تاریخچه مختصری از مرجعیت شیعه در ۱۰۰سال اخیر

روزنامه هفت صبح، مصطفی آرانی | وفات آیتالله یوسف صانعی و بازتاب آن در جامعه مذهبی - سیاسی، یک بار دیگر جایگاه بلند مرجعیت را در میان شیعیان و البته در ایران نشان داد. همین موضوع بهانهای شد تا در پروندههای مختصر وضعیت نهاد مرجعیت شیعه را بررسی کنیم و البته با نگاهی به تاریخ معاصر، مروری داشته باشیم بر مراجع تقلید شیعه در حدود ۱۵۰ سال گذشته یعنی از زمان آیتاللهالعظمی سید ابوالحسن اصفهانی تا امروز.
* مرجع تقلید یعنی چه؟
* یک: مرجع تقلید، یکی از ضروریاتی است که هر فرد متشرعی باید داشته باشد. چرا؟ چون باید بداند که اعمال مذهبی خود مثل نماز و حج را چگونه انجام بدهد و یا برخی از اعمال اجتماعی خود مثل ازدواج را چگونه بر اساس قواعد شرعی انجام بدهد. عقیده مذهب شیعه این است که عقیده مسلمان به اصول مثل توحید خداوند و … باید از روی دلیل باشد ولی در احکام دین باید یا مجتهد باشد که بتواند احکام را از روی دلیل بهدست آورد و یا از مجتهد تقلید کند یعنی به دستور او رفتار کند.
* دو: طبق احکام شرعی، از مجتهدی باید تقلید کرد که ۹ ویژگی داشته باشد: مرد، بالغ، عاقل، شیعه دوازده امامی، حلالزاده، زنده و عادل. همچنین گفته شده بنابراحتیاط باید از مجتهدی تقلید کرد که حریص به دنیا نباشد و از مجتهدین دیگر اعلم باشد. یعنی داناتر از بقیه مجتهدین باشد و به احکام شرع، تسلط بیشتری داشته باشد.
* سه: ممکن است برایتان سوال پیشبیاید که برخی از افراد همچنان از مراجع درگذشته مثل امام خمینی تقلید میکنند. این سخن درست است ولی این افراد بعد از فوت آن مرجع، به مرجع زندهای مراجعه کردند و مجوزی گرفتند به نام «بقای بر میت». یعنی آن مرجع جدید، مجوز داده که اگر فردی در زمان حیات مرجعی از او تقلید میکرد، بعد از آن هم بتواند از او تقلید کند.
* چهار: باز هم ممکن است برایتان سوال بشود که آیا امکان ندارد زنی مرجع تقلید باشد؟ زن مجتهد در طول تاریخ کم نداشتیم ولی مرجع تقلید خانم نداشتیم و نظر جمعی بر این است که باید مرجع تقلید مرد باشد.
* پنج: و در نهایت این سوال که مجتهد و اعلم را چطور میتوان شناخت؟ مجتهد و اعلم را از ۳ راه میتوان شناخت: یکی اینکه خود انسان بشناسد، دوم اینکه دو نفر عالم عادل او را معرفی کنند و سوم اینکه عدهای از اهل علم چنین کاری را کنند. همین نکته سوم بود که از دهه ۷۰ تاکنون جریان اصلی مرجعیت در ایران را تعیین کرده که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
*** از موسس حوزه تا آیتاللهزادگان
* یک: داستان را اجازه بدهید که نه از دهه ۱۳۷۰ که از ابتدای این سده آغاز کنیم. در ابتدای سده ۱۳۰۰، در ایران شیخ عبدالکریم حائری یزدی، مرجع شیعیان بود اما مرجعیت عام شیعیان متعلق به علمای بزرگی بود در نجف مثل آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی یا مرحوم نائینی که اسمش را در مسائل تاریخی مربوط به مشروطه زیاد شنیدیم. او اهل لنجان و از شاگردان ممتاز آخوند خراسانی بود.
* دو: بعد از وفات شیخ عبدالکریم حائری، هم مرجعیت سید ابوالحسن اصفهانی در نجف بیشتر به چشم آمد و هم در قم، شاهد پدیدهای به نام مراجع ثلاث بودیم که بعد از وفات موسس حوزه، مرجعیت برخی از شیعیان و نیز مدیریت حوزه را به عهده گرفتند. آیتالله حجت کوه کمرهای، آیتالله سید محمد تقی خوانساری و آیتالله سید صدرالدین صدر که پدر آقاموسی صدر بود.
