شنبه خونین بلوار آزادی زاهدان
ساعت هشت و نیم صبح روز شنبه چهارم مرداد ماه بود که سه فرد مسلح با حمله تروریستی به دادگستری زاهدان اقدام به تیراندازی و پرتاب نارنجک کردند.
هفت صبح| سردار علیرضا دلیری جانشین فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان در همان ساعات ابتدایی بعد از وقوع حادثه در رابطه با این حادثه گفت:«صبح امروز یک تیم تروریستی سه نفره وابسته به صهیونیست در پوشش ارباب رجوع قصد ورود به دادگستری زاهدان را داشتند و در همان حین اقدام به پرتاب نارنجک و تیراندازی کردند که یکی از آن در محل دادگستری به هلاکت رسید و دو فرد دیگر بعد از اینکه یک خانم و کودک زیر یک سال و همچنین سه نفر از عوامل انتظامی را به شهادت رساندند، در جریان تعقیب و گریز به هلاکت رسیدند.»
روایت شاهدان
دادگستری زاهدان در بلوار آزادی این شهر واقع شده است.حال و هوای این خیابان بعد از این حمله تروریستی هر چند در دقایق کوتاهی به حالت امنیت سابق بازگشت اما شوک روحی و روانی آن هنوز در بین مردم ادامه دارد.
محسن دقتی که در همین خیابان یک نمایندگی بیمه دارد در گفتگو با خبرنگار هفت صبح در مورد وقع این حادثه گفت:«صبح امروز زمانی که تروریست ها در خیابان اقدام به تیراندازی کردند همکار من در دفتر کارمان بود و می گفت در یک لحظه دیدم که دو نفر سوار بر یک موتور سیکلت به سمت ماموران تیراندازی می کردند.برای همین همکارم سریع کرکره را پایین کشیده بود و بقیه کسبه آن منطقه نیز کرکره های مغازه هایشان را پایین داده بودند.»
آقای دقتی در ادامه گفت:«این درگیری مسلحانه یک ساعت ادامه پیدا کرده بود تا اینکه بالاخره در نزدیکی بانک صادرات افراد مسلح توسط ماموران از پای در آمدند.»
یکی دیگر از کسبه محل به نام آقای شهرداری به خبرنگار هفت صبح می گوید:«من در دقایق پایانی درگیری بود که به بلوار آزادی رسیدم.خیابان خیلی شلوغ بود و من خودم تروریست ها را ندیدم.اما متوجه شدم که وارد داروخانه شبانه روزی حضرت ولیعصر شده و به دو نفر از کارکنان آنجا تیراندازی کرده و آنها را زخمی کرده اند.من 25 سال است که در این منطقه کار می کنم و تمام کارکنان داروخانه را می شناسم.اما امروز اینجا اینقدر شلوغ بود که نفهمیدم دقیقا کدامیک از کارکنان مصدوم شده اند.»
روایت مصدومان
یکی از افرادی که در این حادثه مصدوم شده آقای جوانی بود که به عنوان مراجع وارد دادگستری شده بود:«من در دادگستری پرونده دارم و امروز برای انجام کاری در دادگستری بودم.ناگهان دیدم همه جا پر از دود شد و صدای انفجار نارنجک را شنیدم.مردم فریاد می زدند و من هم ترسیدم و شروع به دویدن کردم که ناگهان زمین خوردم و دستم شکست.«
یکی دیگر از مصدومان نیز مرد جوانی است که وقت رسیدگی دادگاه داشت:«ساعت 9 صبح وقت رسیدگی در دادگاه داشتم و از دقایقی زودتر حاضر شده بودم که ناگهان تیراندازی شروع شد.یکدفعه یک ترکش به سر و صورت من اصابت کرد و دیگر چیزی نفهمیدم.»
یکی از کارکنان دادگستری که خانمی جوان است در این حادثه از ناحیه پا مورد اصابت گلوله قرار گرفته است:«در اتاقم مشغول کار بودم که سر و صدای وحشتناکی شنیدیم.همکارم گفت تیراندازی شده است و همان موقع من زیر میز رفتم که یکدفعه یک تروریست مسلح در اتاق را باز کرد و از زیر میز به پای من تیر زد.من جیغ می زدم و او به من گفت جیغ نزن و بیرون رفت.»
روایت مادر شهید خردسال
مادر کودک هفت ماهه ای که در این جنایت شهید شد در مورد لحظه شهادت کودک خردسالش گفت:«من و فرزندم روی صندلی عقب یک خودرو نشسته بودیم.یک لحظه کودکم را بلند کردم که او را در جایش بگذارم درست در همان لحظه به سمت خودرو تیراندازی کردند و گلوله به سر فرزندم اصابت کرد.درست مثل بچه های فلسطینی که در آغوش مادرشان شهید می شوند کودکم را از دست دادم.»
