گاهی به ناکجا نگاه کن...

مرگ در سینمای ایران؛ 10 روایت سینماگران ایرانی از مواجهه با «مرگ» را مرور کردهایم
روزنامه هفت صبح| در میان پدیدههایی که گاهی ذهن ما را به خود مشغول میکنند، پدیدههای زیادی نیستند که بتوان با این ترکیب آنها را توصیف کرد؛ «خیلی دور، خیلی نزدیک»! پدیدههای ماورایی، غالبا نسبتی اینگونه با ما دارند، از سویی چنان به ما نزدیکند که احساس میکنیم بدون توجه کردن و اندیشیدن به آنها، بخشی از هویتمان را نمیتوانیم بشناسیم و از سوی دیگر آنقدر از مرحله درک و تجربه عینی آنها دوریم که تقریبا هیچ گزاره قطعیای را نمیتوانیم درباره آنها مطرح کنیم. یکی از شاخصترین این پدیدههای ماورایی هم «مرگ» است.
سرنوشتی که در قطعیت تجربه مشترک آن برای همه انسانها هیچ تردیدی نیست اما کمتر اشتراک نظری درباره گزارشهای انسانی ثبت شده درباره آن وجود دارد. پاسخ به همه تردیدها درباره این تجربه و مهمتر از آن سرنوشت روح و جسم انسانها پس از مواجهه با آن هم یک گزاره است و آن اینکه «مگر کسی مرگ را تجربه کرده که بتواند آن را برای ما گزارش کند؟»
با همین استدلال، در مواجهه با روایتهای داستانی مرتبط با عالم پس از مرگ هم نمیتوان مترومعیاری برای صحتسنجی داشت و بیشتر میتوان از منظر ذوق و سلیقه خالقان این روایتها، به ارزیابی میزان توفیق آنها در برقراری ارتباط با مخاطب پرداخت. «مقیمان ناکجا» تازهترین روایت سینمای ایران درباره تجربه مرگ است که با کارگردانی شهاب حسینی به تولید رسیده و حالا چند روزی میشود که در قالب اکران آنلاین، در دسترس سینمادوستان قرار گرفته است. به بهانه این فیلم، سراغ 10 روایت از فیلمسازان ایرانی درباره «مرگ» رفتهایم.
مقیمان ناکجا/ شهاب حسینی/ 1396
فیلم سینمایی «مقیمان ناکجا» را شهاب حسینی در سال 1396 با نقشآفرینی پریناز ایزدیار، آرمان درویش و احمد ساعتچیان مقابل دوربین برد.
از فیلم چه میدانیم؟
این دومین فیلم شهاب حسینی در مقام کارگردان است. بازیگری که سالهاست تلاش دارد دامنه فعالیتهای حرفهای خود را فراتر از بازیگری صرف ببرد و در این مسیر حتی به تهیهکنندگی برای حمایت از فیلمسازان جوان هم رو آورده است. بعد از فیلم «ساکن طبقه وسط» که شهاب حسینی با ایفای 38 نقش متفاوت در آن، رکوردی را هم برای خود ثبت کرد، حالا «مقیمان ناکجا» دومین تجربه او در عرصه کارگردانی است. فیلمی که 6 سال پیش مقابل دوربین رفت و میتوان آن را دنبالهای منطقی بر فیلم قبلی شهاب حسینی هم دانست.
نگاهش به مرگ چیست؟
شهاب حسینی پیشتر در «ساکن طبقه وسط» تلاش کرد در قالب یک روایت سینمایی، نگاهی فلسفی به مقولههایی همچون هویت و وجود داشته باشد. آنجا او روایتگر احوالات نویسندهای به بنبست رسیده بود که تلاش میکرد خود را در موقعیت انسانهای موثر تاریخ قرار دهد اما همچنان به پاسخی که بهدنبال آن بود، نمیرسید. حسینی در «مقیمان ناکجا» سراغ اقتباس از یک نمایشنامه مطرح به قلم اریک امانوئل اشمیت رفته و در قالب «مهمانسرای دو دنیا» بخش دیگری از دغدغههای دینی و ماورایی خود را به تصویر درآورده که محور آن مرگ است.
