کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۳۷۳۳۴
تاریخ خبر:
از بهارنارنج تا بوی سیمان؛ ارم دیگر همان نیست

پشت‌پرده ساخت‌وسازهای میلیاردی کنار باغ ارم

پشت‌پرده ساخت‌وسازهای میلیاردی کنار باغ ارم

باغ ارم به سرنوشت تلخ آثاری دچار می‌شود که از فهرست یونسکو حذف شدند

هفت صبح، محمد عبدالعلی‌پور|  شیراز، صبحی آرام دارد. نسیم از میان شاخه‌های سروهای کهن باغ ارم می‌گذرد و بوی بهارنارنج در هوا می‌پیچد. در امتداد حوض آبی‌رنگی که انعکاس عمارت قاجاری را در دل خود نگه داشته، هنوز صدای تاریخ شنیده می‌شود. اما اگر کمی دقیق‌تر گوش بسپاری، زیر صدای پرندگان و شرشر آب، ناله‌ای پنهان است. ناله‌ باغی که روزی مایه‌ غرور ایرانیان بود و امروز در سایه‌ بی‌تدبیری مدیران میراث فرهنگی، به تدریج نفس‌اش به شماره افتاده است.

 

در حریم درجه یک باغ ارم، جایی که طبق استانداردهای یونسکو باید حتی یک میخ هم بی‌اجازه کوبیده نشود، حالا جرثقیل‌ها سایه انداخته‌اند. برج‌های تازه‌ساز، مراکز تجاری و ساختمان‌هایی که هر روز قد می‌کشند، چشم‌انداز تاریخی این باغ را بلعیده‌اند. منظری که باید آزاد و بکر می‌ماند، امروز در میان سازه‌های بلندمرتبه گم شده است.

 

این ساخت‌وسازها نه‌تنها آرامش بصری و فرهنگی باغ را بر هم زده‌اند، بلکه زیست‌بوم طبیعی آن را نیز تهدید می‌کنند. صدای ماشین‌آلات، آلودگی نوری شبانه و تردد مداوم خودروها، باغ را از فضای اصیل و معنوی‌اش دور کرده‌اند.  وزارت میراث فرهنگی کجاست؟ چرا در برابر این تجاوز آشکار به حریم یکی از آثار ثبت‌شده جهانی سکوت کرده است؟ اگر همین روند ادامه یابد، یونسکو ممکن است هشدار جدی درباره خروج باغ ارم از فهرست میراث جهانی بدهد. اتفاقی که اگر رخ دهد، نه فقط برای شیراز، بلکه برای حیثیت فرهنگی ایران فاجعه‌بار خواهد بود.

 

   کوچک‌سازی حریم؛ تصمیمی که بوی رانت می‌دهد

سال ۱۳۹۲، تصمیمی جنجالی در سازمان میراث فرهنگی گرفته شد؛ حریم باغ ارم کوچک‌تر شد. مسئولان وقت اعلام کردند این تغییرات برای به‌روزرسانی نقشه‌هاست، اما در عمل، بخش‌هایی از محدوده حفاظت‌شده حذف و به مناطق شهری ملحق شدند. از همان زمان، پروژه‌های ساختمانی در این محدوده آغاز شد. کارشناسان حوزه میراث فرهنگی معتقدند چنین تغییری بدون مشورت با یونسکو و بدون مطالعات دقیق انجام شد. حالا همان تصمیم، در حکم گره‌ای‌ست که هر روز محکم‌تر می‌شود و نظارت بر اطراف باغ را دشوار کرده است.

 

منابع محلی از فشار برخی نهادهای اقتصادی برای کاهش حریم خبر می‌دهند. موضوعی که میراث فرهنگی هیچ‌گاه شفاف توضیح نداده است. این سکوت، در کنار نبود پاسخگویی از سوی وزیر و مدیران استانی، شائبه‌ رانت و تبانی را تقویت می‌کند. یکی از کارکنان سابق اداره کل میراث فرهنگی فارس در گفت‌وگو با هفت صبح می‌گوید: ما بارها گزارش دادیم که ساخت‌وساز در حریم باغ باید متوقف شود، اما پاسخی نگرفتیم. گاهی حتی دستور توقف صادر می‌شد، اما چند هفته بعد پروژه‌ها دوباره فعال می‌شدند.

 

انگار اراده‌ای برای حفاظت واقعی وجود ندارد. این روایت‌ها، نشان‌دهنده ضعف مدیریتی در بدنه وزارت میراث فرهنگی است. وزارتخانه‌ای که وظیفه‌اش صیانت از گذشته و میراث ملت است، اما در عمل تبدیل به تماشاگر تخریب‌ها شده است. امروز بسیاری از طرح‌های حفاظتی باغ ارم نیمه‌کاره مانده یا اصلا اجرا نشده‌اند. هیچ برنامه‌ جامع مدیریتی برای مقابله با تهدیدات وجود ندارد. گزارش‌های نظارتی یونسکو هم که هر چند سال یک‌بار ارسال می‌شوند، بیشتر در حد بروکراسی اداری باقی مانده‌اند.