* سه: در میانه دهه بیست شمسی، مرجع بلامنازع جهان تشیع، آیتالله سید حسین طباطبایی بروجردی شد. او در این زمان به قم نیز مهاجرت کرده بود و به عبارت حوزوی، زعیم حوزه علمیه قم نیز بود. او بود که در قم مسجد اعظم را تاسیس کرد و البته در آن دوران (که مصادف بود با دوره آغاز حکومت محمدرضای جوان) بتواند حتی بار دیپلماتیک حوزه را نیز به دوش بکشد و در قالب تقریبا مذاهب اسلامی ارتباط قابل توجهی با اهل سنت مستقر در مصر داشته باشد و البته برای شیعیان در اروپا نیز مرکز مهمی مثل مرکز اسلامی هامبورگ را تاسیس کند.
* چهار: در پایان این دوره البته در نجف، علمای بزرگی ظهور کرده بودند مثل آیتالله حکیم و آیتالله خویی اما بعد از وفات آیتالله بروجردی در سال ۱۳۴۰، باز هم حوزه علمیه در قم با مراجع ثلاثی روبهرو شد که شامل آیتالله خمینی، گلپایگانی و شریعتمداری بودند. در مشهد هم البته آیتالله میلانی به عنوان یک مرجع برای اهالی خراسان مطرح بود.
* پنج: موج انقلاب در دهه ۵۰ و ۶۰، تقریبا امام را به عنوان یک مرجع عام مطرح کرد اما باز هم در کنار ایشان در آن دوره مراجعی مثل آیتالله مرعشی نجفی و نیز آیتالله گلپایگانی حضور داشتند ضمن اینکه در عراق نیز کماکان آیتالله خویی حضور داشت و به نوعی میتوان مدعی بود که مرجعیت عام شیعیان عراق را به عهده داشت.
* شش: بعد از ارتحال امام هم تقریبا مرجعیت عام به آیتالله اراکی رسیده بود تا اینکه ایشان در آذر سال ۱۳۷۳ فوت کردند. در ۱۱ آذر آن سال یعنی سه روز بعد از ارتحال آیتالله اراکی، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم (بر اساس همان راه سومی که گفتیم یعنی گواهی عدهای از اهل علم) بیانیهای صادر کردند که در آن آمده بود:«جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در جلسات متعدد این موضوع را مورد بحث و تبادل نظر قرار داد تا اینکه در جلسه مورخ جمعه ۱۱/۹/۷۳ به این نتیجه رسید که حضرات آیات آقایانی که ذیلاً نامشان یاد میشود واجد شرایط مرجعیت میباشند و تقلید از هر کدام آنان جایز است. والله العالم.
*حضرت آیتالله حاج شیخ محمد فاضل لنکرانی
*حضرت آیتالله حاج شیخ محمد تقی بهجت
*حضرت آیتالله حاج سیدعلی خامنهای (مقام معظم رهبری)
*حضرت آیتالله حاج شیخ حسین وحید خراسانی
*حضرت آیتالله حاج شیخ جواد تبریزی
*حضرت آیتالله حاج سید موسی شبیری زنجانی
*حضرت آیتالله حاج شیخ ناصر مکارم شیرازی دامت برکاتهم.»
* هفت: این روزها ۲۶ سال از زمان آن بیانیه میگذرد. از میان این فهرست، سه نفر از دنیا رفتهاند. آیتالله تبریزی در سال ۱۳۸۵، آیتالله فاضل لنکرانی در سال ۱۳۸۶ و آیتالله بهجت در سال ۱۳۸۸٫
* هشت: شاید به همین دلیل باشد که جامعه مدرسین در پایگاه اینترنتی خود نام آیات سیستانی، نوری همدانی و صافی گلپایگانی را هم به لیست مراجع جایز التقلید اضافه کرده است.
* ۹: در این سالها البته شاهد وفات مراجع دیگری نیز بودهایم مثل وفات آیتالله حسینعلی منتظری در سال ۱۳۸۸ و آیتالله صانعی در همین ایام اخیر.
