شکستخوردگان سریالها و برنامههای تلویزیونی

روزنامه هفت صبح، مرجان فاطمی | در سال ۱۳۹۹ انواع و اقسام سریال و برنامه و مسابقه روی آنتن شبکههای مختلف رفت. در این میان آثاری هم بودند که برخلاف ادعایی که داشتند یا انتظاری که ازشان میرفت، موفق به میدان نیامدند. با وجود اینکه همه چشم بهراه بودیم تا از تماشایشان لذت ببریم و به عنوان نمونهای جذاب از آنها نام به میان بیاوریم، به عنوان آثاری متوسط یا ناموفق و به طور کلی شکستخورده عرضه شدند. بعضیهایشان چنان بیسرو صدا آمدند و رفتند که مخاطبان حتی توجهشان هم جلب نشد و برخی دیگر، بهرغم تلاشهایی که برای دیده شدن کردند به دلیل نداشتن قدرت کافی، ناکام ماندند و به پایان رسیدند.
*** روزهای ابدی
سریال «روزهای ابدی»، به کارگردانی جواد شمقدری، از ابتدای دی تا اواخر بهمن روی آنتن بود. برخلاف انتظار، این سریال نه داستان جذابی داشت و نه در تصویرسازی سالهای بعد از انقلاب، بهخصوص تسخیر لانه جاسوسی موفق عمل کرده بود.
هدف تولید: «روزهای ابدی» قرار بود اولین سریال تاریخی مهم درباره دو سال اول بعد از انقلاب باشد. هدف اصلی هم این بود که چگونگی تسخیر سفارت آمریکا و انگیزههایی که منجر به این اتفاق شده در این سریال به تصویر کشیده شود. تا جایی که حتی خود جواد شمقدری گفته بود: «این سریال به بخشی از دروغهای فیلم سینمایی «آرگو» پاسخ میدهد». شمقدری حتی بعد از پخش نیمی از سریال باز هم در برنامه نقد یک اعلام کرد این سریال مهمترین اثر درباره این مقطع از تاریخ است.
چه انتظاری داشتیم: ساخت سریال «روزهای ابدی» بیشتر از سه سال طول کشید و طبق گفته عوامل، فیلمنامه آن بیشتر از ۲۰ بار بازنویسی شده است. وقتی این میزان کار را کنار ادعای سنگین جواد شمقدری درباره تبدیل شدن «روزهای ابدی» به یک سند تاریخی میگذاریم، طبیعتا انتظار داریم با اثری درجهیک و فاخر روبهرو شویم. تماشای یک سریال داستانی قابلقبول با بازیگران کاربلد که اتفاقهای آن دوره تاریخی را به بهترین شکل ممکن با فضاسازی مناسب و دیالوگهای قدرتمند به تصویر کشیده باشد، کوچکترین انتظاری است که میشد بعد از این ادعاها داشت.
سرنوشت: «روزهای ابدی» یک پروژه شکستخورده برای سیمافیلم و تلویزیون است؛ سریالی که نهتنها موفق نشد اتفاقهای آن برهه زمانی را به خوبی دراماتیزه کند و در بستر داستانی سرگرمکننده پیشروی مخاطبانش بگذارد که حتی در انتقال محتوای مدنظر خودش هم عاجز بود. حتی مخاطبان عادی تلویزیون که شاید از پیش انتظاری هم نداشتند، نتوانستند ارتباطی با آن برقرار کنند و از سوی رسانههای همسو با جواد شمقدری هم اثر قابلقبولی شناخته نشد. درواقع میتوان گفت که شمقدری با ساخت این سریال، فرصت طلایی که در اختیار داشت را سوزاند.
*** صفر بیستویک
سریال «صفر بیستویک» به کارگردانی مشترک جواد رضویان و سیامک انصاری و با بازیگرانی مثل امیرحسین رستمی، نگار عابدی، رویا میرعلمی و … قرار بود یکی از کمدیهای موفق تلویزیون در سال ۹۹ باشد، اما اثری ضعیف بود و بهشدت شکست خورد.
هدف تولید: امسال بعد از دو سریال «پایتخت۶» و «نون.خ» عملا سریال کمدی موفقی روی آنتن نرفت. بنابراین زمانی که نوبت به پخش «صفر بیستویک» رسید، بهخاطر چهرههای نامآشنایی که به عنوان کارگردان و بازیگر در این اثر حضور داشتند مانور زیادی روی اهمیت و اعتبار آن داده شد. ضمن اینکه تهیهکنندگی آن هم برعهده مهدی فرجی بود؛ مدیر نامآشنای تلویزیون که امسال تهیهکنندگی «نون.خ» را برعهده داشت. نکته دیگر اینکه به اندازهای روی موفقیت سریال مطمئن بودند که اعلام شده بود قرار است در چهار فصل ۲۵ قسمتی برای شبکه سه تولید شود.
