روایت نیکی کریمی از ایفای نقش تینا در «آقازاده»

روزنامه هفت صبح، احمد رنجبر | درباره سریال آقازاده میتوان از جنبههای مختلف نوشت. کما این که از زمان انتشار آن تاکنون رسانههای موافق و مخالف دیدگاه خود را درباره آن مطرح کردهاند. پیشتر اما باید به یک نکته کلیدی اشاره کرد و آن ظرفیت شبکه خانگی و مخاطبان است. سریال آقازاده نشان داد میتوان حرفهایی جدی زد و مخاطبان زیادی با خود همراه کرد. حتما شیوه روایت مهم است اما چه بسا تا پیش از آقازاده برخی بر این باور بودند که نمیتوان برخی مسائل را در قالب سریالهای خانگی مطرح کرد.
این دسته به این رسانه صرفا نگاهی سرگرم کننده داشتند. سریالهایی مثل آقازاده و در مدلی دیگر قورباغه، حکم تغییر ذائقه دارند. سریالهایی که داعیه سدشکنی دارند اما از تیغ انتقادهای تند و تیز مصون نیستند. کما این که آقازاده تا رسیدن به قسمت پایانی مسیری سخت پشت سر گذاشت. پرونده امروز هفت صبح به مناسبت پایان آقازاده به این سریال اختصاص دارد.
آقازاده دومین تجربه نیکی کریمی در شبکه خانگی بعد از سریال ممنوعه است. او در این سریال نقش زنی به نام تینا فضلیراد را بازی کرد که اسیر نقشههای نیما (امیر آقایی) میشود. کریمی فعالیت بازیگریاش را از اواخر دهه ۶۰ شروع کرد؛ فیلم وسوسه به کارگردانی جمشید حیدری. یک سال بعد در فیلم عروس، ساخته بهروز افخمی بازی کرد و به شهرت رسید. او و ابوالفضل پورعرب با این فیلم تبدیل به ستارههای سینمای پس از انقلاب شدند.
از آن بهبعد نیکی کریمی در سطح اول سینمای ایران حضور داشته و همواره با کارگردانهای مطرحی مثل مسعود کیمیایی، داریوش مهرجویی، بهروز افخمی، ابراهیم حاتمیکیا، تهمینه میلانی و رسول صدرعاملی همکاری کرده است. کارنامه کریمی پرافتوخیز بوده است، اما همین که بدانیم سال ۶۹ شمایل ستاره بر تن کرده و در سال ۹۹ همچنان نقش اصلی را بازی میکند، گویای موقعیت درخشان این بازیگر است. او در سالهای ابتدایی بازیگری بهشدت سختگیر بود.
کارنامهاش را که نگاه کنیم به نامهای بزرگ و فیلمهای شاخص برمیخوریم: عروس، ردپای گرگ، سارا، پری، بوی پیراهن یوسف و … در دهه ۸۰ کریمی سختگیری سابق را کنار گذاشت و تصمیم گرفت در فیلمهای گیشهپسند هم بازی کند. کریمی با این تصمیم میخواهد مخاطب عام را هم برای خود نگه دارد. او همزمان سراغ دغدغه دیگر خود؛ یعنی کارگردانی سینما هم رفت و حالا در این عرصه هم صاحبنام شده است. آتابای سال پیش با تحسین منتقدان مواجه شد و نشان از پختگی او در کارگردانی میدهد… روایت این بازیگر از سریال آقازاده و شخصیت تینا راد را بخوانید:
* در سریال آقازاده شما نقش تینا را بازی میکنید. آنچه در قصه سریال میبینیم این است که تینا و نیما (امیر آقایی) یک دوستی قدیمی با هم دارند و چیزهایی از گذشته یکدیگر میدانند که سعی میکنند به روی هم نیاورند. به نظر شما یک دوستی و رفاقت تا کجا میتواند ادامه داشته باشد و چقدر ارزش دارد که برای حفظ آن بهای سنگینی پرداخت کنیم؟ اصلا در دوستی و رفاقت، طرفین باید خط قرمزی هم داشته باشند؟
ارتباط و رفاقتی از این جنس که در سریال آقازاده میبینیم کاملا بستگی به شرایط داستان دارد. دوستی و حتی دشمنی در قصهها و سریالها بخشی از الزامات قصهگویی و داستاننویسی است. دوستی و رفاقت بین نیما و تینا که در سریال میبینیم، ابهامات و پیچیدگیهایی دارد که از همان ابتدا مشخص نمیشود. ممکن است بیننده حدس و گمانهایی درباره این رابطه بزند. به مرور که قصه پیش میرود، کمکم متوجه شکلوشمایل این رابطه و ذهنیتی که این دو به هم دارند، میشویم.