* ۱۰: در حال حاضر مسنترین مرجع تقلید حوزه قم، لطفالله صافیگلپایگانی، متولد سال ۱۲۹۷ است و ۱۰۲سال سن دارد. سن بقیه مراجع تقلید مطرح حوزه قم به این شرح است:
*حسین وحیدخراسانی - متولد ۱۲۹۹ - ۱۰۰ ساله
*حسین نوریهمدانی - متولد ۱۳۰۴ - ۹۵ ساله
*ناصر مکارمشیرازی - متولد ۱۳۰۵ - ۹۴ ساله
*موسی شبیریزنجانی - متولد ۱۳۰۶ - ۹۳ ساله
*جعفر سبحانی - متولد ۱۳۰۸ - ۹۱ ساله
*عبدالله جوادیآملی - متولد ۱۳۱۲ - ۸۷ ساله
*و رهبر انقلاب هم متولد سال ۱۳۱۸ هستند و ۸۱ سال دارند.
* ۱۱: سن مراجع چهارگانه شیعه در نجف هم به این شرح است: علی سیستانی - ۸۹ ساله، محمد اسحقفیاض - ۸۸ ساله، محمد سعید طباطبایی حکیم - ۸۴ ساله، حافظ بشیر حسین نجفی - ۷۷ ساله.
* ۱۲: در این شرایط آنطورکه علیاشرف فتحی، سردبیر نشریه «تقریرات» در گزارشی در شماره۶ این نشریه نوشته:در قم، احتمالا «آیات علی محققداماد، علی کریمیجهرمی، محمدجواد علویبروجردی، علیاصغر میلانی، احمد مددی، محمدتقی شهیدیزنجانی، صادق لاریجانی، مهدی شبزندهدار، مهدی گنجعلی (گنجی)، منیر خباز، ابوالقاسم علیدوست و علیاکبر سیفیمازندرانی بهعنوان مراجع دهههای آینده مطرح شوند.»
«در حوزه نجف، آیات محمدباقر ایروانی، محمدرضا سیستانی (فرزند ارشد آیتالله سیستانی)، حسن جواهری، هادی آلراضی، حسین حکیم و محمد سند بهعنوان علمای قریبالمرجعیت[نزدیک به مرجعشدن] محسوب میشوند.»
همچنین پدیده دیگری در قم و در دنباله سنت بیت فقیهان بزرگ، تلقی «آقازادهها»ی نسبتا جوان مراجع عنوان گزینههای بالقوه مرجعیت در دهههای آینده است. «محسن وحیدخراسانی، محمدجواد شبیریزنجانی و حسن خمینی و جواد فاضللنکرانی مهمترین آیتاللهزادههای قم هستند که در سالهای گذشته درس خارج فقه و اصول را آغاز کرده و شاگردان قابل توجهی داشتهاند.»
در فهرست مجله تقریرات البته در قم نام دو نفر جا افتاده که یا در آستانه مرجعیتاند یا اعلام مرجعیت کردهاند: مهدی هادویتهرانی و اسدالله بیاتزنجانی.به این ترتیب باید گفت علاوهبر ۸ مرجع قم و چهار مرجع مطرح حوزه نجف، ۲۳ نفر در معرض مرجعیتاند که سهم قم، بسیار بیشتر از نجف است.
*** ۱۰ نکته درباره «وجوهات شرعی» که شاید ندانید
یکی از نکات مهم در مسئله مرجعیت، پدیده نظام مالی و اقتصادی مرجعیت شیعه است که هم به مراجع قدرت و هم استقلال از نهادهای دولتی اعطا میکند. به چه شکل؟
* یک: مراجع در واقع، مرجع اخذ انفاقهای واجب مردم هستند. دو نوع انفاق یا کمک در دین واجب شمرده است: خمس و زکات.
* دو: مسئله خمس، در بیان قرآن جزو انفاقات واجب است که آیه مربوط به آن در سوره انفال و ظاهرا ناظر به پارهای از مسلمانان بعد از جنگ بدر است که بر سر تقسیم غنائم جنگی مشاجره کردند.