بازیگر شاخصش که بود؟
مانند فیلم «ساکن طبقه وسط» در «مقیمان ناکجا» هم شهاب حسینی ایفای یکی از نقشهای کلیدی را خودش برعهده گرفته ست. کاراکتری به نام شهاب که بهنظر میرسد در مختصات داستانی فیلم که برپایه تضارب آرا درباره مرگ و زندگی شکل گرفته است، قرار بوده دیدگاههایش بیشترین قرابت را با خالق اثر یعنی خود شهاب حسینی هم داشته باشد. پریناز ایزدیار که پیشتر در سریال «شهرزاد» تجربه همکاری درخشانی با حسینی داشت هم در این فیلم نقشی کلیدی برعهده دارد. آرمان درویش، احمد ساعتچیان و ناهید مسلمی دیگر بازیگران فیلم هستند.
عملکرد در گیشه؛
فیلم سینمایی «مقیمان ناکجا» باید بیش از 6 سال در آرشیو شخصی شهاب حسینی میماند، تا بخشی از کنداکتور اکران گروه سینمایی «هنروتجربه» سهم آن شود و در تابستان امسال، فرصت اکرانی محدود را به دست بیاورد. فیلمهای اکران شده در هنروتجربه امید چندانی برای جذب مخاطب ندارند اما فیلم شهاب حسینی، بیش از 6 هزار مخاطب را به سالنهای محدود اکران خود فراخواند.
سمفونی نهم/ محمدرضا هنرمند/ 1397
فیلم سینمایی «سمفونی نهم» را محمدرضا هنرمند در سال 1397 با نقشآفرینی حمید فرخنژاد، محمدرضا فروتن، ساره بیات، مهرداد صدیقیان و هدی زینالعابدین مقابل دوربین برد.
از فیلم چه میدانیم؟
بعد از کارگردانی فیلم سینمایی «عزیزم من کوک نیستم» در سال 80، محمدرضا هنرمند که از فیلمسازان شاخص سینمای ایران بهحساب میآمد، به مدت 17 سال هیچ فیلمی را روانه پرده سینماها نکرد. او در این بازه سریالهای مهمی همچون «زیر تیغ» و «آشپزباشی» را برای تلویزیون کارگردانی کرد اما ساخت «سمفونی نهم» در سال 97 حکم بازگشت این فیلمساز کهنهکار به عرصه کارگردانی سینما، پس از مدتها را داشت. به همین دلیل هم در همان فرآیند تولید، در کانون توجه رسانهها قرار گرفت و در جشنواره سیوهفتم فیلم فجر رونمایی شد.
نگاهش به مرگ چیست؟
محمدرضا هنرمند از همان سالهای اولیه ورودش به دنیای کارگردانی سینما، دغدغه پرداختن به مقوله مرگ را داشت و ثبت تجربههایی همچون «مرگ دیگری» و «زنگها» در کارنامهاش، بهترین گواه برای این ادعاست. او سالها بعد و در فیلم «سمفونی نهم» تلاش کرد به دغدغه قدیمی خود بازگردد و اینبار واضحتر از نوبههای قبل، فرشته مرگ را تبدیل به قهرمان اصلی روایت خود کرد. «سمفونی نهم» از نظر ژانر سینمایی، فضایی نزدیک به کمدی سیاه داشت و هنرمند در آن روایتی متفاوت از مواجهه شخصیتهای تاریخی با فرشته مرگ را به تصویر درآورد.
بازیگر شاخصش که بود؟
بعد از رونمایی فیلم «سمفونی نهم» در جشنواره فیلم فجر، برخی منتقدان و اصحاب رسانه، پاشنه آشیل اصلی فیلم را ترکیب بازیگران آن دانستند. حمید فرخنژاد که پیشتر و در سریال «حلقه سبز» به کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا ایفای یک نقش ماورایی را تجربه کرده بود، اینبار در این فیلم محمدرضا هنرمند، نقش فرشته مرگ را برعهده داشت و بخش عمدهای از ضعف فیلم هم مربوط به کیفیت نقشآفرینی او بود. در اپیزودهای مختلف این فیلم، بازیگرانی همچون ساره بیات، محمدرضا فروتن، مهرداد صدیقیان و هدی زینالعابدین ایفای نقش کردهاند.
عملکرد در گیشه؛
«سمفونی نهم» از پرهزینهترین فیلمهای کارنامه هنرمند است اما در قیاس با تجربههای موفق او همچون «مرد عوضی» و یا «مومیایی3» در فتح گیشهها، این فیلم آخر، شکستی تمام عیار را برای او در اکران عمومی رقم زد. فیلم نه قابلیت جلب توجه منتقدان را داشت، نه توانست مخاطبان عام را با خود همراه کند و به همین دلیل فروش آن به مرز یک میلیارد تومان هم نرسید!
