سکانسهای شوم تجاوز؛ از قیصر تا فروشنده
روزنامه هفت صبح، وحید سعیدی/ احمد رنجبر | تم انتقام یکی از مضامین محبوب در سینمای ایران بوده است. وقتی عامل انتقام مسئله ناموسی بوده، قصه مهیجتر شده و طرفدار بیشتری بهدست آورده است. «قیصر» بعد از سالها هنوز نماد ناموسپرستی و غیرت تلقی میشود و حتی برخی مخاطبان «فروشنده» را از این جهت دوست دارند که مرد قصه باغیرت است! در غالب داستانهایی که تم انتقام دارند، موضوعی به نام تجاوز هم مطرح است.
در این فیلمها یک زن قربانی میشود و یک مرد همه وجود خود را صرف انتقامجویی میکند. زاویه نگاه برخی فیلمها اما با این مدل قصهگویی فرق دارد. در فیلمی چون «من مادر هستم» تجاوز شکل میگیرد اما پای انتقام وسط نمیآید. یا در فیلم «هیس دخترها فریاد نمیزنند» روی سخن یک هشدار جدی به خانوادهها است.
پرونده امروز هفت صبح دربرگیرنده ۱۰فیلمی است که توسط کارگردانهای شاخص با موضوع تجاوز ساخته شدهاند. در ستون پایین به فیلم و سریالهای دیگر نیز اشاره شده. این یادآوری لازم است که مسعود کیمیایی غیر از «قیصر» و «بلوچ» در دیگر فیلمها از جمله «دندان مار» و «خون شد» به تجاوز اشاره کرده.
*** قیصر ۱۳۴۸ / مسعود کیمیایی
موقعیت دراماتیک تجاوز: در فیلم «قیصر» آنچه شخصیت اصلی را به فکر انتقامجویی میاندازد تجاوزی است که به خواهرش (فاطی) شده. قیصر که از سفر جنوب باز میگردد متوجه میشود کریم آبمنگل مرتکب عمل شیطانی شده، این را هم میفهمد که برادرش توسط برادران کریم یعنی منصور و رحیم به قتل رسیده. اینجاست که قیصر برای انتقام پاشنه ور میکشد.
برهه زمانی: قصه قیصر در دهه ۴۰ زندگی میکند؛ در روزگاری که تهران به عنوان مهمترین شهر ایران هنوز توسعه فرهنگی و شهری نگرفته. قیصر در محله فقیرنشین پایتخت زندگی میکند. این فقر فقط مادی نیست و از نظر علم و فرهنگ هم او متعلق به طبقه فقیر است. نوع ادبیات و نگرشش به زندگی گویای سطح پایین دانش و فرهیختگی اوست. در چنین جامعهای فردیت آدمها حرف اول را میزند یعنی بر اساس آنچه فیلم به ما میدهد مجبوریم بپذیریم محکمه و قاضی را میتوان با پول خرید و اگر به شخصه حقت را نگیری، وا میمانی.
کاراکتر مورد تجاوز: منصور آب منگل به فاطی تجاوز میکند. فاطی پیش از خودکشی نامهای به مادر و برادرش مینویسد و آنها را مطلع میکند. فرمان تصمیم به انتقام میگیرد اما چون قسم خورده که دست به چاقو نبرد بدون سلاح به مغازه برادران آب منگل میرود و توسط رحیم و کریم کشته میشود. انتقام را قیصر میگیرد.
جایگاه در کارنامه کارگردان: دومین فیلم کیمیایی همچنان یکی از آثار شاخص اوست.
موقعیت فیلم در سینمای ایران: سال ۱۳۴۸ فیلم «قیصر» روی پرده آمد،کسی اما در روزهای اول تحویلش نگرفت. مسعود کیمیایی خودش را برای پذیرش دومین شکست در سینما آماده میکرد که خیلی زود ورق برگشت و مخاطبان برای دیدن فیلم صف کشیدند. زمان گذشت و «قیصر» در رده فیلمهای موسوم به «موج نو» قرار گرفت و همچنان از آثار مورد بحث سینمای ما نزد مخاطبان عام و کارشناسان سینماست.
