کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۶۱۲۰۳۷
تاریخ خبر:
شاهرگ تمدن ایران زیر بار سد و نمک نفس می‌کشد

کارون هم تشنه است!

کارون هم تشنه است!

حکایت رودخانه‌ای‌که روزگاری شکرستان بود اما امروز سد‌ گتوند بر‌زخمش نمک می‌پاشد

هفت صبح|   «کارون دیگر توان برداشت از بالادست را ندارد.» رودی که روزگاری ترانه تمدن ایران را از زاگرس تا خلیج فارس می‌سرود حالا، درپی سیاست‌گذاری‌های غلط، سد‌سازی‌های بی‌برنامه و بی‌امان، شوری آب و فاضلاب‌هایی که مثل سم وارد این شاهرگ حیاتی می‌شوند، نفسش به شماره افتاده است تا جایی که استاندار خوزستان در جلسه رسمی کارگروه ملی سازگاری با کم‌آبی با وزیر نیرو هشدار داد «کارون دیگر توان ندارد» و ادامه این روند می‌تواند آثار جبران‌ناپذیری بر پایداری منابع طبیعی، مهاجرت‌های اجباری و بحران‌های اجتماعی در جنوب کشور برجای بگذارد. این جمله کوتاه، در واقع اعلام رسمی وضعیت قرمز برای مهم‌ترین رود ایران است. 

 

 کارون، شاهرگ تپنده تمدن ایران

کارون طولانی‌ترین رودخانه ایران به طول حدود ۹۵۰ کیلومتر است که از کوه‌های زاگرس در استان چهارمحال و بختیاری سرچشمه می‌گیرد و پس از عبور از شهرهایی مثل ایذه، مسجدسلیمان، شوشتر، اهواز و خرمشهر، سرانجام به خلیج فارس می‌ریزد. در منطقه شوشتر کارون به دو شاخه تاریخی به نام‌های «شطیط» و «گرگر» تقسیم می‌شود که دوباره در جنوب شهر به هم می‌پیوندند.

 

این شاخه‌ها در گذشته برای آبیاری و آسیاب‌های آبی نقش کلیدی داشتند. در پایین‌دست، جایی بین خرمشهر و بندر قیر، کارون به رودی پهن و نسبتا عمیق تبدیل می‌شود و مسیر حدود ۱۹۰ کیلومتری‌اش قابل کشتیرانی است. در برخی نقاط عمیق، عمق آن حتی به ۲۱ متر هم می‌رسد، در حالی که در مناطق کم‌عمق تنها یک و نیم متر عمق دارد.

 

کارون تنها رود ایران است که به آب‌های آزاد جهان راه دارد و همین ویژگی، از دیرباز آن را به شریان حیاتی تجارت، کشاورزی و زندگی در جنوب ایران بدل کرده است. امروز، حجم آب و تنوع زیستی این رود به‌شدت کاهش یافته و ماهی‌هایی که روزی در آب‌های آن شنا می‌کردند، حالا دیگر به‌ندرت دیده می‌شوند.

 

   از چغازنبیل تا نهر شاهی هخامنشیان

در دل تمدن عیلام، یکی از قدیمی‌ترین و ماندگارترین جلوه‌های مدیریت آب را در معبد چغازنبیل می‌بینیم. این معبد با ساختاری زیگورات‌ مانند، در نزدیکی رود دز بنا شده بود. شبکه‌ای از لوله‌های سفالی آب را از چند کیلومتر آن‌سوتر به بالای معبد می‌رساند. در کنار آن، نخستین نشانه‌های سیستم فاضلاب دیده می‌شود.

 

این فقط مهندسی نیست؛ این نشانه‌ای از نگاه کل‌نگرانه‌ای است که آب را مقدس و قابل مهار می‌دانست. در دوره‌ هخامنشیان نهر شاهی ساخته شد،کانالی که برای آبیاری زمین‌های زرخیز شوش از رودخانه‌کرخه کشیده شد. سندی تاریخی که نشان می‌دهد نگاه دولت مرکزی به آب، نگاهی برنامه‌مند و اقتصادی بود. مدیریت آب از سطح محلی فراتر رفته و وارد دستور کار حکمرانی شده بود.

 

کارون در عصر ساسانیان؛   از بندها تا شکرستان

اوج بهره‌گیری نظام‌مند از آب در خوزستان را در دوره ساسانی می‌بینیم. در این دوره، بندهایی روی رود کارون و شاخه‌هایش ساخته شد؛ از جمله بند اهواز که هنوز آثاری از آن باقی است. این بندها جریان آب را مهار و جهت‌دهی و زمین‌های پایین‌دست را برای کشاورزی نیشکر آماده می‌کردند.

 

به واسطه همین نظام آبی، شکر خوزستان درجهان شناخته‌شده بود و «قند پارسی را به بنگاله می‌برد» تا جایی که اهواز را «انبار شکر بصره» می‌نامیدند. در شعر نظامی هم ردپایی از این شهرت دیده می‌شود، آن‌جا که می‌گوید: 

سخن در وصف خوزستان نامی 

ز استاد سخن بشنو نظامی

مگو شکر حکایت مختصر کن

چو گفتی، سوی خوزستان نظر کن

 

اما با حمله مغول و تخریب این شبکه آبی، نقش اهواز و رودخانه‌اش در اقتصاد منطقه تضعیف شد و قرن‌ها طول کشید تا دوباره در کانون توجه قرار گیرد.