اخلاقتو خوب کن/ مسعود اطیابی/ 1389
فیلم سینمایی «اخلاقتو خوب کن» را مسعود اطیابی در سال 1389 با نقشآفرینی رضا عطاران، جواد رضویان، حامد کمیلی و الهام حمیدی مقابل دوربین برد.
از فیلم چه میدانیم؟
حالا که کارنامه مسعود اطیابی را مرور میکنیم میتوانیم بهعنوان یک سهگانه از آنها یاد کنیم؛ اطیابی بعد از فیلم موفق «خروس جنگی» در سبک و سیاق کمدیهای پرمخاطب، در سه سال پیاپی فیلمهای «صبح روز هفتم»، «شرط اول» و همین «اخلاقتو خوب کن» را کارگردانی کرد که هر سه آثاری نزدیک به سینمای کمدی اما با محتوایی اخلاقی و دینی بودند. اطیابی بعد از این سه فیلم از جریان گیشه و فیلمهای مخاطبپسند فاصله گرفت تا بعدها که با فیلمهایی همچون «تگزاس» ورودی تمام قد به این عرصه را رقم زد.
نگاهش به مرگ چیست؟
«اخلاقتو خوب کن» به همین اندازه که نامش، نامی عجیب و غریب برای یک فیلم محسوب میشود، ایدهای فانتزی و متفاوت هم داشت. فیلم درباره فرشتهای است که مأمور همراهی آدمها از این دنیا به دنیای دیگر است و حالا در مأموریت خود دچار اشتباه شده و دو نفر که اشتباهی مردهاند را باید به دنیا برگرداند! فیلم فضایی بهشدت فانتزی دارد و سروشکل آن شبیه جریان غالب فیلمهای گیشهپسند در آن سالهاست اما اطیابی مانند دو فیلم قبلی خود تلاش داشت محتوایی متفاوت را در این قالب به مخاطبانش عرضه کند.
بازیگر شاخصش که بود؟
بهترین انتخاب برای ایفای نقش فرشته مرگی که چندان هم روی اصول مأموریتی خود اشراف ندارد، رضا عطاران بود! عطاران بازیگر اصلی «اخلاقتو خوب کن» است که اجرایی متفاوت هم از یک فرشته مرگ در این فیلم ارائه کرده است. عطاران که پیشتر و در فیلم موفق «خروس جنگی» هم با اطیابی همکاری کرده بود، بعدها در «انفرادی» هم همکاری دیگری با این کارگردان داشت. در کنار او حامد کمیلی و جواد رضویان، بخش مربوط به شوخیهای گیشهپسند فیلم را پیش میبرند. مهدی فقیه و الهام حمیدی هم در این فیلم بازی کردهاند.
عملکرد در گیشه؛
اطیابی که این روزها تبدیل به سلطان گیشهها شده و چند سالی است ساختههایش مدعیان بلارقیب در جذب مخاطبان محسوب میشوند، تجربههای نهچندان موفق و حتی شکستخورده هم در کارنامهاش کم ندارد. فیلم سینمایی «اخلاقتو خوب کن» در سالی که «اخراجیها3» بیش از 2 میلیون مخاطب داشت، کمتر از 500 هزار نفر را به سینما کشاند و در حدود یک میلیارد و 100 میلیون فروخت.
دموکراسی تو روز روشن/ علی عطشانی/ 1388
فیلم سینمایی «دموکراسی تو روز روشن» را علی عطشانی در سال 1388 با نقشآفرینی حمید فرخنژاد، محمدرضا فروتن، نیکی کریمی و محمدرضا گلزار مقابل دوربین برد.
از فیلم چه میدانیم؟
همچنان میتوان این فیلم را یکی از پرحاشیهترین تجربهها در کارنامه فیلمسازی علی عطشانی دانست. کارگردانی که البته خودش هم بیعلاقه به ثبت تجربههای عجیب و غریب و نامتعارف در کارنامهاش نبوده و نیست! «دموکراسی تو روز روشن» اما اولین فیلم جدی عطشانی در مقام کارگردان بود که با تهیهکنندگی محمدعلی زم به تولید رسید و از منظر ارائه روایتی فانتزی و طنز از جهان پس از مرگ، تجربهای خاص در سینمای ایران محسوب میشد. آنچه اما از این فیلم در خاطرهها مانده است، حواشی مربوط به دستمزد نجومی گلزار است!