* تینا در مواجهه با نیما، آستانه تحمل بالایی دارد. آیا این صبر و حوصله از یک نگاه منفعتطلبانه ریشه میگیرد و تینا دنبال صید ماهی خودش است یا اینهمه تحمل صرفا به دلیل اشتباهاتی است که مرتکب میشود؟
یکی از دلایلی که تینا و تیناهای دیگری که در جامعه ما هم کم نیستند، وارد چنین قصهای میشوند این است که میخواهند خیلی سریع به خواستهها و آرزوهایشان برسند. درواقع بهجای اینکه روی استعدادها و تواناییهای خودشان سرمایهگذاری کنند، ترجیح میدهند به دیگران تکیه کنند. تینای قصه ما البته فکر میکند و یک جا هم میبیند که بیشتر از این نمیتواند جلو برود و همهچیز را تحمل کند.
* نکتهای که در روند قصه میبینیم این است که تینا ابتدا هشدارهایی به راضیه (پردیس پورعابدینی) میدهد، اما از یک جایی به بعد با اینکه میتواند به او کمک کند، این کار را انجام نمیدهد. نظر شما درباره این تغییر رفتار تینا چیست؟ چرا این کمک در یک نقطه مشخص قطع میشود؟
قصه شخصیتهای سریال آقازاده و خصوصا در اینجا شخصیت تینا، پیچیدگیهای زیادی دارند. شاید یکی از دلایلی که باعث شد این نقش را بپذیرم، همین پیچیدگی شخصیت تینا بود. تینا روی مرز خوبی و بدی حرکت میکند. تصمیمهایی میگیرد که گاهی ما نمیتوانیم بگوییم چرا این تصمیم را گرفته است. در یک موقعیتی راضیه را نصیحت میکند؛ شاید چون خودش را جای راضیه میبیند. درواقع تصویری که از آینده راضیه دارد، تصویری از امروز خودش است.
ما گذشته تینا را در سریال نمیبینیم، اما وقتی ماجراهای راضیه را میبینیم، میتوانیم حدس بزنیم گذشته او چه شکلی بوده است. از طرفی تینا، راضیه را هم دوست دارد. حس میکند باید خطرهایی را که ممکن است راضیه را تهدید کند، به او گوشزد کند.
* شما در کنار بازیگری، تجربههای موفقی در ساخت فیلمهای اجتماعی مثل آتابای دارید. فکر میکنید در جامعه ما چقدر زنانی از جنس شخصیت تینای فیلم آقازاده یا راضیه وجود دارند که ظاهرا حالشان خوب است و موفق هستند، اما خودشان میدانند چه کارهایی کردهاند و جامعه چه راهی را پیشپایشان گذاشته است؟
در مورد شخصیتهای تینا و راضیه شاید بهتر باشد که نظر و دیدگاه یک روانشناس را هم داشته باشیم و یک روانکاوی درست از شخصیت این آدمها انجام شود. نهتنها در مورد زنان، بلکه آقایان هم در این سالهایی که گذشته، مشکلاتی داشتند که باید از دیدگاه جامعهشناسی بررسی شود. در مورد تینا باید بگویم تا وقتی که شما برای مسیر زندگیات هدفگذاری کرده باشی و آلوده خشم نشده باشی، همهچیز به روال درست پیش میرود.
اما وقتی خشم و عصبانیت بر شما غلبه کند، احتمالا دست به کارهایی میزنید که شاید دیگر راه بازگشتی برای شما وجود نداشته باشد. قصه سریال هم درباره همین خشمهایی است که باعث میشود شخصیت و مسیر یک انسان تغییر کند و به آدمی دیگر تبدیل شود؛ کسانی که سرنوشتشان به راهی ختم میشود که جز نابودی نتیجه دیگری ندارد.
* فضای مجازی چه مشکلی دارد که میتواند بستر حوادث تلخی باشد؟ مشابه آنچه برای راضیه در سریال آقازاده اتفاق افتاد، چه عواقبی برای آدمها و زندگی آنها به دنبال دارد؟
من خودم خیلی در فضای مجازی فعال نیستم، اما فکر میکنم مسئله اصلی این است که در این فضا حریمی برای خودمان قائل باشیم.