چه انتظاری داشتیم: جواد رضویان و سیامک انصاری، دو کمدین محبوب تلویزیون هستند. بنابراین وقتی اعلام شد این دو نفر قرار است کنار هم قرار بگیرند و سریال کمدی بسازند، منتظر بودیم با اثری درجهیک و جذاب روبهرو شویم. بههرحال هردو سالیانسال حضور در کارهای کمدی مختلف را تجربه کرده بودند و جواد رضویان حتی تجربه ساخت چند فیلم را هم در کارنامه داشت. حالا این همکاری مشترک میتوانست به نفع هردوی آنها تمام شود.
سرنوشت: «صفر بیستویک» به دلیل حضور چهرههای موفق کمدی، از جمله خود جواد رضویان و سیامک انصاری و بازیگرانی نظیر امیرحسین رستمی، رویا میرعلمی، نگار عابدی و سیاوش طهمورث این پتانسیل را داشت که به اثری استاندارد تبدیل شود. اما دلایلی از جمله ضعف شخصیتپردازی، کمبود موقعیتهای کمدی جذاب، اغراق بیش از حد در روابط میان پدر و پسر و برادر و خواهر، عدم جذابیت داستان محوری، دست گذاشتن روی موقعیتهای تکراری و … باعث شدند موفق نباشد. حتی با وجود تمام تلاشی که در زمینه وایرالسازی صورت گرفت، آنطور که باید در شبکههای اجتماعی وایرال نشد.
*** اتفاق
برنامه «اتفاق» رضا رشیدپور برخلاف انتظاری که از این مجری وجود داشت، اثر موفقی نبود و نتوانست جذابیتی برای مخاطبانش ایجاد کند. این برنامه بعد از ۲۰ قسمت، از آنتن بیرون رفت و دیگر فصل جدیدی از آن ساخته نشد.
هدف تولید: «اتفاق» برنامهای بود که اولینبار رضا رشیدپور اواخر سال گذشته روی آنتن برد. برنامهای که قرار بود یکجور TED وطنی باشد و چهرههای موفق حوزههای مختلف را معرفی کند. برنامه به دلیل شیوع ویروس کرونا متوقف شد. بعد از ویژهبرنامه تحویل سال، رشیدپور و سایر عوامل برنامه، در فرصتی کوتاه، نسخهای متفاوت از «اتفاق» را آماده کردند و برای ماه رمضان روی آنتن فرستادند. این برنامه بدون تماشاچی قرار بود در همان حالوهوای قرنطینه، مصاحبههایی با چهرههای مطرح و مردم عادی داشته باشد.
چه انتظاری داشتیم: رضا رشیدپور مجری کاربلدی است. او ثابت کرده است این توانایی را دارد که با مسئولان و چهرههای غیرسینمایی هم گفتوگوهای جذابی انجام دهد و آنتن را داغ کند. مصاحبههای جنجالی او در برنامه اینترنتی «دید در شب» را هنوز به خاطر داریم، تجربه موفق برنامه صبحگاهی «حالا خورشید»، این را به همهمان ثابت کرد که او قادر است از دل سوژههای ساده هم اتفاقهای جالبی را رقم بزند. به همین دلیل هم بود که انتظار بالایی از برنامه «اتفاق» داشتیم. مطمئن بودیم رشیدپور در این برنامه هم قدرتمند ظاهر میشود، اما انتظارمان برآورده نشد.
سرنوشت: «اتفاق» نهتنها برنامه موفقی نبود که میتوان آن را یک شکست در کارنامه رضا رشیدپور دانست. یکی از دلایل عدم موفقیت «اتفاق»، سوژههایی بود که رشیدپور روی آنها دست گذاشت. او با مهمانهایی وارد گفتوگو شد که پیشتر در برنامههای دیگر حاضر شده بودند و تمام صحبتهایشان تکراری بود. ضمن اینکه بخش مهمی از این گفتوگوها به مسائلی نظیر زلزله و کرونا و … ارتباط داشت و بهقدری سرگرمکننده نبود که مخاطبان بخواهند شبهای رمضان را با آن سر کنند. رشیدپور برخلاف همیشه موفق نشد گفتوگوها را به سمتوسوی جذابی پیش ببرد.