نگاهش به مرگ چیست؟
ایده اصلی «دموکراسی تو روز روشن» خیلی متفاوت از دیگر فیلمهای مرتبط با جهان پس از مرگ در سینمای ایران نیست. عطشانی خودش بعدها برمحور همین ایده، فیلمهای دیگری همچون «پوست موز» و یا «سلفی با دموکراسی» را هم ساخت. «دموکراسی تو روز روشن» درباره فرماندهای شناختهشده در سالهای جنگ است که حالا در عالم برزخ، بلاتکلیف مانده و باید بخشی از اشتباهات خود در زندگی را که مانع از عبور سلامت او از عالم برزخ شده است را جبران کند. ویژگی متفاوت این فیلم، روایتی طنز از این موقعیت بود.
بازیگر شاخصش که بود؟
حمید فرخنژاد بازیگر نقش فرماندهی است که در عالم برزخ گرفتار شده است. این فیلم اما در مقطع ساخت خود بهعنوان یک فیلم پربازیگر شناخته میشد. محمدرضا فروتن و نیکی کریمی از بازیگران اصلی فیلم بودند و بخش عمدهای از حواشی این فیلم هم مربوط به حضور کوتاه محمدرضا گلزار در آن بود. گلزار در این فیلم نقش فرشته مرگ را ایفا میکند. آن زمان شایعه شد که او تنها برای سه روز بازی در این نقش، بیش از 90 میلیون تومان دستمزد دریافت کرده است؛ رقمی که برای آن روزها غیرقابل هضم بود!
عملکرد در گیشه؛
فیلم سینمایی «دموکراسی تو روز روشن» بهرغم ویترین بازیگرانش و حواشیای که داشت، عملکرد چندان قابلقبولی در چرخه اکران عمومی نداشت. فیلم در سال 89 که فیلم «ملک سلیمان» صدرنشین گیشهها بود، توانست 360 هزار مخاطب را به سالن سینما بکشاند و چیزی در حدود 865 میلیون تومان هم فروش کرد که برای فیلم با حضور محمدرضا گلزار و نیکی کریمی، چندان قابلتوجه نبود.
جعبه موسیقی/ فرزاد موتمن/ 1386
فیلم سینمایی «جعبه موسیقی» را فرزاد موتمن در سال 1386 با نقشآفرینی رامبد جوان، نیکی کریمی، نگار جواهریان و طناز طباطبایی مقابل دوربین برد.
از فیلم چه میدانیم؟
«جعبه موسیقی» از آن فیلمهایی بود که در مقطعی، بدون هیچ دلیل مشخصی، امکان اکران عمومی پیدا نمیکرد و در وضعیت شبه توقیف قرار داشت! شاید جالب باشد بدانید تهیهکنندگی این فیلم را محمد خزاعی رئیس فعلی سازمان سینمایی برعهده داشته و نویسنده فیلمنامهاش هم مسعود احمدیان بوده که این روزها از معاونان ارشد بنیاد فارابی است! «جعبه موسیقی» را اما فرزاد موتمن کارگردانی کرده و اتفاقا از تجربههای متفاوت در کارنامه این فیلمساز هم محسوب میشود. موتمن از کارگردانان فیلمبازی است که علاقه ویژهای به تجربههای خاص در عرصه کارگردانی دارد.
نگاهش به مرگ چیست؟
داستان فیلم درباره پسر نوجوانی به نام علی است که مادر خود را از دست داده است. او در یک فرآیند خیالی و شبهجادویی با یک فرشته آشنا میشود که میخواهد از طریق او با روح مادرش ملاقات کند. موتمن درباره فیلمش نوشته است:«این فیلم قبل از هر چیز فیلمی است درباره مرگ. اما تصویری که ارائه میدهد، هر چند غمگین است، بیشتر درباره خو کردن و انس گرفتن با مرگ است. مهمترین ویژگی فیلم فضای آن است که باید روی مرز باریکی بین فضای واقعی و فضای فانتزی ساخته میشد.»