* سه: خمس به منفعت انسان از کسب و کارش تعلق میگیرد. البته منفعت مازاد بر خرج متعارف خود انسان و خانوادهاش. شیوه محاسبه هم به این صورت است که خانوادههای مذهبی، روزی را به عنوان مبدا انتخاب میکنند و از آن تاریخ نگاه میکنند و میبینند که در طول سال، چقدر مازاد بر هزینه خود درآمد داشتند. اگر مبلغی مازاد باقی مانده بود یک پنجم آن را به دفتر مراجع تقلید میدهند.
* چهار: البته این حکم جزئیاتی دارد. مثلا هزینههای آینده هر فرد، مشمول خمس نیست مثل پدری که پولی را کنار گذاشته یا اموالی را به عنوان جهیزیه دختر خود میخرد. ضمنا مالی که به انسان ارث میرسد، هدیه و مهریه خانمها نیز مشمول خمس نیست.
* پنج: حالا ممکن است سوالتان این باشد که این پول در کجا هزینه میشود؟ خمس را برای هزینه کرد، به شش سهم تقسیم میکنند. سه سهم آن، سهم خدا و رسول و ذیالقربی (خویشان پیامبر) بوده که سهم امام مینامند، و سه سهم دیگر برای یتیمان، مساکین و در راه ماندههاست که سهم سادات مینامند.
* شش: سهم امام در حال حاضر به طور کلی در دست مجتهدان و به طور خاص در دست مراجع تقلید است. مجتهد جامعالشرایط سه سهم امام را در مصرفی که یقین به رضای امام داشته باشد، باید مصرف کند؛ حتی خود مالک آن مال نیز میتواند با اذن مرجع تقلیدش سهم امام را به مصارفی که ایشان مصلحت میداند و اذن میدهد، مصرف کند. در برخی از موارد هم مرجع تقلید به عموم مردم مجوز میدهد که سهم امام را در موارد خاصی مصرف کنند. به طور مثال در دوران کرونا چنین مجوزی برای مصرف در زمینه سلامتی مثل تولید ماسک و …
* هفت: زکات هم یکی دیگر از واجبات مالی در دین اسلام است که بر اساس آن، مسلمانان باید مقدار معینی از ۹قلم کالا برای مصرف در زندگی فقرا و سایر امور عمومی اجتماعی بپردازند. این ۹ کالا عبارتند از نقدین (طلا و نقره)، انعام ثلاثه ( گاو، گوسفند و شتر) و غلات اربعه (گندم، جو، کشمش و خرما). مقدار پرداختی هر یک از این کالاها متفاوت بوده و در فقه تعیین شده است. زکات از فروع دین شمرده شده و در منابع دینی در کنار نماز و جهاد قرار گرفته و یکی از پنج ستون دین است. در ۵۹ آیه قرآن و حدود ۲۰۰۰ روایت به زکات اشاره شده است.
* هشت: زکات دو نوع دارد: زکات بدن که همان زکات فطره است و در عید فطر پرداخت میشود و زکات مال که به غلات چهارگانه، دامها و سکهها با شرایط خاصی تعلق میگیرد. بنابراین یک زکات را به طور عمومی همه مردم میپردازند و یک زکات به بازرگانان.
* ۹: زکات را هم مجتهد در موارد خاصی خرج میکند مثل: خرج برای فقرا، پرداخت به متصدیان اداره صدقات و مأموران جمعآوری زکات، پرداخت به افرادی که به وسیله کمکهای مالی، تمایل بیشتری به اسلام پیدا میکنند و تألیف قلوب در آنها بهوجود میآید، پرداخت بدهی بدهکاران و به طور کلی هر امری که رضای خداوند در آن باشد.
* ۱۰: این مبالغ، مبالغ کلانی هستند. جهت اطلاع فقط به نقل از آیتالله هاشمی باید بگوییم که میزان مبالغ باقی مانده در حساب وجوهات امام خمینی در پایان دهه ۶۰، نزدیک به ۶۵۰ میلیون تومان بوده است. مراجع تقلید هم با این مبالغ کارهای بزرگی انجام دادند. مثلا آیتالله خویی در اروپا، مراکز اسلامی تاسیس کردند، آیتالله سیستانی مراکز اینترنتی و شبکههای تلویزیونی برای کودکان تاسیس کردند و حتی در قم شهرکی برای سکونت طلاب، تاسیس کردند.