نکته بازی| علیمنصور! استعفا بده و خودت را راحت کن
روزنامه هفت صبح| آنچه در این دو هفته بر علیرضا منصوریان در باشگاه فولاد خوزستان گذشته باورنکردنی است. تیم او در هفته اول لیگ جدید 3 بر صفر مغلوب گلگهر سیرجان شد و در هفته دوم با نتیجه دو بر یک آن هم در خانه، مغلوب صنعت نفتی شد که خودش در هفته اول 3 بر صفر مغلوب میهمانش استقلال شده بود!
حتی اگر بهترین و محبوبترین مربی دنیا هم بود، با چنین شروعی وضعیتش متزلزل میشد، چه برسد به منصوریانی که حتی بعد از نتایج نسبتا خوب در هفتههای پایانی فصل گذشته، باز هم نتوانست دل هواداران فولاد را به دست بیاورد. حقیقت این است که شرایط برای کار کردن منصوریان در اهواز اصلا مناسب نیست.
اهوازیها درست یا غلط، دید مثبتی به او ندارند و هر دو سه هفته یک بار جنجالی به وجود میآید که با واکنشهای عجیب و از سر استیصلال منصوریان، ماجرا بیخ پیدا میکند. او یک بار به بنر کهنه و پارهای که همیشه عدهای از هواداران فولاد در ورزشگاه نصب میکردند طعنه زد و خشم آنها را برانگیخت و حالا در همین دو هفته اول لیگ جدید، دو بار از رفتار آنها به شدت گلایه کرده است.
ما نمیگوییم که رفتار هواداران فولاد درست است. اگر در فولاد مشکل فنی میبینند، باید به منصوریان فرصت بدهند. در کارنامه منصوریان نمرات خوبی هم دیده میشود و این طور نیست که او در همه تیمهایش بد نتیجه گرفته باشد، اما اگر دلشان با او به دلایل دیگری صاف نمیشود، به منصوریان پیشنهاد می کنیم تصمیم درست را بگیرد و از این تیم جدا شود.
جدایی از فولاد اصلا و ابدا به معنی کم آوردن و عقبنشینی نیست. واقعیت این است که پیوند بین او و اهوازیها کلا جور در نمیآید. کینهها عمیق تر از این حرفها هستند و منصوریان نه تنها نتوانسته دل آنها را به دست بیاورد بلکه خودش هم از آنها بیشتر از قبل دلخور است. این همکاری پایان خوبی نخواهد داشت و هر چه زودتر قطع شود به نفع هر دو طرف است.
روح و قلب؟ داری بازنشسته میشوی برادر!
چند هفته پیش بود که درباره رفتار عجیب اکبر ایمانی برای بازگشت به تراکتور نوشتیم. حالا نوبت به یک بازیکن دیگر رسیده است. ایمان باصفا مصاحبهای کرده و تلویحا خواهان بازگشت به استقلال شده و مدعی هم شده که اگر به استقلال برگردد با روح و قلبش برای این تیم به میدان میرود. باصفا حدود یک دهه پیش، دو فصل در استقلال حضور داشت اما خیلی فرصت بازی پیدا نکرد.
دقایق حضورش در ترکیب استقلال به 300 دقیقه هم نمیرسد. نمیدانیم، شاید در آن مقطع قلب و روحش مشغول چیز دیگری بوده که نتوانسته بیشتر از این بازی کند. البته یک مصاحبه از امیر قلعهنویی موجود است که در آن باصفا را بازیکنی شبیه به مجتبی جباری معرفی کرده اما همین آقای باصفا از آن زمان تا همین حالا که نزدیک به ده سال میشود، نتوانسته در ضعیفترین و معمولیترین تیمها هم کار خاصی بکند و تواناییهایش را اثبات کند.
او در این مصاحبه، کلی هم بهانه آورده است. او مدعی شده که در ماشینسازی در مقطعی هر هفته گل میزد یا پاس گل میداد اما آمار نشان میدهد که در حدود 170 بازی در لیگ یک و لیگ برتر، کلا 3 پاس گل در کارنامه او ثبت شده است. خودش میگوید در خیبر خرمآباد او را میخواستند اما مهدی کیانی را جذب کردند و او مجبور شد جدا شود! ساپبا هم او را میخواست اما با رفتن محمود فکری، انتقالش به این تیم منتفی شد! در هند هم که هوا گرم بود و بازی کردن سخت!
راستش تا وقتی دوستان فوتبالیست، واقعیت را قبول نکنند اتفاقی برایشان نخواهد افتاد. در 31 سالگی هم دیگر فرصتی برای او نیست. کاش در تیمهای دیگر هم با روح و قلبش بازی میکرد. این طوری قطعا به چشم میآمد و شاید میتوانست به استقلال هم برگردد و با قلب و روحش برای این تیم بازی کند. ده سال حاشیهنشینی در فوتبال کافی نیست؟ داری بازنشسته میشوی استاد! برای این حرفها زیادی دیر نیست؟ تا کی بهانهجویی و ادعا؟