بازیگر شاخصش که بود؟
ارسلان قاسمی زمانی که هنوز یک نوجوان چشم روشن و مورد علاقه کارگردانان سینمای کودک بود، ایفاگر نقش اصلی «جعبه موسیقی» شد اما کاراکتر شاخص فیلم، فرشته نجات یا به تعبیری فرشته مرگ بود که رامبد جوان نقش آن را در فیلم ایفا کرده است. نیکی کریمی هم از چهرههای مطرحی بود که در این فیلم نقش کوتاهی را برعهده داشت. کریمی در واقع مادر علی است که در دقایق پایانی امکان ملاقات میان روح او و فرزندش فراهم میشود. نگار جواهریان و طناز طباطبایی هم از دیگر بازیگران شاخص این فیلم هستند.
عملکرد در گیشه؛
اشاره کردیم که فیلم سینمایی «جعبه موسیقی» در سال ساختش یعنی 1386 فرصت اکران به دست نیاورد و بعد از 4 سال تأخیر، در بهمنماه سال 90 و به صورت محدود در قالب «اکران فیلمهای خاص» روی پرده رفت! نتیجه این مدل اکران فیلم هم از پیش معلوم بود؛ تنها 5 هزار نفر برای تماشای فیلم به سینماها رفتند و شکست در گیشه را تجربه کرد!
یک بوس کوچولو/ بهمن فرمانآرا/ 1384
فیلم سینمایی «یک بوس کوچولو» را بهمن فرمانآرا در سال 1384 با نقشآفرینی رضا کیانیان، جمشید مشایخی، فاطمه معتمدآریا، جمشید هاشمپور و هدیه تهرانی مقابل دوربین برد.
از فیلم چه میدانیم؟
«یک بوس کوچولو» درواقع آخرین قسمت از یک سهگانه مهم در کارنامه بهمن فرمانآرا محسوب میشود. کارگردانی که پیش از انقلاب تجربه کارگردانی فیلمهایی همچون «شازده احتجاب» را در کارنامه داشت اما بعد از انقلاب، تا سالها از سینما فاصله گرفت. پس از انتخابات دوم خرداد بود که فرمانآرا با کارگردانی فیلم «بوی کافور عطر یاس» به عرصه کارگردانی سینما بازگشت و اتفاقات با استقبال مدیران وقت هم مواجه شد. فرمانآرا در ادامه این تجربه، «خانهای روی آب» و «یک بوس کوچولو» را ساخت تا سهگانهاش با محوریت «مرگ» تکمیل شود.
نگاهش به مرگ چیست؟
«یک بوس کوچولو» بیشتر درباره هویت و فرهنگ است تا مشخصا روی مقوله مرگ تأکید داشته باشد اما آنچه این تجربه را در میان سهگانه فرمانآرا شاخص میکند، حضور مستقیم فرشته مرگ در بخشی از روایت آن است. داستان فیلم درباره دو نویسنده پیر به نامهای اسماعیل شبلی و محمدرضا سعدی است که یکی از آنها پس از سالها به دلیل خودکشی پسرش به کشور بازگشته و حالا این دو نویسنده سفری را به مقصد مزار آن پسر آغاز میکنند. این فیلم به شرح سفر و در نهایت مرگ آنها میپردازد.
بازیگر شاخصش که بود؟
فیلم «یک بوس کوچولو» را میتوان از آثار پربازیگر در کارنامه بهمن فرمانآرا بهحساب آورد. ایفاگر نقش دو کاراکتر اصلی فیلم یعنی همان دو نویسنده سالخورده، جمشید مشایخی و رضا کیانیان بودند و در کنار آنها بازیگران دیگری همچون فاطمه معتمدآریا، جمشید هاشمپور، بابک حمیدیان و مریم سعادت ایفای نقش میکردند. متفاوتترین انتخاب را اما فرمانآرا برای فرشته مرگ داشت. هدیه تهرانی ستاره آن سالهای سینمای ایران در «یک بوس کوچولو» ایفای نقش فرشته مرگ را برعهده گرفت و شمایل حضورش، از قابهای ماندگار درباره مرگ در سینمای ایران شد.
عملکرد در گیشه؛
فیلمهای بهمن فرمانآرا، از آن دست فیلمهایی است که تا سالها بهعنوان سینمای جشنوارهای و یا روشنفکری توصیف میشد و ویژگی مشترک آنها هم ناتوانی در برقراری ارتباط ایدهآل با مخاطب عام بود. «یک بوس کوچولو» هم از این قاعده مستثنا نبود و بهرغم ویترین بازیگرانش، تنها 180 هزار مخاطب را به سینماها فراخواند و در حدود 162 میلیون تومان در گیشه فروش کرد.
