کاربر گرامی

برای استفاده از محتوای اختصاصی و ویدئو ها باید در وب سایت هفت صبح ثبت نام نمایید

با ثبت نام و خرید اشتراک به نسخه PDF روزنامه، مطالب و ویدئو‌های اختصاصی و تمامی امکانات دسترسی خواهید داشت.

کدخبر: ۴۱۱۳۸۲
تاریخ خبر:

کلاسیک ببینیم| فیلم روس‌ها می‌آیند، روس‌ها می‌آیند

کلاسیک ببینیم| فیلم روس‌ها می‌آیند، روس‌ها می‌آیند

روزنامه هفت صبح، سینا بحیرایی | یک: در اوایل دهه ۱۹۶۰ که اوج دوران جنگ سرد بود، ناتانیل بنچلی نویسنده، رمانی به‌نام «غریبه‌های جزیره» منتشر کرد. این رمان که ایده جالب و تازه‌ای داشت، خیلی زود مورد استقبال هالیوودی‌ها قرار گرفت، ویلیام رز فیلمنامه آن را نوشت، نورمن جویسون کارگردان کار شد و نسخه سینمایی رمان بنچلی با نام جالب «روس‌ها می‌آیند، روس‌ها می‌آیند»، در سال ۱۹۶۶ منتشر شد. فیلمی که هم مورد توجه منتقدان و مراسم‌های سینمایی قرار گرفت، و هم تماشاگران استقبال خوبی از آن کردند.

دو: فیلم جویسون داستان یک زیردریایی روسی به‌نام هشت‌پاست که اشتباهی در جزیره گلوکاستر در خاک آمریکا به گل می‌نشیند. کاپیتان زیردریایی یک تیم ۹ نفره از خدمه را مامور می‌کند که وارد جزیره شوند، قایقی برای حرکت دادن زیردریایی پیدا کنند و سریع برگردند. اما ورود این تیم به این جزیره آن‌هم در اوج جنگ سرد، باعث سوءتفاهم می‌شود و اهالی جزیره تصور می‌کنند روس‌ها حمله کرده‌اند!

هرچه ماموران روسی بیشتر تلاش می‌کنند این سوءتفاهم را برطرف کنند، آشوب و دردسرها بیشتر می‌شود و به‌زودی حتی پای ارتش آمریکا هم به این ماجرا باز می‌شود. در نهایت اما ماجرا با خیر و خوشی به پایان می‌رسد و زیردریایی روس‌ها پس از یک خداحافظی زیبا با ساکنان جزیره، آنجا را ترک می‌کند.

سه: نکته مهم درباره این فیلم این است که دست روی نقطه حساسی گذاشته است. جنگ سرد و دعوای بین آمریکا و روسیه یکی از مهم‌ترین مباحث آن دوران بود. حتی پای این دعوا به هالیوود هم کشیده شد و خیلی از هنرمندان آمریکایی به اتهام داشتن باورهای کمونیستی، از کار برکنار شدند و تحت فشار زیادی قرار گرفتند. دالتون ترامبو، فیلمنامه‌نویس مطرح هالیوودی، یکی از مشهورترین آنها بود که در همان سال‌هایی که «روس‌ها می‌آیند، روس‌ها می‌آیند» اکران شد، ممنوع‌الکار شده بود و داشت با نام مستعار برای فیلمسازان هالیوودی فیلمنامه می‌نوشت.

چهار: حال در چنین شرایط پرتنشی که کلی بین دو طرف دعوا بود، جویسون فیلمی ساخته بود درباره آشتی بین این دو نیروی مخالف یکدیگر. نه جنگی در کار بود نه کشت و کشتاری. در پایان فیلم، آمریکایی‌ها و روس‌ها برای نجات جان یک بچه همکاری می‌کنند و با هم رفیق می‌شوند. چنین رویای ایده‌آلی در آن زمان یک عنصر نایاب بود.