 

   قرن نوزدهم،کارون چشم بریتانیا را می‌گیرد 

در دوره قاجار، کارون دوباره اهمیت یافت، اما این‌بار نه از سوی دولت ایران، بلکه از نگاه استراتژیک بریتانیا. انگلیسی‌ها در رقابت با روسیه و به‌دنبال راهی برای انتقال کالا از جنوب به شمال چشم به کارون دوختند. نقشه‌بردارانشان پنهانی مسیر رود را بررسی کردند، عمق آب را سنجیدند و در نهایت در سال ۱۳۱۳ قمری اجازه کشتیرانی در کارون را گرفتند. کشتیرانی در کارون نه فقط یک تحول اقتصادی، بلکه نقطه عطفی در جایگاه استراتژیک خوزستان و البته نشانه‌ای از ضعف دولت مرکزی در حفظ کنترل بر منابع بود.

 

   نوسازی پهلوی و عصر سدسازی

در دوران پهلوی، به‌ویژه پس از جنگ جهانی دوم، نوسازی با محوریت توسعه‌ فنی آغاز شد. سازمان عمران خوزستان در همین راستا شکل گرفت. نهادی که بعدها به سازمان آب و برق خوزستان تبدیل شد. ماموریت آن سدسازی، توسعه کشاورزی، برق‌آبی و بازآرایی خوزستان به عنوان ویترین توسعه صنعتی ایران بود. از دهه ۱۳۴۰ به بعد، پروژه‌های عظیمی روی کارون آغاز شد. سد کارون ۱ (شهید عباسپور)، کارون ۳، کارون ۴ و سد گتوند. این سدها قرار بود هم برق تولید کنند، هم مانع سیلاب شوند و هم آب را به‌صورت برنامه‌ریزی‌شده برای کشاورزی و صنعت تامین کنند.

 

در کنار این سدها، شبکه‌های گسترده‌ای از کانال‌های آبیاری و زه‌کشی طراحی شد که بخش‌هایی از آن هنوز هم فعال‌اند. نظام مهندسی آب در خوزستان به الگویی ملی تبدیل شد. اما همان‌طور که در تاریخ‌های دیگر هم دیده‌ایم، تمرکز بیش از حد بر «سازه» گاه باعث نادیده‌گرفتن «محیط» و «طبیعت» می‌شود.

 

   بلای گتوند، نمک بر زخم کارون 

یکی از جنجالی‌ترین پروژه‌های سدسازی روی رودخانه کارون، سد گتوند است؛ سدی بزرگ و بتنی که در بالادست شوشتر و اندکی پیش از ورود کارون به دشت خوزستان ساخته شد.  با آبگیری سد تپه‌های نمک در آب حل شدند  و آب کارون در پایین‌دست شور شد. آبی که طی هزاران سال نیشکر سیراب می‌کرد حالا شور شده بود و خسارات سنگینی به خاک و محصولات وارد کرد.

 

بسیاری از کارشناسان هشدار داده بودند که محل احداث گتوند اشتباه است، اما پروژه به‌رغم اعتراض‌ها پیش رفت. طرح اولیه احداث این سد به دهه ۱۳۵۰ بازمی‌گردد، زمانی که مطالعات اولیه توسط مشاوران خارجی انجام شد، اما به دلیل شناسایی گنبدهای نمکی، اجرای پروژه متوقف شد.

 

یعنی مشکل از همان زمان روشن بود. با این حال، در دهه ۱۳۸۰، بدون تغییر اساسی در محل یا طراحی، ساخت سد آغاز شد. برخی این تصمیم را نماد بی‌توجهی به مطالعات زیست‌محیطی و غلبه نگاه سازه‌محور بر برنامه‌ریزی منابع طبیعی می‌دانند. هنوز هم راه‌حل قطعی برای کاهش شوری آب ناشی از این سد پیدا نشده است. 

 

 بحران امروز؛ رودخانه در محاصره

رودخانه‌ای که نماد تمدن ایران است و روزگاری زیست‌بوم، فرهنگ و اقتصاد را به هم پیوند می‌داد، امروز با بحران‌های متعدد دست به گریبان است. ورود فاضلاب شهری و صنعتی، زه‌کش‌های شور کشاورزی، کاهش دبی آب، انتقال آب به حوضه‌های دیگر و سدسازی‌های پی‌در‌پی نفس کارون را گرفته است. 

 

کارون دیگر نه آن رودخانه پرآب و زلال است و نه آن عنصر حیاتی زندگی. حیات ماهی‌ها کاهش یافته، کشاورزان با شوری آب مواجه‌اند و مردم بومی از بوی تعفن و کاهش کیفیت زندگی شکایت دارند. مدیریت آب، که روزگاری با دقتی مثال‌زدنی در خوزستان به‌کار گرفته می‌شد، امروز بیشتر از همیشه دچار پراکندگی، تعارض و گاه بی‌برنامگی است به گونه‌ای که حالا استاندار از بروز فاجعه درباره کارون خبر می‌دهد. 

 

 بازخوانی گذشته، برای آینده‌ای ممکن

تاریخ آب در خوزستان و به‌طور خاص کارون، تنها گذشته‌ای باشکوه نیست. اگر درست خوانده شود، می‌تواند منبعی برای فهم بحران‌های امروز و طراحی راه‌حل‌هایی برای آینده باشد. تجربه‌هایی مانند چغازنبیل، بند اهواز یا حتی سدهای دهه ۴۰ خورشیدی، فقط تاریخ نیستند؛ نشانه‌اند. نشانه‌هایی از این‌که چگونه می‌توان به آب اندیشید، نه فقط به‌عنوان مایه حیات، بلکه به‌عنوان بستری تمدنی.

 

سایر اخباراجتماعیرا از اینجا دنبال کنید.
کدخبر: ۶۱۲۰۳۷
تاریخ خبر:
ارسال نظر