افزایش قیمت برق برای مهار ناترازی

احتمال قطعی برق در زمستان به دلیل کمبود گاز نیروگاهها، سیاست تغییر قیمت را کلید زد
هفت صبح، آزاد کلهر | افزایش تعرفه برق در ایران را میتوان پاسخ مستقیم دولت به ناترازی ساختاری و بحران مالی در صنعت انرژی دانست. در سالهای اخیر، فشار فزاینده بر شبکه تولید و توزیع برق، همراه با زیان انباشته نیروگاهها و پایین بودن نرخ فروش برق نسبت به هزینههای واقعی تولید، موجب شد تا مصرف برق در کشور از استانداردهای جهانی فاصله بگیرد و الگوی مصرفی نامتوازن شکل بگیرد. در واکنش به این وضعیت، دولت سیاست تعرفهگذاری پلکانی را به اجرا گذاشته تا هم رفتار مصرفی را اصلاح کند و هم بار مالی صنعت برق را کاهش دهد.
قیمت برق برای مشترکان به چهار گروه مصرفی
در این مدل، مشترکان به چهار گروه مصرفی تقسیم شدهاند: زیر الگو، تا ۱.۵ برابر الگو، تا ۲.۵ برابر الگو و بیش از ۲.۵ برابر الگو. حدود سهچهارم مشترکان در گروه زیر الگو قرار دارند و تنها یکچهارم در پلههای بالاتر جای میگیرند. مصرف زیر الگو با نیمنرخ محاسبه میشود، مصرف تا ۲.۵ برابر الگو با نرخ ۲.۵ برابر، و مصرف بیش از آن با نرخ پنجبرابر پایه محاسبه خواهد شد. این ساختار تصاعدی باعث شده تا هزینه نهایی قبض برق، بهویژه در پلههای بالاتر، بهطور قابلتوجهی افزایش یابد.
همزمان با این تغییر، نرخ پایه تامین برق نیز از ۷۵۲ تومان به ۹۵۲ تومان افزایش یافته است. این افزایش، مبنای محاسبات تعرفههای جدید قرار گرفته و موجب شده حتی تغییرات جزئی در میزان مصرف، در صورت عبور از پلههای تعیینشده، منجر به جهش در هزینه پرداختی شود. بهعنوان نمونه، مصرف ۲۰۰ کیلووات ساعت که پیشتر حدود ۲۰ هزار تومان هزینه داشت، اکنون به حدود ۳۰ هزار تومان رسیده است.
در پاسخ به انتقاداتی درباره یکسان بودن الگوی مصرف برای همه خانوارها، دولت اعلام کرده که این الگو بر پایه رفتار عمومی جامعه تعریف شده و نه بر اساس تعداد اعضای خانوار. زیرا عوامل موثر بر مصرف برق مانند شرایط آبوهوایی، نوع تجهیزات سرمایشی و ویژگیهای ساختمان، تاثیر بیشتری نسبت به تعداد نفرات دارند و تفاوت مصرف میان خانوارهای دو و چهار نفره در فصل گرما آنقدر ناچیز است که نمیتواند مبنای علمی برای تغییر الگو باشد.
طرحهای تشویقی برای مشترکان کممصرف
در کنار سیاستهای بازدارنده، طرحهای تشویقی نیز برای مشترکان کممصرف در نظر گرفته شده است. اگر مصرف ماهانه مشترکی کمتر از ۱۵۰ کیلووات ساعت باشد و نسبت به سال گذشته کاهش یابد، به ازای هر کیلووات ساعت صرفهجویی، پاداش ریالی دریافت خواهد کرد. این اقدام با هدف ایجاد انگیزه برای کاهش مصرف و مشارکت عمومی در مدیریت بار شبکه طراحی شده است.
برای افزایش شفافیت، تمامی ریزمحاسبات مصرف و ضرایب تعرفهای در قبضهای الکترونیکی درج شده و مشترکان میتوانند با مراجعه به سامانه «برق من»، جزئیات مصرف و نرخ محاسبهشده را مشاهده کنند. این اقدام در راستای افزایش اعتماد عمومی و کاهش ابهامات در قبوض برق صورت گرفته است.
بنابراین هدف اصلی از اصلاح تعرفهها نه افزایش درآمد، بلکه کنترل رشد تقاضا، بهبود عدالت مصرف انرژی و تامین پایدار برق در روزهای اوج بار تابستان عنوان شده است. این سیاست در پاسخ به ناترازی ساختاری صنعت برق و اعتراضات مکرر نیروگاهها نسبت به قیمت پایین برق اتخاذ شده است؛ قیمتی که موجب شده مصرف برق در ایران بهطور قابلتوجهی بالاتر از میانگین جهانی باشد.
شرط اصلی عبور بیخاموشی از فصل سرد
در ادامه سیاستهای دولت برای مهار ناترازی در بخش انرژی، تمرکز بر اصلاح الگوی مصرف برق با ابزار تعرفهگذاری پلکانی، همزمان با چالشهای تامین سوخت نیروگاهها در فصل زمستان، به یکی از محورهای اصلی مدیریت انرژی کشور تبدیل شده است. با وجود آنکه ظرفیت تولید برق در زمستان از میزان مصرف فراتر است، اما استمرار تامین سوخت، بهویژه گاز طبیعی، شرط اصلی عبور بیخاموشی از فصل سرد تلقی میشود.
بررسیهای شرکت مادرتخصصی تولید نیروی برق حرارتی نشان میدهد که وضعیت سوخترسانی به نیروگاهها نسبت به سال گذشته بهبود یافته و ذخیرهسازی سوخت مایع نیز در سطح مطلوبی انجام شده است. با این حال، این ذخایر بهتنهایی نمیتوانند تضمینکننده تامین برق در کل فصل زمستان باشند؛ چرا که در صورت کاهش تحویل گاز، برخی نیروگاهها تنها چند روز دوام خواهند آورد. از این رو، مدیریت مصرف گاز در بخش خانگی و تجاری، بهویژه در روزهای بسیار سرد، نقش حیاتی در حفظ تعادل عرضه و تقاضا دارد.
در شرایطی که ظرفیت تولید گاز کشور محدود است و اولویت مصرف با خانوارها و بخشهای تجاری قرار دارد، تحویل گاز به نیروگاهها در زمان اوج مصرف با محدودیت مواجه میشود. این مسئله موجب شده تا نیروگاهها ناگزیر به استفاده از سوختهای پشتیبان مانند گازوئیل و مازوت شوند. این سوخت هم هزینه بالاتری دارند و هم اثرات زیستمحیطی بیشتری بهجا میگذارند. از سوی دیگر، استفاده مداوم از سوختهای جایگزین، استهلاک تجهیزات نیروگاهی را افزایش داده و بهرهوری تولید را کاهش میدهد.