گاهی به آسمان نگاه کن/ کمال تبریزی/ 1381
فیلم سینمایی «گاهی به آسمان نگاه کن» را کمال تبریزی در سال 1381 با نقشآفرینی رضا کیانیان، آتیلا پسیانی، هانیه توسلی و احمد آقالو مقابل دوربین برد.
از فیلم چه میدانیم؟
یکی از معروفترین رمانهای مرتبط با جهان ماورا که طرفداران بسیاری هم در دنیای ادبیات دارد، «مرشد و مارگاریتا» به قلم میخائیل بولکاگف است. رمانی که در فضایی بهشدت انتزاعی، روایتی از سفر روح یک کاراکتر در جهان ماورا دارد و فرهاد توحیدی در یک اقتباس سینمایی، فیلمنامه «گاهی به آسمان نگاه کن» را براساس آن نوشت. این فیلمنامه با کارگردانی کمال تبریزی به تولید رسید. کارگردانی که در تجربه دیگری مانند «یک تکه نان» علاقه خود به مضامین ماورایی را نشان داده بود و این بار سراغ روایتی از جهان پس از مرگ رفت.
نگاهش به مرگ چیست؟
هر چند گفته شد که «گاهی به آسمان نگاه کن» اقتباسی از «مرشد و مارگاریتا» است اما فضای آن بهشدت ایرانی شده بود. کاراکترهای اصلی این فیلم چند روح هستند و داستان هم از یک آسایشگاه جانبازان جنگ آغاز میشود. از این منظر فیلم تلفیقی از روایت ماورایی و کاراکترهایی برخاسته از سینمای جنگ دارد. اصلیترین شخصیت در داستان هم روحی باستانی، غمگین و خوشتیپ است که گویی به عنوان نماینده ملکالموت در لحظات آخر زندگی افراد ظاهر میشود. او یک دستیار هم دارد که یک بسیجی مفقودالاثر دوران جنگ است.
بازیگر شاخصش که بود؟
یکی از بازیگران محبوب کمال تبریزی که تا به امروز چند تجربه متفاوت با یکدیگر داشتهاند، رضا کیانیان است. بازیگری که معمولا هم با گریمهای خاص در فیلمهای این فیلمساز حاضر میشود. یکی از نقشهای اصلی فیلم «گاهی به آسمان نگاه کن» که یک روح باستانی و در عین حال نماینده ملکالموت است را هم رضا کیانیان با گریمی خاص ایفا میکند. نقش دستیار او را هم اصغر نقیزاده بازی میکند که وظیفه همراهی ارواح تازه درگذشته در دنیا و تحویل آنها به مأمور جهنم در آن دنیا را برعهده دارد.
عملکرد در گیشه؛
رونمایی فیلم «گاهی به آسمان نگاه کن» در جشنواره فیلم فجر، با نگاه مثبت داوران این رویداد همراه شد و این فیلم در 6 بخش نامزد دریافت سیمرغ هم شد، اما سیمرغی را شکار نکرد! این فیلم بهفاصله یک سال پس از رونمایی در فجر راهی اکران عمومی شد اما با وجود ویترین بازیگرانش، تنها کمتر از 80 هزار مخاطب را به سالن سینما کشاند.
روز فرشته/ بهروز افخمی/ 1372
فیلم سینمایی «روز فرشته» را بهروز افخمی در سال 1372 با نقشآفرینی زندهیاد عزتالله انتظامی، اکبر عبدی و مینا لاکانی مقابل دوربین برد.
از فیلم چه میدانیم؟
فیلم «عروس» در سال 69 مقابل دوربین رفت و در جشنواره همان سال هم رونمایی شد اما در سال 70 بود که بهعنوان پدیده اکران توانست طیف گستردهای از مخاطبان را به سینما بکشاند. بهروز افخمی که از همان گامهای اولیه فیلمسازی همواره سودای تجربههای خاص و متفاوت در سر داشت، بهفاصله دو سال از هیاهوی این فیلم، فیلمنامه «روز فرشته» را در فضایی تخیلی، برای ساخت فیلم جدیدش در دست گرفت. فیلمنامهای که محمدرضا هنرمند آن را نوشته بود و اتفاقا در مقام بازیگر در آن ایفای نقش هم کرد.