* بههرحال چند میلیون نفر در این فضا شما را دنبال میکنند و احتمالا این حضور خالی از سود و فایده نیست؛ چه از جنبه تجاری، چه از نظر اجتماعی. قطعا نوع فعالیت و تاثیرگذاری شما با کسی که حتی بیشتر از شما دنبالکننده دارد اما سودی ندارد، متفاوت است. اینطور نیست؟
آگاهی به نظرم واژه مناسبتری است. به نظرم آدمهایی که علاقه دارند و برای شغلشان احترام قائل هستند، ترجیح میدهند سطح آگاهی را افزایش دهند، چون آگاهی چیزی است که خود من هم به آن احتیاج دارم. نیت ما برای حضور در این فضا یادگیری است؛ مثلا حضور در اینستاگرام برای ثبت یک لحظه، عکس یا بیان یک مسئله. برای عدهای این حضور حاوی ارزشهایی است که خودشان در نظر میگیرند و برای عدهای هم آگاهیبخشی است. هر شخصی بنا بر ارزشهای خودش، از هر چیزی استفاده میکند. شاید هم نوع استفاده راضیه از این فضا، اشتباه بوده باشد. بههرحال راضیه بخشی از معصومیت خود را بهخاطر انتشار عکسهای خصوصیاش از دست میدهد.
* شما در جشنوارههای مختلفی به عنوان داور حضور داشتهاید که فضای بیشتر فیلمها و رویکرد جشنوارهها حول دغدغههای اجتماعی بوده است. کارگردانهای غیرایرانی نگاهشان به مسائل اجتماعی چگونه است و این دغدغهها را چطور به تصویر میکشند؟
هنر سینما پیچیدگیهای خاص خودش را دارد، بنابراین همهجای دنیا، ساختن فیلم اجتماعی کار راحتی نیست، نه از لحاظ بیان و سانسور، بلکه بهخاطر هزینههای تولید یک اثر سینمایی. در خارج از ایران هم سینما بیشتر جنبه سرگرمی دارد و تعداد فیلمهایی که به بیان مسائل و مشکلات اجتماعی میپردازند هم اندک است.
به دلیل اینکه سرمایه تولید چنین فیلمهایی محدود و کم است. حتی در هالیوود هم کسی نمیتواند به آسانی فیلم اجتماعی بسازد، چون مبنا و استراتژیشان این نیست که هزینه زیادی برای فیلم اجتماعی صرف کنند. البته در اروپا کمی فرق میکند و فیلمهای بیشتری در حوزه مسائل اجتماعی ساخته میشوند.
* اگر امکان دارد بگویید سختترین سکانسی که در آقازاده بازی کردید، کدام سکانس بود؟ و چرا؟
من به عنوان یک بازیگر وقتی نقشی را برای بازی انتخاب میکنم به این خاطر است که تجربه کردن را خیلی دوست دارم. اعتقاد دارم کار یک بازیگر، بازی کردن است و نباید خودمان را به یک گریم یا یکسری فیلمها و سریالها محدود کنیم.
من از بازیگری لذت میبرم و ناخودآگاه هر نقشی یک نگاه و آگاهی به من میدهد و این جادوی سینماست. سختترین سکانس برای من که اتفاقا اولین صحنهای بود که فیلمبرداری شد، صحنه قتل راضیه بود. از این جهت که آغاز فیلمبرداری بود و قبل و بعد داستان را نمیدانستیم. پیچیدگیهای حسی این سکانس برایم جالب بود.
* کمی هم درباره فضای تولید سریال که از قضا با شیوع کرونا هم مواجه شد صحبت کنیم. ابتدا از تجربه همکاری با گروه بازیگران سریال آقازاده بگویید. این تجربه چطور بود؟
اکثر بازیگران سریال از جمله دوستان هستند که شناخت کافی از تکنیکهای بازیگریشان داشتم و همکاری با آنها همیشه برایم لذتبخش بوده است. در مورد بازیگرانی هم که اولین تجربه همکاری را داشتم باید بگویم که الان خیلی برایم مهم نیست که قبلا با کسی همبازی بوده باشم یا نه! با همه راحت هستم، چون درک میکنم که بازیگران عالمی دارند و حساسیتهایشان قابل احترام است. ضمن اینکه شخصا بازیگران را خیلی دوست دارم و به وقت همکاری متوجه حساسیتها و شکنندگیهایشان میشوم.