*** صادق کرده / ۱۳۵۱ / ناصر تقوایی
موقعیت دراماتیک تجاوز: صادق کرده صاحب یک قهوهخانه در مسیر اندیمشک و اهواز است. یک شب در غیاب صادق راننده کامیونی به زن صادق تجاوز میکند و او را به قتل میرساند. صادق بدون توجه به قانون خودش دست به کار میشود و ۹ راننده کامیون را به گمان این که یکی از آنها قاتل زنش است میکشد. البته سعید راد واقعیت صادق کرده را اینگونه روایت کرده بود:«صادق کرده قاچاقچی خیلی معروفی بود که اهوازیها خیلی دوستش داشتند چون خیلی لوطی بوده. او درحادثهای به یک فردی پناه میبرد و او از ترس صادق کرده را در خواب میکشد.»
برهه زمانی: فیلمنامه «صادق کرده» را خود ناصر تقوایی نوشته است. آنچه مشخص است اینکه او احاطه کامل به اتمسفر داستان دارد و آدمهایی را که خلق کرده خوب میشناسد. تقوایی فیلم را در دهه ۵۰ ساخت و موقعیت قصه هم بیانگر اتفاقهای خود آن زمان است. از نظر مفهومی اما حرفی که تقوایی زده در دورههای بعدی نیز قابل تعمیم است.
کاراکتر مورد تجاوز: زن صادق در فیلم مورد تعرض قرار میگیرد و این اتفاق عامل جوش آوردن مرد میشود. شاخصترین شخصیت فیلم صادق کرده با بازی سعید راد است. او زخم خورده یک اتفاق شوم است و برای تلافی راننده متجاوز ۹راننده دیگر را میکشد. صادق در کانون فیلم قرار دارد اما شخصیت پدر زن او رئیس پاسگاه نیز با موضوع اصلی چالش دارد. صادق همچنان جزو شخصیتهای عاصی و البته محبوب سینمای ماست که رنگ کهنگی نگرفته.
جایگاه در کارنامه کارگردان:«صادق کرده» تنها فیلمی است که تقوایی در آن از تمهید فلش بک بهره برده. فیلم نشان برنز پنجمین دوره جشنواره سپاس را بهدست آورده است.
موقعیت فیلم در سینمای ایران:فیلم همچنان جزو آثار شاخص سینمای ماست و از آن به عنوان اثری قصهگو که پر است از هشدار و انذار یاد میشود.
*** بلوچ / ۱۳۵۱ / مسعود کیمیایی
موقعیت دراماتیک تجاوز:بعد از موفقیت فیلم «قیصر» مسعود کیمیایی سراغ فیلمهای «رضا موتوری» و «داش آکل» رفت و سال ۵۱ «بلوچ» را ساخت. داستان این فیلم هم مثل «قیصر» بر پایه تجاوز استوار است. این بار قصه در جایی غیر از تهران میگذرد. مردی بلوچ به شهر میآید اما همسرش مورد تجاوز قرار میگیرد. او در پی انتقام است و در نهایت زن سر از بیراهه در میآورد و در تهران به کار خلاف کشیده میشود. مرد نیز به دام زنی دیگر میافتد… مسعود کیمیایی این بار نیز بر کیان خانواده تاکید دارد؛ او میگوید وقتی ناموس لکهدار شد عواقب تلخی در انتظار است. این نگاه در «خون شد» به عنوان آخرین ساخته کیمیایی نیز ساری و جاری است.
برهه زمانی: داستان «بلوچ» مربوط به همان سالی است که ساخته شد. فیلم نگاهی جامعه شناختی دارد و کارگردان میخواهد عواقب یک پدیده شوم را هشدار دهد. بعد از «قیصر» کیمیایی نگاهش را از تهران معطوف به خارج از پایتخت برد تا حرفش را عام تر بیان کند.
