نفت، جنگ و چین | بازی خطرناک آمریکا در خاورمیانه

در صورت تداوم تنشها در خاورمیانه و ادامه حملات احتمالی آمریکا و اسرائیل به ایران، بسته شدن احتمالی تنگه هرمز میتواند قیمت نفت را بهصورت بیسابقهای افزایش دهد
هفت صبح| سیاست خارجی ایالات متحده در قرن حاضر، با تمرکز بر مهار قدرتهای جهانی نظیر چین و روسیه، شکل گرفته است. در این میان، ایران بهعنوان یک اولویت ثانویه یا سوم در استراتژی کلان آمریکا مطرح شده اما اگر ایران بهعنوان اولویت نخست سیاست خارجی آمریکا باقی بماند، چه پیامدهایی برای منطقه و جهان به دنبال خواهد داشت؟ این گزارش به تحلیل این موضوع میپردازد و راهکارهایی برای اجتناب از تشدید تنشها ارائه میدهد.
پیامدهای اولویتبندی ایران
در صورت تداوم تنشها در خاورمیانه و ادامه حملات احتمالی آمریکا و اسرائیل به ایران، بسته شدن احتمالی تنگه هرمز میتواند قیمت نفت را بهصورت بیسابقهای افزایش دهد. آمریکا به دلیل خودکفایی نسبی در تولید نفت، از این افزایش قیمت آسیب چندانی نمیبیند اما اقتصاد چین که به نفت خاورمیانه وابسته است، متزلزل خواهد شد.
این امر به افزایش قیمت کالاهای چینی و کاهش مزیت رقابتی آنها منجر میشود. کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس نیز از این وضعیت آسیب خواهند دید، در حالیکه آمریکا بهطور غیرمستقیم به هدف مهار چین نزدیکتر میشود.از سوی دیگر اقتصاد کشورهای عربی مانند عربستان، امارات و قطر که به بازار چین وابستهاند، از افزایش قیمت نفت و کاهش حضور چین در منطقه متضرر خواهد شد.
این موضوع از منظر سیاستگذاران آمریکایی میتواند به کمرنگ شدن نفوذ چین در خاورمیانه منجر شود که هدفی استراتژیک برای واشنگتن است. در کنار نکات یاد شده، افزایش قیمت نفت بهطور ناخواسته به اقتصاد روسیه کمک خواهد کرد که این با هدف مهار روسیه در تضاد است. با این حال، آمریکا ممکن است این هزینه را به دلیل مزایای استراتژیک مهار چین و ایران بپذیرد. هند، بهعنوان شریک آمریکا، به دلیل وابستگی به انرژی روسیه کمتر از این وضعیت آسیب میبیند.
اینها علاوه بر آن است که تداوم درگیریها در خاورمیانه میتواند کشورهای عربی را به جنگهای نیابتی یا مستقیم بکشاند و شکافهای قومی و مذهبی بین ایران و اعراب را عمیقتر کند. این وضعیت به بیثباتی منطقهای دامن میزند و میتواند زمینهساز درگیریهای طولانیمدت باشد. نباید فراموش کرد که افزایش تنشها به فروش تسلیحات آمریکایی به کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس منجر خواهد شد که برای مجتمع نظامی - صنعتی آمریکا یک فرصت اقتصادی است.
سیاست متوازن و صلح منطقهای
برای جلوگیری از تشدید تنشها، ایران باید از اولویت نخست سیاست خارجی آمریکا خارج شود. صلح در نوار غزه میتواند گامی در این راستا باشد و به نفع همه کشورهای مسلمان منطقه، ازجمله ایران و عربستان تمام شود. این امر میتواند فشار بر روسیه را نیز افزایش دهد و پوتین را به توقف پیشروی در اوکراین و اروپا وادار کند.
در چنین سناریویی، ایران میتواند با اتخاذ سیاستی متوازن، روابط اقتصادی و سیاسی با آمریکا، چین و روسیه را حفظ کند و از مزایای رقابت این قدرتها بهرهمند شود. در مجموع میتوان گفت که اولویتبندی ایران در سیاست خارجی آمریکا میتواند به بیثباتی منطقهای، افزایش قیمت نفت و تضعیف اقتصاد چین و کشورهای عربی منجر شود اما در عین حال بهطور غیرمستقیم به نفع روسیه تمام خواهد شد. برای جلوگیری از این پیامدها، ایران و کشورهای منطقه باید به سمت دیپلماسی و صلح حرکت کنند. سیاست خارجی متوازن ایران میتواند از درگیریهای نیابتی جلوگیری کرده و منطقه را به سمت توسعه اقتصادی هدایت کند.