کمی طلا و مقداری مس
بهترین فیلمهای دهه هشتاد ایران
روزنامه هفت صبح| هفته قبل 10 فیلم برگزیده از دهه نود را معرفی کردیم. اینبار به دهه هشتاد میرویم که به لحاظ غنا و تنوع فیلمها در رده پایینتری از دهه نود و همینطور دهه هفتاد میایستد. با این حال میشود یکی، دو لیست مجزا از بهترین فیلمهای این دهه منتشر کرد. با این توضیح که ملاک اکران عمومی فیلمهاست. برای همین فیلمی مثل جدایی نادر از سیمین که در بهمن سال1389 اکران شده بود در جرگه فیلمهای دهه نود قرار داده میشود. هفته دیگر به دهه هفتاد خواهیم پرداخت. ترتیب فیلمها بر حسب سال اکران عمومی آنهاست:
کاغذ بیخط؛ یکی از بهترین فیلمهای ناصر تقوایی که داستانی جاهطلبانه از زندگی مشترک زنی خانهدار و خیالباف با شوهری آرشیتکت که با برخی سازمانها همکاری مشکوکی دارد را روایت میکند. ساختار سنجیده فیلم و دو بازی منحصر بهفرد از خسرو شکیبایی و هدیه تهرانی و ارجاعات مستمر و ظریف فیلم به برخی حوادث سیاسی معاصر از دیگر امتیازات این فیلم بسیار مهم دهه هشتاد ایران محسوب میشود.
طلای سرخ؛ فیلم نوآری که جعفر پناهی بر مبنای فیلمنامهای از عباس کیارستمی ساخت و بدون استفاده از هیچ بازیگر سرشناس حرفهای، به تابلویی درخشان و گویا از زندگی در تهران معاصر بدل شد. با تمام تعارضات و مشتقاتش. فیلم زیبایی که رنگ پرده به خود ندیده است.
من ترانه 15سال دارم؛ درام پرقدرت رسول صدرعاملی با فیلمنامهای منسجم و دقیق و با معرفی ترانه علیدوستی بهعنوان یک پدیده بازیگری. نمونهای که نشان میدهد فرمول کلاسیک سینمای ایران در داستان و تلفیقش با یک پیام اخلاقی، گاه حاصلی تماشایی ایجاد میکند.
میهمان مامان؛ این کمدی اقتباسی داریوش مهرجویی بر مبنای رمانی از هوشنگ مرادی کرمانی طعمی مثل عسل دارد. سرگرمکننده و شیرین و خندهدار و دعوتی بزرگوارانه به تفاهم و همزیستی. با چند بازی درخشان بهخصوص از امین حیایی و پارسا پیروزفر در نقشهایی فرعی.
نفس؛ فیلم پرویز شهبازی که حالا در توصیف یک نسل از جوانان ایرانی همان متولدین دهه شصت در جایگاه کالت قرار گرفته است. داستان ارتباط ناکام یک دختر خاص با دو پسر دانشجو و رابطه معصومانهای که بین آنها شکل میگیرد.
خواب تلخ؛ کمدی گروتسک محسن امیریوسفی که با خلاقیت جالب توجهی ساخته شده است و در پهنههایی سرک میکشد که از دسترس سینمای پس از انقلاب ایران دور بوده است. وقایع نگاری مردان و زنانی که در اطراف یک مردهشویخانه در سده اصفهان زندگی میکنند.
سنتوری؛ بهعبارتی این آخرین فیلم مهم مهرجویی است و نشانههای شلختگی در متن و ساخت کمکم خودش را در این فیلم نشان میدهد. با اینحال فیلم مملو از طراوت و گزندگی است و تماشای بختبرگشتگی یک نوازنده شوریدهحال در تهران امروز هنوز هم شما را تحتتاثیر خود قرار میدهد. رادان و فراهانی کارشان را در این فیلم بهخوبی انجام میدهند.
درباره الی؛ پروژه جاهطلبانه و هوشمندانه اصغر فرهادی مملو از ریزهکاریهای شخصیتی و گرههای ریز و درشت روایتی و حاوی یکی، دو سکانس درخشان از تسلط فنی فرهادی بر سوژه و اجرا. فیلمی پربازیگر که تحلیلی از سرگشتگیهای طبقه متوسط شهری در ایران معاصر است. درباره الی آغاز توجه جهانی به سینمای فرهادی است.
چیزهایی هست که نمیدانی؛ یکی از دلتنگکنندهترین فیلمهای سینمای ایران که یادآور فیلمهای جارموش و کوریسماکی است. روایتی از دلتنگی و تنهایی و معجزه ناتمام عشق. فیلم را فردین صاحبالزمانی ساخته و از بازیهای خوب علی مصفا، مهتاب کرامتی و لیلا حاتمی سود میبرد.
سن پترزبورگ؛ حاصل همکاری پیمان قاسمخانی بهعنوان فیلمنامهنویس و بهروز افخمی بهعنوان کارگردان. یک کمدی پیچیده و بهدقت طراحی شده که مجموعهای بیپایان از موقعیتها و لحظات خندهدار را به شما عرضه میکند. خلاقیت در نوشته و اجرا جایگاهی خدشهناپذیر به این فیلم بخشیده است.
چند فیلم بسیار مهم دیگر؛ چهارشنبه سوری (اصغر فرهادی)، زیر نورماه (رضا میرکریمی)، بوتیک (حمید نعمتالله)، به رنگ ارغوان (ابراهیم حاتمیکیا )، خیلی دور خیلی نزدیک (رضا میرکریمی)، چه کسی امیر را کشت (مهدی کرمپور)، کنعان (مانی حقیقی)، طلا و مس (همایون اسعدیان) عیار14 (پرویز شهبازی) و خانهای روی آب (بهمن فرمان آرا).