کاراکتر مورد تجاوز: در فیلم «بلوچ» زنی که مورد تجاوز قرار میگیرد، بهانه طغیان همسر میشود. در نهایت هم زندگی زن و همسرش رو به تباهی میگذارد. اشاره کردیم کیمیایی همواره نگاهی هشدار دهنده درباره خانواده داشته است و این بار هم همین نگاه محسوس است.
جایگاه در کارنامه کارگردان: فیلم «بلوچ» بهرغم سوژه ملتهب و مواد اولیه زیاد در ساخت آنی نشد که باید. در گذر زمان هم مورد توجه قرار نگرفت و حالا جزو فیلمهای نه چندان موفق مسعود کیمیایی لقب دارد. حتی طرفداران و سینه چاکان او از «بلوچ» به عنوان اثری ویژه یاد نمیکنند.
موقعیت فیلم در سینمای ایران: فیلم «بلوچ» برخلاف «قیصر» نتوانست به جایگاهی که باید دست پیدا کند. با این حال نمیتوان از برخی مولفههای آن مثل نگاه جامعه شناختی به زن و مسائلی چون بحرانهای پایتخت گذشت.
*** سگکشی / ۱۳۷۸ / بهرام بیضایی
موقعیت دراماتیک تجاوز: گلرخ (مژده شمسایی) وارد بازی کثیف همسرش (مجید مظفری) شده است. او برای کسب رضایت طلبکارها سراغشان میرود اما با نگاه سنگین مردان مواجه میشود. در میانه راه نیز مورد تجاوز قرار میگیرد و بعد از آن است که گلرخ از زنی صادق تبدیل به انسانی نسبتا شرور میشود. صحنه تجاوز تداوم منطقی اتفاقی است که برای شخصیت گلرخ رخ میدهد. این صحنه مخاطب را تکان میدهد و او را رها نمیکند.
برهه زمانی: فیلم سال ۷۸ ساخته شد اما ماجرای «سگکشی» از اواخر پاییز ۱۳۶۷ تا اندکی پس از آن در تهران و باغستان میگذرد. فیلم داستان زنی به نام گلرخ را روایت میکند که برای نجات جان همسرش سراغ طلبکارها میرود.
کاراکتر مورد تجاوز: گلرخ با بازی مژده شمسایی در فیلم «سگ کشی» مورد توجه قرار گرفته. فیلم روی رواج بیمرامی آدمها بنا نهاده شده؛ آدمهایی از قشرهای مختلف که حتی به یک زن مستاصل رحم نمیکنند و نگاهشان ابزاری است. این حجم از خودخواهی و بوالهوسی در فیلم مورد اشاره کاراکتر اصلی هم هست.
جایگاه در کارنامه کارگردان: «سگ کشی» جزو فیلمهای تحسین شده کارنامه بهرام بضایی است. این فیلم هشداری درباره معادلات پیچیده جامعه نوین ایرانی است که در قالب دادوستدهای اقتصادی نمود پیدا کرد. حضور یک زن در این بازی را میتوان نمادین دید. همین حالا میزان دادوستد و تحولات اقتصادی پایتخت بیش از شهرهای دیگر است و به همین نسبت آدمها پیچیدهتر و غیرقابل نفوذتر. در فیلم بهرام بیضایی، روح خراشیده تهران بهواسطه این زیادهخواهیها و نامردیها نمایش داده شد.
موقعیت فیلم در سینمای ایران: «سگ کشی» جوایز متعددی بهدست آورده.در جشنواره فجر برنده سیمرغ بهترین فیلم مردمی، بهترین فیلمنامه، بهترین بازیگر نقش اصلی زن، بهترین بازیگر نقش مکمل و بهترین طراحی صحنه شد. در اکران عمومی هم موفق عمل کرد و علاوه بر این که تحسین مخاطبان را بهدست آورد به فروش خوبی دست یافت.