شاید به همین دلیل فیلم هم در آمریکا و هم در روسیه، این‌قدر مورد توجه قرار گرفت. در آمریکا که برنده جایزه گلدن‌گلوب بهترین فیلم موزیکال یا کمدی شد و در چهار رشته اسکار هم نامزد شد. این فیلم همچنین در چند مراسم و جشنواره معتبر دیگر مثل بفتا و جایزه انجمن منتقدان نیویورک هم بسیار مورد توجه قرار گرفت. اما مهم‌ترین جایزه‌ای که نصیبش شد بدون شک جایزه بهترین فیلمنامه کمدی آمریکایی از سوی انجمن نویسندگان آمریکا بود.

پنج: در روسیه هم نورمون جویسون به این کشور دعوت شد و در کنار جمعی از هنرمندان روسی، فیلم نمایش داده شد. خود جویسون می‌گوید که سرگئی باندارچوک، فیلمنامه‌نویس مطرح روسی هنگام تماشای صحنه‌های پایانی فیلم به گریه افتاده است. پای فیلم حتی به کنگره آمریکا هم باز شد. ارنست گرونینگ، سناتور دموکرات که کاملا تحت تاثیر نمایش صلح‌جویانه فیلم از جنگ بین آمریکا و روسیه بود، در کنگره سخنرانی در این‌باره ترتیب داد و حتی فیلم را هم برای نمایندگان به نمایش گذاشت.

شش: فیلم همچنین از این نظر حائز اهمیت است که در آن دوران در هالیوود فیلم ضد‌روسی زیاد ساخته می‌شد. آن زمان شاهد فیلم‌های زیادی بودیم که داستان‌شان درباره حمله احتمالی روسیه به آمریکا بود. فیلم‌هایی مثل «حمله به آمریکا» (جوزف ریتو- ۱۹۸۵) و «سپیده‌دم سرخ» (جان میلیوس- ۱۹۸۴).

در تمام این‌ فیلم‌ها این هشدار به مخاطبان داده می‌شود که این آسایش و امنیتی که در خاک آمریکا دارید به‌راحتی به دست نیامده و هر لحظه در معرض خطر است، پس بهتر است قدردانش باشید و همیشه آماده باشید که آن را از گزند دشمنان حفظ کنید. حساب کنید در چنین شرایطی و در میانه چنین تفکراتی (تازه دو دهه زودتر)، فیلم نورمن جویسون اکران شده است. الان بهتر می‌توان به ارزش کار جویسون پی برد، و قدردان تفکری بود که سعی در جاری کردنش در میان افکار عمومی آمریکا داشت.

هفت: جایی در همان اوایل فیلم، روس‌ها سوار یک ماشین سواری شده و عازم ماموریتی برای پیدا کردن یک قایق می‌شوند. سر راه خود آلیسون پالمر (آندره‌آ درام) را می‌بینند که دارد به محل کار خود می‌رود. روس‌ها با دیدن او شروع می‌کنند به تیکه انداختن و شکلک درآوردن! عادت کرده بودیم در فیلم‌های هالیوودی چنین بدویتی را از جانب شخصیت‌های خاورمیانه‌ای ببینیم.

در این زمینه هالیوود روسیه را هم خودی می‌داند و ما را آن سوی جناح قرار می‌دهد، تصور می‌کند این ما خاورمیانه‌ای‌ها هستیم که زن سفیدپوست موبور ندیده‌ایم و همیشه برایمان تازگی خواهد داشت! ولی به‌نظر می‌آید در این فیلم حتی روس‌های سفیدپوست هم هم‌رده خاورمیانه‌ای‌ها قرار می‌گیرند.

هشت: نام جالب فیلم اشاره به سواری نیمه‌شب پل ریویر در قرن هجده‌ دارد. این نقره‌ساز آمریکایی در آوریل سال ۱۷۷۵ وقتی متوجه شد نیروهای بریتانیایی در حال حمله به آمریکا هستند، در یک نیمه‌شب برفی سوار بر اسب خود شد و همچنان که فریاد می‌زد «بریتانیایی‌ها می‌آیند، بریتانیایی‌ها می‌آیند»، به سراغ آمریکایی‌ها رفت تا این خبر را به آنها بدهد.

برای پیگیری اخبارکاربران ویژه - فرهنگیاینجا کلیک کنید.
کدخبر: ۴۱۱۳۸۲
تاریخ خبر:
ارسال نظر