نگاهش به مرگ چیست؟
بخشی از نگاه حاکم بر فیلم «روز فرشته» را باید وامدار فیلمنامهنویس آن یعنی محمدرضا هنرمند دانست. کارگردانی که در همین پرونده به دو فیلم شاخص کارنامهاش با موضوع مرگ پرداختهایم و این فیلم را هم برای بهروز افخمی نوشته است. «روز فرشته» درباره مرد ثروتمندی به نام عنایتالله است که به پولدوستی و خساست شهره است. او در یک حادثه از ارتفاع سقوط میکند و با خروج روح از بدنش، داستان وارد فضایی فانتزی میشود. او با کاراکتر پری بهعنوان فرشته مرگ و یکی از اجنه ملاقات میکند.
بازیگر شاخصش که بود؟
عزتالله انتظامی در یکی از خاطرهسازترین نقشآفرینیهای کارنامهاش، ایفای نقش عنایتالله را در فیلم «روز فرشته» برعهده داشت. کاراکتری بهشدت خسیس که میتوان او را نسخه ایرانی اسکروچ دانست! ایفای نقش فرشته مرگ در این فیلم را هم مینا لاکانی برعهده داشت و این تجربه، یعنی حضور یک زن در مقام فرشته مرگ، بعدها کمتر در سینمای ایران تکرار شد. نقشآفرینی اکبر عبدی با گریمی متفاوت در نقش یک اجنه هم از نکات شیرین فیلم است که تصویر آن تبدیل به یکی از قابهای ماندگار درباره جهان پس از مرگ در سینما شد.
عملکرد در گیشه؛
فیلم سینمایی «روز فرشته» در سال 73 روی پرده رفت که فیلم «کلاه قرمزی و پسرخاله» صدرنشین گیشه سینماها بود. فیلم بهروز افخمی بهعنوان یک کمدی توانست بالغبر یک میلیون و 400 هزار مخاطب را به سینماها بکشاند و مجموع فروش ثبتشده برای آن در گیشه هم بیش از 90 میلیون تومان بود که فروشی قابلتوجه برای سالهای ابتدایی دهه 70 محسوب میشد.
مرگ دیگری/ محمدرضا هنرمند/ 1361
فیلم سینمایی «مرگ دیگری» را محمدرضا هنرمند در سال 1396 بهعنوان اولین تجربه کارگردانی خود، با نقشآفرینی محمد کاسبی، جعفر دهقان و مجید مجیدی مقابل دوربین برد.
از فیلم چه میدانیم؟
سینمای ایران در چند سال ابتدایی پس از انقلاب، برای احیا و عبور از چالشهای هویتی، نیاز ویژهای به تمرکز بر موضوعات و مضامین دینی و ملی داشت. در این مقطع، جریانهایی که مورد حمایت نهادهای برخاسته از انقلاب بودند، پرچمدار این رویکرد محسوب میشدند تا همزمان با روایت تحولات انقلاب و جنگ تحمیلی در سینما، بخشی از مضامین اعتقادی را هم به تصویر درآورند. «مرگ دیگری» در چنین بستری متولد شده است. فیلمی که اولین تجربه کارگردانی محمدرضا هنرمند در سینمای ایران بود و فیلمنامه آن را محسن مخملباف نوشته بود.
نگاهش به مرگ چیست؟
محسن مخملباف، در همین سال 61 «توبه نصوح» را با موضوع مرگ نوشت و کارگردانی کرد که در همین پرونده به آن پرداختهایم. او همزمان فیلمنامه «مرگ دیگری» را برای محمدرضا هنرمند نوشت. فیلمنامهای که از نظر فضای فانتزی و عبور از کلیشهها، اثری به مراتب پیشروتر از «توبه نصوح» محسوب میشد اما کماکان رگههایی از دیدگاهی که «سینما» را به مثابه «منبر» تلقی میکرد، در آن مشهود است. فیلم روایت یک فرمانده عالیرتبه نظامی در یک ناکجاآباد است که قصد آغاز یک جنگ را دارد اما با فرشته مرگ مواجه میشود.
