کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۱۰۱۰۹
تاریخ خبر:
‌گفت‌وگو با ‌محمد شاکری درباره آغامحمدخانِ نمایش «آداب شکار روباه»

وارونگی قدرت در چادر تاریخ

وارونگی قدرت در چادر تاریخ

روایت معاصر از شکارگاه پادشاه قاجار که ضدقهرمان و مجنون بود

هفت صبح،  کیارش وفائی|   در دل یک چادر شکار در میانه سرزمینی ناشناخته، بازی قدرت نه با شلیک گلوله، بلکه با زمزمه‌هایی از خشم، رنج و آرزوی سلطه و میل به جاودانگی آغاز می‌شود. «آداب شکار روباه» نمایشی است درباره «آغا محمدخان قاجار» اما نه در معنای کلاسیک تئاتر تاریخی. این اثر، تجربه‌ای اجرایی و ذهنی است که مخاطب را در دل روایت مردی با قدرت مطلق و زخمی عمیق می‌نشاند و در همان حال، از بستر تاریخی فراتر می‌رود تا پرسش‌های جهان معاصر درباره قدرت، خشونت و وارونگی نقش‌ها را پیش بکشد.

IMG-20220727-WA0003

نمایشی که الهام گرفته از نمایشنامه «کُلفت‌ها»ی ژان ژنه است؛ متنی سرشار از بازی‌های روانی، جابه‌جایی قدرت و مرز مبهم سلطه و اطاعت. نویسنده و کارگردان «آداب شکار روباه» با تلفیق فضای تاریخی با زبان تئاتریکال مدرن، چادر شکارگاهی را بدل به صحنه‌ای کرده‌اند که در آن واقعیت و نمایش، فرمانروا و کُلفت‌ها، ارباب و قربانی‌ها، دائم در حال تعویض جا و موقعیت هستند. با کارگردان اثر که تاکنون نمایش‌هایی چون «مولار»، «بازگشت به خانه»، «قرار»، «اعترافاتی درباره زنان»، «دندان نیش» و «چند ریشتر تب‌دار» روی صحنه برده، درباره ایده، فرم و مواجهه با تاریخ و چالش‌های اجرایی چنین نمایش چندلایه‌ای به گفت‌وگو نشستیم. 

IMG_2584-1

   چطور به آغا محمدخان قاجار، شخصیت ترسناک تاریخ پرداخته‌اید؟

ترجیح می‌دهم به جای ترسناک از واژه دراماتیک برای آغامحمدخان استفاده کنم. این شخصیت مانند بسیاری از شاهان تاریخ، هویتی دراماتیک دارد. جذابیت این شخصیت، میل به جاودانگی اوست. خصیصه‌ای که باعث می‌شود او با مرگ مبارزه کند. این چالش و کُنش، میل به جاودانگی و مبارزه با امر محال،‌ که درنهایت به شکست منجر می‌شود به مثابه یک قهرمان است. پرداختن به برهه‌ای از تاریخ کشور به شکل موشکافانه نیز برایم مجذوب کننده بود. 

 

 چرا موقعیت مکانی را شکارگاه انتخاب کرده‌اید؟ چادر شکارگاه تنها یک مکان تاریخی است یا معنای استعاره‌ای هم دارد؟

این موضوع را ابتدا باید از زاویه دید و باور نویسنده دید؛ نویسنده در توضیح صحنه و شروع نمایش اشاره می‌کند «صندوقی در میان، خیمه آغا محمدخان قاجار». این مسئله روایتی دراماتیک می‌سازد. دیگر اینکه موقعیت مکانی، فراتر از یک خیمه در شکارگاه معنا و مفهوم دارد.

photo_2025-07-13_13-49-21

به همین خاطر در ترکیب رنگ‌ها، نوع چادر، زاویه و شکل‌دهی آن کوشیدم تا فضای خفقان در روایت و سلطه شاه بر مردم آن دوران را به تصویر درآورم. این موقعیت مکانی به نوعی اتمسفرساز است، جوی که شخصیت آغا محمدخان را در جهان اثر عیان و هویدا می‌کند؛ پس فراتر از یک خیمه و طراحی صحنه معمولی است. بنابراین تصمیم بر آن شد که با نگاهی فضاساز مفهوم و زیرمتن را روایت کنیم. 