 

   تغییرات اقلیمی؛ زخم تازه بر تن باغ

اقلیم شیراز در دهه گذشته دگرگون شده است. کاهش بارندگی و افزایش دما، خاک باغ ارم را خشک‌تر از همیشه کرده. بسیاری از درختان کهنسال باغ که زمانی به‌خاطر طراوتشان شهره بودند، امروز با بیماری و ضعف ریشه دست‌به‌گریبان‌اند. در چنین شرایطی، نیاز به برنامه‌ای دقیق برای مدیریت آب و احیای فضای سبز احساس می‌شود، اما از سوی وزارت میراث فرهنگی هیچ طرح علمی و مدونی ارائه نشده است.

 

مدیریت فعلی حتی در تامین منابع مالی لازم برای آبیاری و مراقبت از درختان باغ هم ناتوان بوده. برخی از سیستم‌های آبیاری قدیمی مدت‌هاست از کار افتاده و جایگزین مناسبی برای آنها نصب نشده است. در دل باغ، عمارت باشکوه قاجاری ارم هنوز با شکوهی کم‌رنگ ایستاده است. اما ترک‌های دیوارها، رنگ‌های پوسته‌شده و سنگ‌های فرسوده، از بی‌توجهی طولانی‌مدت خبر می‌دهند.

 

پروژه‌های مرمت، اگر هم آغاز شده‌اند، اغلب مقطعی و بدون نظارت کارشناسی بوده‌اند. محسن شکری کارشناس مرمت در گفت‌وگو با هفت‌صبح می‌گوید: مرمت این عمارت باید با روش‌های سنتی و مصالح هم‌خوان انجام شود، اما در چند سال اخیر شاهد استفاده از مواد نامناسب و کارهای سطحی بودیم. به‌جای حفاظت، در واقع به بنا آسیب زده‌اند.این همان چرخه‌ای است که در بسیاری از آثار تاریخی ایران تکرار می‌شود: پروژه‌ای نیمه‌تمام، بودجه‌ای نامشخص و مدیریتی که تنها در مراسم افتتاحیه حضور دارد. پس از آن، باغ و بنا رها می‌شود تا در سکوت فرسوده گردد.

 

 مسئولیت با کیست؟

همه‌ این ضعف‌ها، در نهایت به یک نقطه می‌رسند: فقدان مدیریت کارآمد در وزارت میراث فرهنگی. وزارتخانه‌ای که در سال اخیر بیشتر درگیر انتصاب‌های سیاسی، سفرهای نمایشی و افتتاحیه‌های تشریفاتی بوده تا حفاظت واقعی از میراث کشور. سیدرضا صالحی امیری، وزیر میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بارها وعده اصلاح نظام مدیریتی و تدوین سند جامع حفاظت داده، اما در عمل هیچ‌کدام از این وعده‌ها محقق نشده‌اند.

 

او و تیمش نه‌تنها در احیای میراث جهانی مانند باغ ارم ناکام مانده‌اند، بلکه در پاسخ‌گویی به افکار عمومی نیز سکوت اختیار کرده‌اند. این بی‌تفاوتی، مصداق بارز تضییع مسئولیت است. در کشوری که میراث فرهنگی، بخش مهمی از هویت ملی محسوب می‌شود، چنین کوتاهی نه‌تنها یک خطای اداری، بلکه نوعی بی‌حرمتی به حافظه جمعی ملت ایران است. باغ ارم امروز بیش از آنکه یادگار تاریخ باشد، به نمادی از سیاست‌های غلط تبدیل شده است.

 

جایی که می‌شد الگویی از مدیریت پایدار و تعامل میان فرهنگ و طبیعت باشد، حالا قربانی تصمیمات نادرست و سهل‌انگاری مدیریتی است. در حالی‌که بسیاری از کشورها برای حفظ آثار مشابه بودجه‌های کلان و سازوکارهای دقیق دارند، در ایران هنوز میراث جهانی ما در گرو دستور جلسه بعدی باقی می‌ماند. اگر همین روند ادامه یابد، باغ ارم به سرنوشت تلخ آثاری دچار می‌شود که از فهرست یونسکو حذف شدند و آن روز، دیگر هیچ نسیمی بوی بهارنارنج این باغ را بازنخواهد گرداند.

 

تازه‌ترین تحولاتاجتماعیرا اینجا بخوانید.
کدخبر: ۶۳۷۳۳۴
تاریخ خبر:
ارسال نظر