان از تنشهای بیرونی بهره میجوید. جایی که سیری از اتفاقات از خارج به هر فرد تحمیل میشود و حالا این کاراکترها باید با چنین معضلی روبهرو شوند. البته در این میان ذکر این نکته ضروری است که «جان سخت» به درستی سعی دارد از تاکتیک تاریخ مصرف گذشتۀ کاراکتر سیاه و سفید فاصله بگیرد. مثلا حامد یکی از شخصیتهای نسبتاَ تاریک داستان است و همیشه جلوی پای قهرمانان داستان (اکیپ رفقا) سنگاندازی میکند اما در این میان بیننده با خود حامد هم کمی سمپاتی دارد.صحنههای فلش-بک را به یاد بیاورید که چگونه سعی دارند تصویری از عشق میان او و الهام (….) را نمایش دهند. یا صحنههای فلش-بک میان وحید و اعضای خانواده و ورود دوربین به تنهایی و ماتم آنها پس از مرگ وحید همه و همه شواهد این است که سازندۀ اثر قصد ندارد یک خوب و یک بد بسازد و قرار است همهچیز پیچیده بماند؛ درست عین دنیای واقعی!

تصویری از آرزو تاجیک در نقش الهام | «جان سخت» اولین اثری است که آرزو تاجیک ۲۷ ساله در آن به ایفای نقش پرداخته است.
اما یکی از معدود تنشهای درونی فیلمنامه که به نظرم به شدت به اثر کمک کرده و در راستای تم کلی اثر، «رفاقت»، است رابطۀ میان هانیه (ماهور الوند) و اشکان (مجتبی پیرزاده) است. این دو شخصیت در طول فیلم جزو معدود شخصیتهایی هستند که دچار تحول میشوند. یعنی ویژگیها و رفتارهای آنها در ابتدای اثر با انتهای اثر متمایز است و این نکتۀ مهمی است که به آن Character’s Journey میگویند. هانیه با کش و قوسهای فراوان در نهایت متوجه میشود که همین رفقای آدم هستند که به زندگی او ارزش میدهند و او را از تنهایی رهایی میبخشند. او از ابتدا میل چندانی به سپری کردن زمان با این رفقا ندارد و به مرور زمان مشخص میشود که او سودای مهاجرت به کانادا و خوانندگی و کسب شهرت را در سر دارد. اما زندگی به گونهای رقم میخورد که هانیۀ اول فیلم با هانیۀ انتهای فیلم زمین تا آسمان تفاوت دارد و به همین دلیل هانیه جزو معدود شخصیتهای فیلم است که از تیپ فراتر میرود و به یک کاراکتر تبدیل میشود؛ کاراکتری ملموس و امروزی. در این میان از نقشآفرینی خوب ماهور الوند هم نمیتوان گذشت.
اما بهترین بازیگر فیلم، مجتبی پیرزاده است. بازیگر توانای عرصۀ تئاتر که به تازگی هم در تئاتر «یخبستگی» با سارا بهرامی همکاری داشت. این بازیگر کمنظیر که از سریال بهیادماندنی «پوست شیر» وارد عرصۀ سینما و تلویزیون شد، در این اثر هم با وجود تمامی کمبودهایی که از طرف فیلمنامه و کارگردان به او تحمیل شده است اما کماکان نقشآفرینی خوبی دارد و بیتردید از پس یکی از پرچالشترین اکتهای فیلم با قدرت برمیآید.

تصویری از مجتبی پیرزاده در نقش اشکان در سریال «جان سخت» | پیرزاده یکی از بهترین بازیگران حال حاضر ایران است. بازیگری که هم در صحنۀ تئاتر و هم در پشت دوربین میدرخشد.
سریال «جان سخت» را میتوان در ژانر درام-جنایی طبقهبندی کرد. دربارۀ شخصیتپردازی و روابط میان کاراکترها و به طور کلی درام فیلم که صحبت کردم. جان سخت در بخش جنایی عملکرد قابل قبولی دارد؛ چه در فیلمنامه و چه در اجرا. سکانسهای درگیری و اکشن که زیاد هم نیستند انصافا خوب درآمده است. از طرفی کارگردان کاملاَ موفق شده تا به کمک فیلمنامه، به شکل متعدد به بیننده شوک وارد کند که البته زمانبندی شوکها خوب است و به هیچ وجه باعث نمیشود بیننده اثر را پس بزند چرا که غالباَ نشانههایی از این اتفاق در اپیزودهای پیشینش وجود داشته و از دایرۀ منطق خارج نمیشود. در حقیقت شوکها و غافلگیریها در زمان و مکان درست اتفاق میافتند که همین مورد سبب میشود نه اثر از ریتم و درگیرکنندگی خارج شود و نه به یک اثر لوث بیاهمیت تبدیل شود. در این بین حتی در سکانسهایی کارگردان موفق به ساخت تعلیق هم میشود که به دلیل کمتجربگیاش در زمانهای بدی تعلیق را میشکند. مشخصا میتوان به مصطفی تقیزاده امیدوار بود تا در آثار بعدیاش بتواند به تعلیق زمان بیشتری دهد و با طمأنینۀ بیشتری به آن بپردازد.

قابی از اپیزود ۹ سریال «جان سخت» جایی که فلشبکی به پیش از انقلاب و دهۀ ۵۰ زده میشود. با وجود ضعفهای فیلمنامه در این بخش ولی فیلمساز به خوبی توانسته است فضاسازی انجام دهد. طراحی صحنه، طراحی لباس، نوع نورپردازی، موسیقی متن و حتی اندازۀ قاب هم متناسب با این فضا تغییر پیدا کرده است.
در پایان نمیتوان از موسیقی متن بامداد افشار گذشت. افشار اکنون یکی از بهترین سازندگان موسیقی متن در سینما و تلویزیون ایران محسوب میشود. آهنگسازی که به خوبی میتواند اتمسفر مورد نظرش را بسازد. افشار پیش از این سابقه آهنگسازی سریالهای محبوب و موفق «شهرزاد» و «پوست شیر» را هم برعهده داشت و به خوبی از پس مسئولیت خود برآمد. در اینجا هم افشار در بسیاری از موارد ضعفهای کارگردان در فضاسازی را با موسیقی متن پرتنوع خود برطرف میکند. موسیقی متن «جان سخت» در سکانسهای کویر، فلش-بک به گذشته، سکانسهای گرجستان، لحظات پرتعلیق و … هر کدام کاملا متفاوت و متناسب با فضاسازی مدنظر کارگردان است و بامداد افشار یک موسیقی متن موفق دیگر خلق کرده است.

لوکیشنی که بینندگان سریال «جان سخت» آن را از خاطر نخواهند برد.
در پایان باید گفت «سریال جان سخت» اثری کلیشهای اما سرگرمکننده است. اگر اهل تماشای فیلمها و سریالهای ایرانی هستید، میتوانید «جان سخت» را هم در لیست تماشای خود قرار دهید و درگیر یک درامِ جنایی درگیرکننده شوید. اما اگر جزو این دسته نیستید بدانید که با اثری کلیشهای روبهرو هستید که اتفاق جدیدی برای ارائه ندارد. اما کلیشهها را به خوبی کنار یکدیگر قرار داده و میتوانید به مدت ۱۹ قسمت سرگرم شوید و با پایانبندی خوبش تحت تأثیر هم قرار بگیرید.