   

شکارگاه و چادر آن در ذهن بسیاری از مخاطبان یادآور بی‌ثباتی و موقتی بودن است. آیا در این نمایش هم این ویژگی‌ها در خدمت معنا و درام هستند؟

قطعا این موضوع در ساختار کلی و نکات دیگر نمایش وجود دارد. به‌طور مثال فرم دایره‌وار چادر که انتخاب کرده‌ایم، نمادی از یک تکرار و بی‌نهایت است و در خدمت عنوان و مفهومی که از آن صحبت می‌کنیم. سعی بر آن بود چادر از نظر تصویر، اسلوب و نمادها نیز یاری‌گر جهان اثر باشد.

 

زاویه‌ای برای نشان دادن نکات و اتفاق‌هایی که در زیرمتن در حال شکل گرفتن است، بنابراین از اشکال و رنگ‌هایی بهره برده‌ایم که بتوانند مفهوم و تحلیل درستی را به مخاطب منتقل کنند. همچون چادر قرمز رنگ و چه آن دایره دوار که معنای طولانی بودن، جاری بودن می‌دهد و حتی رنگ سیاه در لباس شخصیت‌ها که نمایان‌گر حال و هوای سرنوشت‌ آدم‌های آن دوران و زمان است.

 

   نمایش «آداب شکار روباه» برداشتی از نمایشنامه «کُلفت‌ها» نوشته ژان ژنه است. اولین مرتبه که این نمایشنامه را خواندید چه عنوان و نکته‌ای در متن توجه شما را جلب کرد که در اثرتان می‌توان دید؟

متن این نمایش کاملا وفادار به همان فرم نوشتاری است. تکنیکی که ژان ژنه در نمایشنامه «کُلفت‌ها» از آن استفاده می‌کند، به نفع نمایش و تاریخ نمایشی آغا محمدخان، ایرانیزه شده است. در کنار وفاداری و فرم نوشتار ژان ژنه و نمایشنامه‌اش، از گونه‌های نمایشی اصیل ایرانی هم استفاده شده است.

 

مولفه «بازی در بازی» در این نمایش به کار گرفته شده است. فاصله‌گذاری که به طور تعمدی از سوی گروه کارگردانی طراحی می‌شود، شرایطی به وجود می‌آورد که ما در یک واقعه و تاریخ متوقف نشده و بتوانیم زمان را سپری کنیم و در عرصه تاریخ پیشروی کنیم. تا قادر شویم باتوجه به تاریخ معادل‌سازی کرده و با دغدغه‌های مخاطب امروز همسان و برابر شویم.

 

   بازی‌های قدرت و وارونگی نقش‌ها نمایشنامه ژان ژنه را چگونه به دنیای آغا محمدخان وارد کرده‌اید؟

مُلازمین و امین خلوت‌های آغا محمدخان به مثابه همان خدمتکاران خانم و مادام عمل می‌کنند. همان اندازه در غیاب شخصیت اصلی، مشغول بازی هستند تا با قدرت اراده خود را بازیابی کنند.

 

 در متن نمایشنامه «کُلفت‌ها» تکرار نقش مهمی را ایفا می‌کند. آیا در روایت و فرم اجرایی این نمایش هم از این تکنیک استفاده کرده‌اید؟

در نمایش بسیار از عنوان «تکرار» استفاده کرده‌ایم. با این نه تنها نویسنده به این تکرار وفادار بوده است، بلکه این تکرار و تکثر باعث می‌شود فرم و ریتم موردنظر در ساختار کلی ایجاد و خواسته‌های اجرایی ما انجام شود.

