ملک متروکه، مدرسه دخترهای ۱۱ ساله دروازه غار

روزنامه هفت صبح، هانیه درویش| صبح رویش، اولین مدرسه کودکان کار ایران است که از سال ۹۴ در محله دروازه غار تهران تاسیس شده است. دختران و پسران این منطقه از سال ۹۴ تحت پوشش این مدرسه که در اصل یک ان جی اوی مردم نهاد است قرار گرفتند. سالهای اول، دوم ، سوم ، چهارم، پنجم و ششم را سپری کردند و به دوره راهنمایی یا هفتم رسیدند.
سال ۹۵ مدرسه راهنمایی پسرانه تاسیس شد اما امسال سالی بود که دخترهای پایه ششم ، مدرسهای برای رفتن نداشتند و ناگزیر به ترک تحصیل بودند که یا بعد از آن باید در خیابانها مشغول به کار میشدند یا باید تن به ازدواج میدادند اما در دقیقه ۹۰ این مدرسه بنا شد. با محمد حسن داودی، مدیر مدرسه درباره خانه متروکهای که مدرسه شد و مشکلات خاص صبح رویشیها گفتوگو کردهایم.
*** دختر بچههایی که تن به ازدواج میدهند
«احساس میکردیم همه تلاشهایمان در حال از دست رفتن است. تنها زمانی که این بچهها بتوانند به جامعه وارد شوند رسالت ما به اتمام میرسد و ۱۱سالگی اصلا سن مناسبی برای رها کردن این بچهها در جامعه نیست. در اصل نیاز ما این است که در مدرسه تا پایان کلاس دوازدهم را داشته باشیم اما بالاترین کلاس ما به جای دوازدهم کلاس نهم برای پسرها و کلاس ششم در بین دخترها بود چون دخترهای ما که به سن ششم رسیدند اغلبشان بعد از این سن ترک تحصیل میکنند.
همچنین به دلیل بحث کودک همسری که در این مناطق رواج دارد دخترها در این سن یا ازدواج میکنند یا مجبورند سرکار بروند. در این حال دست از تلاش بر نداشتیم تا اینکه یک ملک متروکه قدیمی پیدا کردیم و آن را در محدوده میدان اعدام اجاره کردیم وهمین الان داریم سعی میکنیم این ملک را به اول مهر برسانیم. خدا میداند بچهها چقدر خوشحال شدند وقتی فهمیدند برای اول مهر به مدرسه و کلاس هفتم میروند.»
داودی مدیر جوان مدرسه اینها را عنوان میکند و درباره اتفاقاتی که ممکن است با رها کردن این دختران در جامعه گریبانگیرشان شود میگوید:«دخترها مجبورند در سنین کودکی ازدواج کنند و این اجبار نه تنها با انتخاب خودشان همراه نیست بلکه با منطق و اصول هم همراه نیست. این دخترها در بسیاری از مواقع بهخاطر مبالغی که خانواده اسمش را شیربها میگذارند به یک فرد معتاد یا فردی که اصلا صلاحیت ندارد، داده میشوند و این اتفاق تبعات زیادی در آسیبهای اجتماعی این منطقه دارد چراکه جدای از اینکه حقوق دختران تضعیف میشود اینها در آینده مادر یک خانوادهای میشوند که اصلا مهارتهای مادری را ندارند.»
*** تفاوتها را ببینید و بشنوید
صبح رویش یک مدرسه معمولی نیست که در آن فقط علوم، ادبیات و ریاضی آموزش داده شود. در این مدرسه یک الگوی غذایی برای صبحانه و ناهار و یک الگوی آموزشی متفاوت در حال اجراست که پر هزینهتر از مدارس دیگر تمام میشود. همچنین بحث درمانی بچهها بسیار جدی است و همه این هزینهها از همان منابعی است که مردم تامین میکنند. در این مدرسه ثبت نام مدام ادامه دارد و هیچ وقت از سال ثبت نام متوقف نمیشود.
یعنی در هر زمان از سال اگر بچهای به جای مدرسه در حال فال فروشی است میتواند به مدرسه جذب شود و آموزشش را شروع کند. در سالهای اخیر خیریهها مکانهایی برای پولشویی، گداپروری و سوءاستفاده از عواطف مردم شده است اما داودی برای شفاف سازی این مدرسه و اعمال و ارکانش مردم را به بازدید از بچهها و مدرسه در هر زمانی که میخواهند، دعوت میکند و درباره مشکل همیشگی این مدرسه یعنی نداشتن منابع پایدار میگوید:« ما دوست داریم بچهها را تا ۱۸ سالگی حمایت کنیم اما چون منابع ما پایدار نیست همیشه اواسط کار با مشکل مواجه میشویم.
البته خیلی سعی میکنیم بچهها با چالشی مواجه نشوند چراکه این بچهها هزاران مشکل و فشار در جامعه و خانوادههایشان دارند بنابراین مثلا اگر یک روز خیری برای صبحانه نداشته باشیم سعی میکنیم صبحانه را از طریق اطرافیان خودمان بدهیم.» او میگوید صفحه اینستای صبح رویش را دنبال کنید چون گزارشات و نیازها هر روز آنجا اعلام میشود و افراد دغدغه مند میتوانند با کمکهای مالی و غیرمالی باری از دوش این بچهها بردارند.
*** با ماهانه ۵۰ هزار تومان حامی یک کودک شوید
افرادی که دوست دارند از یک کودک حمایت کنند میتوانند با ماهانه ۵۰ هزار تومان برای کودک واریزی داشته باشند. در اصل برای هر بچه چند نفر حامیدر نظر گرفته میشود و اینچنین هزینهها تامین میشود. این همان کمپین «تنهایی نمیشه» است؛ کمپینی که زندگی یک کودک را با ماهانه ۵۰ هزار تومان عوض میکند.
اعتقاد صبح رویش بر این است که تنهایی نمیتواند از بچهها حمایت کند و نیاز به حمایت مردمی دارد. داودی میگوید:« ما کارمان یاد دادن ریاضی و فارسی و علوم نیست تا بچهها که از مدرسه بروند کار ما هم تمام شود. ما کارمان این است که بچهها را برای آینده آماده کنیم بنابراین باید مهارتهای زیادی را به آنها یاد دهیم. هم مهارتهای زندگی مثل کنترل خشم، نه گفتن، مهارتهایی که ممکن است از بچهها در مقابل اتفاقاتی که در زندگیشان میافتد ایمن کند و مهارتهای شغلی مثل لولهکشی، سیمکشی و دیگر حرفهها که بعد از ۱۸سالگی بچهها بتوانند کار کنند و درگیر کارهای خلاف و جرم و جنایت نشوند.
ما داریم روی بچههایی کار میکنیم که فردا جلوی مردم را نگیرند و زورگیری و دزدی نکنند.» طبق آماری که قوه قضائیه داده است برای هر زندانی در سال ۱۸میلیون تومان هزینه میشود و متاسفانه در زندانها بیشتر افرادی که جرمها و بزههای خشن انجام دادهاند در محیطهای آسیب مثل همین دروازه غار پرورش پیدا کردهاند پس به جای اینکه در زندان سالانه ۱۸میلیون تومان از منابع کشور خرج یک زندانی شود چه خوب است کودکان را با هزینههایی کمتر آموزش دهیم تا شهروندان موثر و مطلوبی در آینده
داشته باشیم.