از نظام پارلمانی چه میدانیم؟

روزنامه هفت صبح، مصطفی آرانی| یک: این هفته، دو انتخابات پارلمانی در جهان برگزار شد. یکی در سرزمینهای اشغالی فلسطین و دیگری در دانمارک. هفته گذشته نیز ذهنها متوجه نظام پارلمانی در انگلستان بود. جاییکه محافظهکارانی که از سال 2015 توانستند قدرت را در مجلس عوام بریتانیا در دست بگیرند، برای پنجمین سال متوالی یکی از نمایندگان را بهعنوان نخستوزیر این کشور، معرفی کردند. اما نظام پارلمانی چه مختصاتی دارد و در کدام کشورهای جهان اعمال میشود؟
دو: نظامهای سیاسی در جهان به دو دسته مختلف نظام ریاستی و نظام پارلمانی تقسیم میشود. نظام ریاستی نظامی است که در آن یک نفر بهعنوان رئیس دولت (یا در برخی اوقات حکومت) فعالیت میکند. شاید بهعبارت ساده بتوانیم بگوییم در این نظام، یک رئیسجمهور داریم که آن را مردم، مستقل از قوه مقننه انتخاب میکنند. در نظام پارلمانی اما، دولت از دل قوه مجریه در میآید و رئیس کشور، در قالب پادشاه، متفاوت از رئیس دولت است.
سه: انواع نظام پارلمانی عبارت است از: پادشاهیهای مشروطه مجلسی با پادشاه تشریفاتی مثل انگلستان و همه کشورهای مشترکالمنافع، جمهوریهایی با رئیس قوه مجریه وابسته به مجلس مثل آفریقای جنوبی، جمهوریهای مجلسی مثل هند و پاکستان. برای تکمیل اطلاعات باید گفت که نظامهای ریاستی هم دو نوع تمامریاستی و نیمهریاستی دارند. جمهوریهای تمامریاستی مانند آمریکا، جمهوری نیمهریاستی مانند وضعیت ایران. در کنار این دو نوع نظام حکومتی نظامهای استبدادی هم وجود دارد که رای مردم در آن دخالتی ندارد مثل جمهوری تکحزبی چین، پادشاهی مشروطه مجلسی با دخالت پادشاه (اغلب مجلس تشریفاتی) مثل کویت، اردن و مراکش، پادشاهیهای مطلقه مثل عربستان سعودی و استبدادهای نظامی مثل وضعیت فعلی میانمار. موضوع سخن ما اما، نظامهای پارلمانی است.
چهار: پیشینه نظام پارلمانی را به بریتانیا برمیگردانند. آنگلوساكسونها از ۵۵0 تا 1066 ميلادي، مهاجران به جزيره بريتانيا بودند اما شاه ساكسون به تنهايي حكومت نميكرد. او شورايي مشورتي با عنوان ويتان يا ويزنگاموت داشت که در حکومت به او یاری میرساندند و گاهی حتی پادشاه جدید را هم انتخاب میکردند. این سنت در این کشور ماندگار شد تا اینکه در سال 1265 اساسا به این مجمع بزرگان، پارلمان گفته شد (بهمعنای گفتوگو یا مذاکره در زبان لاتین) و در نهایت در سال 1714 نظام پارلمانی در این کشور تکمیل شد و مقام نخستوزیری بهوجود آمد.
پنج: برای داشتن نظام پارلمانی باید مقدمهای در جامعه وجود داشته باشد و آنهم نظام حزبی است. چرا که در نظام پارلمانی، نمایندگان باید در قالب احزاب خود مجتمع شوند تا یک دولت تشکیل بدهند. بدون داشتن حزب، نمایندگان هر یک، نهایتا نماینده شهر خود هستند و بدون دید ملی، امکان اینکه کنار هم جمع شوند و یک دولت را تشکیل بدهند وجود ندارد.
شش: اما فواید و مضرات نظام پارلمانی چیست؟ نظام حزبی مزیتی دارد که آن، برنامهداشتن مجلس و دولت است. بهعبارت دیگر، حزب با استفاده از ساختار کارشناسی خود برنامههایی را مشخص میکند و به مردم ارائه میکند و از آنها مطالبه رای میکند. از سوی دیگر نگاه حزب باید ملی باشد و نه محلی و از اینرو، وضعیتی که در حال حاضر در مجلس ما وجود دارد بهوجود نمیآید که در آن هر نماینده صرفا یا اغلب به منافع حوزه انتخابیه خود توجه کند.