 

 آغا محمدخان قاجار در این نمایش بیشتر یک چهره تاریخی است یا شخصیتی چندلایه و نمادین که امکان خوانش‌های متفاوت دارد؟

آغا محمدخان قطعا شخصیتی چندلایه با امکان خوانش‌های بسیار متفاوت دارد. به طور که حتی لحظاتی مخاطب آن‌قدر می‌تواند با او احساس نزدیکی و قرابت کند که شاید حتی به او با جنایت‌هایش حق دهد و در آن لحظه از او متنفر باشد. نمی‌توانم او را فرد شرور بنامم، شاید بتوان او را یک ضدقهرمان نامید. ضمن اینکه شخصیت‌های این نمایش در تکنیک «بازی در بازی» وجوه متفاوتی از شخصیت آغا محمدخان را نشان می‌دهند. یک شخصیت معرف تعادل اوست و شخصیت دیگر جنونش را نشان داده و شخصیت دیگر به قدرت و اراده‌اش اشاره دارد.

 

 باتوجه به داده‌های متن اثر چه میزان به رئالیسم وفادار مانده‌اید و چه بخش‌هایی را به سوی اجرای تئاتریکال و فاصله‌گذار سوق داده‌اید؟

این تصمیم بسیار سلیقه‌ای است. متن اثر به طور کامل وفادار به سبک و روش رئالیستی است و نویسنده نیز علاقه دارد که متن فوق به این شیوه تولید شود. از سوی دیگر من به عنوان کارگردان و مولف دوم اثر، گروه نمایشی را مجاب کرد که به باور و نگاهم اعتماد کنند و اجازه بدهند که از رئالیسم طراحی شده فاصله گرفته و از مولفه‌ای چون فاصله‌گذاری استفاده کرده و حتی فضاهای نمایشی خلق کنم که در آن‌ها سیال ذهن وجود داشته باشد.

 

سیال ذهنی که بتوانم در آن نگاه روانشناختی و روانشناسی که مدنظر دارم را در جهان اثر لحاظ نمایم. این تصمیم فضایی را در مولفه فاصله‌گذاری ایجاد کرد تا بتوانم پرش‌های قابل‌توجه‌ای در تاریخ داشته باشم. بنابراین به دوران و شب قتل آغا محمدخان رسیدم.

 

   نکات حائز اهمیت در این نمایش بیشتر به روایت تاریخی یا درامی که به مفهوم قدرت و خشونت می‌پردازد اشاره دارد؟

تاریخ در این نمایش یک بهانه و بستر است که بتوانیم در آن یک واقعه تاریخی را روایت کنیم. روایتی که جوهره آن قدرت، استبداد و میل به جاودانگی بسیاری از پادشاهان خون‌خوار تاریخ است. جوهره‌ای که باعث می‌شود آن‌ها به جنون برسند و با امر محالی چون مرگ مبارزه کنند.

 

درنهایت زمانی که متوجه می‌شوند نمی‌توانند با مرگ دست و پنجه نرم کنند و به پیروزی برسند، سعی می‌کنند خودشان را در جامعه‌ای که به آن ظلم کرده‌اند تکثیر کنند. بنابراین تاریخ بهانه‌ای بسیار قدرتمند و زیبایی است برای ما که بتوانیم از این طریق استبداد و جنون قدرت را آن پادشاهان را روایت نماییم.

   

در نمایش «آداب شکار روباه» از چه راهکارهایی استفاده کرده‌اید تا فضای اثر به گونه‌ای باشد که فراتر از زمان و مکان‌های تاریخی عمل کند و مخاطب امروز را به چالش بکشد؟

نمایش باتوجه به اینکه یک اثر دیالوگ‌محور و روایت‌گر تاریخ است؛ به گونه‌ای هوشمندانه توسط نویسنده دچار تحریف شده است. تحریفاتی که به نفع فضای دراماتیک است. لذا استفاده از توانایی مولفه «بازی در بازی» و ظرفیت فضاسازی و فاصله‌گذاری در متن به کارگردان منتقل می‌شود. به لطف فاصله‌گذاری‌ها در بزنگاه‌های دراماتیک نمایش شخصیت‌ها از تیپ فراتر می‌روند و درنهایت این اتفاق اجازه می‌دهد که شخصیت‌ها دغدغه‌مند شوند تا تلاشی برای ایجاد کنش را رقم بزنند.        

 

برای پیگیری اخبارفرهنگیاینجا کلیک کنید.
کدخبر: ۶۱۰۱۰۹
تاریخ خبر:
ارسال نظر