* و در این میان گروه تولید و ساخت سریال چطور بودند؟
همکاری بسیار لذتبخشی بود و همهچیز خیلی خوب پیش رفت. فقط این ویروس کرونا قدری کار را به تاخیر انداخت.
* بهرنگ توفیقی و حامد عنقا به عنوان کارگردان و تهیهکننده سریال آقازاده چه ویژگیهایی داشتند؟
در این شرایط سخت، خصوصا در ماههای اخیر همین که ما دور هم جمع شدیم و یک پروژه را آغاز کردیم، یک امتیاز مثبت است. به عنوان کسی که تجربه تهیهکنندگی و کارگردانی داشتهام، وقتی خودم را جای آنها میگذارم، حس میکنم واقعا کار سخت و دشواری داشتند. در صحنه فیلمبرداری هم به این موضوع فکر میکنم که با این شرایط، واقعا کار بزرگی کردهاند.
* نظرتان درباره ریسکی که سازندگان سریال برای انتخاب یک بازیگر کمتجربه و چهره جدید (پردیس پورعابدینی) برای ایفای نقش راضیه انجام دادند، چیست؟
چنین ریسکی برای این سریال برایم جالب بود. بههرحال سینما و سینمای خانگی به آدمهای جدید با چهرههای نو نیاز دارد. بازیگرانی که بتوانند توانایی خودشان را به نمایش بگذارند. از همان روزهای اول درک میکردم که پردیس پورعابدینی به عنوان یک بازیگر جوان چه حسی دارد و تلاشش برایم جذاب و قابل احترام بود.
* کمی هم درباره مفهوم آقازادگی صحبت کنیم. اولین تصویری که از شنیدن نام آقازاده به ذهن شما خطور میکند، چیست؟
اولین تصویری که به ذهنم میآید، شخصی خودبزرگبین است. این ویژگی بهخاطر موقعیتی است که آقازادهها در آن قرار گرفتهاند. البته شاید آدم بزرگی هم نباشد و تنها به دلیل موقعیت خاص یا فضایی که در آن رشد یافته، فکر میکند که بزرگ است.
* این تصویری که در ذهن شماست یک مفهوم ذاتی است یا تعریفی است که در این سالها از آقازادهها به وجود آمده؟ از نگاه شما آقازاده خوب هم داریم؟
اگر بخواهیم از جنبه تاریخی به قضیه نگاه کنیم، خب، در زمانهای قدیم تعریف دیگری از آقازاده وجود داشته. حتی در محاورات روزمره هم میپرسیدند: آقازاده چطور هستند؟ به نظرم این تعریف تنها به شخص خاصی محدود نمیشود و بستگی به این دارد که چگونه و کجا از آن استفاده کنیم.
*** در ستایش سکوت
نیکی کریمی جزو بازیگرانی است که در درون سینما رشد کرده و آرامآرام به پختگی رسیده است. این ویژگی به همراه حضور پشت دوربین به عنوان کارگردان، در بازیگری به کمک او آمده و حالا این توانایی را دارد تا خودش را با نقشهای مختلف به چالش بکشد. تینا در سریال آقازاده یکی از همین نقشهای متفاوت است؛ شخصیتی که کلی زمان میبرد تا خودش را لو بدهد. وقتی هم هویت او فاش میشود، در رفتارش تغییری محسوس ایجاد نمیشود.
بازیگر و کارگردان سریال آقازاده میدانند تینا در یک مقطع خاص از زندگیاش، کیش و مات شده و در این بنبست، کمحرفی و انتظار برای انتقام، بهترین تصمیم است. نیکی کریمی بازیگری باتجربه است؛ او در کارنامهاش سیمرغ بلورین بهترین بازیگر زن برای دیوانهای از قفس پرید و واکنش پنجم را دارد. در جشنواره سیوسوم برنده دیپلم افتخار جایزه ویژه هیأت داوران برای مجموعه بازیها و کارگردانی فیلم شیفت شب شده. جوایز متعدد خارجی را هم دریافت کرده و … بازیگری با چنین پشتوانهای میداند باید برای هر شخصیت، طراحی منحصربهفردی داشته باشد. کریمی خیلی زود به درونیات تینا پی برده و با بازیهای در سکوت خود رنگی متفاوت به شخصیت داده است.