به دلیل حزبی بودن مجلس، نظارتی هم از سوی حزب روی نمایندگان میشود چرا که یک نماینده میتواند اعتبار یک حزب را از بین ببرد و به همین دلایل میزان آرای ممتنع در مجلس نیز کم میشود چرا که حزب اجازه نمیدهد نمایندگان متبوعش به برنامههای حزب، رای منفی بدهند. از سوی دیگر قوه مجریه که ابزارهای اجرایی را در اختیار دارد، بهشدت محدود میشود و زیر نظر پارلمان، امکان یک دیکتاتوری بهوجود نمیآید. در عین حال هم نظام سیاسی بهشدت پویا میشود چرا که هرگونه شکست یا رسوایی سیاسی میتواند به درخواستی برای رای اعتماد پارلمان به دولت یا اصلا انتخاب مجدد نمایندگان و در واقع رای اعتماد مردم به احزاب منتهی شود.
هفت: با این حال همین نکته میتواند یک پاشنه آشیل هم برای این نظامها باشد چرا که در نظام پارلمانی، عمر دولتها و حتی مجالس بسیار کوتاه است. مثلا در ایتالیا از سال 1990 تاکنون، 10 مجلس و 18 دولت سر کار آمده است. (همچنین این کشور از سال 1945 تا 1996، 54 دولت را تجریه کرده است) در حالی که در فرانسه در طول همین مدت، صرفا 5 رئیس جمهور قدرت را در دست داشته است. کوتاه بودن عمر دولتها، امکان برنامهریزی یا اجرای برنامههای بلندمدت را از آنها سلب میکند.
هشت: از سوی دیگر حزبی بودن دولتها باعث میشود تا روند تشکیل دولت هم بهشدت سخت شود چرا که دولت برای تشکیل شدن و نیز باقی ماندن در قدرت نیاز به رای اکثریت دارد و اگر حزبی نتواند اکثریت را به دست بیاورد، مجبور به ائتلاف با سایر احزاب میشود. در جریان این ائتلاف اولا دولت باید برخی از خواستههای آن احزاب که قاعدتا با سیاستهای این حزب متفاوت و حتی متضاد است را قبول کند و حتی برخی از مناصب دولتی را به اعضای آن حزب واگذار کند و ثانیا ممکن است حزبی حاضر نشود وارد این بازی شود و دولت تشکیل نشود (مثل اتفاقی که در عراق یا لبنان رخ داد) و یا اینکه بعد از تشکیل دولت، از ائتلاف خارج شود و باعث سقوط دولت شود. (مانند آنچه در سرزمینهای اشغالی در این چند سال شاهد بودیم). در عین حال یک سیستم تمام حزبی، میتواند استعدادهای سیاسی که حاضر نیستند در قالب احزاب بروند را بهطور کامل از عرصه سیاسی حذف میکند.
9 : ایران از ابتدای انقلاب مشروطه وارد یک نظام سیاسی پادشاهی همراه با تشکیل مجلس شد ولی این موضوع در زمان رضا پهلوی و محمدرضا پهلوی تغییر کرد و عملا مجلس به عنوان یک نیروی تشریفاتی درآمد. بعد از انقلاب، نظام پارلمانی در کشور ادامه پیدا کرد اما تجربه آن در دهه شصت تلخ بود چرا که در آن زمان رئیسجمهور توسط مردم انتخاب میشد ولی باید برای انتخاب نخست وزیر خود را با مجلس هماهنگ میکرد و همین موضوع اولا باعث جدالهای بیپایان بین مجلس و رئیس جمهور شد و ثانیا باعث جدایی در اصلیترین حزب تاسیس شده توسط نیروهای انقلابی پس از انقلاب یعنی حزب جمهوری اسلامی. پس از آن بود که در سال 1368 تصمیم گرفته شد کشور به سمت یک نظام تمام ریاستی چرخش کند.