بازیگر شاخصش که بود؟
بازیگر نقش اصلی فیلم «مرگ دیگری» یعنی همان فرمانده نظامی، محمد کاسبی است. فرماندهی که درست در لحظات منتهی به صدور فرمان یک عملیات، با فردی ناشناس مواجه میشود و آرامآرام متوجه میشود این فرد ناشناس، مأمور ستاندن جان اوست! بازیگر نقش فرشته مرگ در این فیلم مجید مجیدی است. چهرهای که هر چند از ابتدای دهه 70 و پس از ورود به عرصه کارگردانی، دیگر مقابل دوربین نرفت اما در دهه 60 از بازیگران نسبتا پرکار سینمای ایران محسوب میشد. جعفر دهقان هم از دیگر بازیگران این فیلم است.
عملکرد در گیشه؛
فیلم سینمایی «مرگ دیگری» در سال 61 و در شرایطی که هیچ آمار و ارقامی درباره میزان مخاطبان و میزان فروش فیلمهای سینما ثبت و ضبط نمیشد، به مرحله عرضه رسید و حتی گزارش دقیقی هم از شرایط اکران آن در دست نیست. حوزه هنری چند سال پیش و در قالب مجموعهای از مرور آثار برتر خود، نسخهای از این فیلم را راهی شبکه خانگی کرد.
توبه نصوح/ محسن مخملباف/ 1361
فیلم سینمایی «توبه نصوح» را محسن مخملباف در سال 1361 بهعنوان اولین تجربه کارگردانی خود با نقشآفرینی فرجالله سلحشور، محمد کاسبی و بهزاد بهزادپور مقابل دوربین برد.
از فیلم چه میدانیم؟
یکی از دوران پرچالش تاریخ سینمای ایران، بیتردید، سالهای ابتدایی پس از انقلاب اسلامی بوده است. سالهایی که به گفته برخی سینماگران حتی حکم اعدام سینما هم صادر شده بود اما سینمای ایران از این طوفان به سلامت عبور کرد. یکی از چهرههایی که تأثیر بسیار زیادی بر تحولات این دوران گذار داشت، بیتردید محسن مخملباف بود. سینماگری که مواجههای کاملا تجربی با سینما داشت و در قالبی آماتور، فیلمنامهنویسی و فیلمسازی را آغاز کرد. «توبه نصوح» اولین فیلم او بود که بهوضوح نگاهش به آنچه «سینمای اسلامی» میخواند را نمایندگی میکرد.
نگاهش به مرگ چیست؟
«توبه نصوح» داستان مردی به نام لطفعلی است که یک شب در خانه دچار ایست قلبی میشود. خانواده با این ذهنیت که او از دنیا رفته، مراسم خاکسپاری را هم برگزار میکنند اما در آخرین لحظه، لطفعلی به هوش میآید! این بازگشت از مسیر مرگ تجربهای متفاوت برای او رقم میزند و حالا او فرصتی دوباره دارد تا بدیهای گذشتهاش نسبت به دیگران را جبران کند. مخملباف با بهرهگیری از ایده خواب دیدن، آنچه از عالم پس از مرگ در ذهن داشته است را برای لطفعلی به تصویر درآورده است.
بازیگر شاخصش که بود؟
بازیگر نقش لطفعلیخان در این فیلم سینمایی مرحوم فرجالله سلحشور بود. بازیگری که در سالهای ابتدایی ورود محسن مخملباف به عرصه فیلمسازی، همکاریهای نزدیک بسیاری با او داشت. «توبه نصوح» اما محصولی از جریان نوپایی بود که بعدها بهعنوان حوزه هنری شناخته شد و از دیگر چهرههای این جریان میتوان به محمد کاسبی اشاره کرد. کاسبی در «توبه نصوح» هم ایفای نقش داشت. بهزاد بهزادپور هم که بعدها در مقام کارگردان فیلم «خداحافظ رفیق» را ساخت، از بازیگران اولین فیلم مخملباف بود؛ کارگردانی که آن سالها اعتقادی به چهرهها در سینما نداشت.
عملکرد در گیشه؛
اشاره کردیم که درباره عملکرد گیشه سینماها در سالهای ابتدایی پس از انقلاب، اطلاعات چندانی در دست نیست. «توبه نصوح» از فیلمهایی بود که در جشنواره فیلم فجر رونمایی شد اما هیچ گزارشی درباره عملکرد آن در فرآیند اکران عمومی در دست نیست. این فیلم البته خیلی زود در کنداکتور پخش شبکههای تلویزیونی قرار گرفت و بخش عمدهای از مخاطبان آن را در قاب تلویزیون دیدند.