راههای میانبر برای فرار از کارمزد نجومی انتقال بیتکوین

روزنامه هفت صبح، احمدرضا نجفی| کارمزد تراکنش شاید در تبادلات بانکی چندان به چشمتان نیاید، ولی کافی است حداقل یک بار برای انتقال بیتکوین تلاش کرده باشید تا داغ هزینه 300هزار تومانی آن به دلتان بنشیند. آنهایی که به صورت روزمره با کارمزد 500تومانی کارت به کارت سر و کار دارند بعید است حال فعالان بازار رمزارز را درک کنند. هزینههای انتقال روی شبکههای بلاکچین بهقدری بالاست که هر روز ایده جدیدی برای رقابت با این هزینههای نجومی مطرح میشود. همین موضوع است که باعث به وجود آمدن بسیاری از رمزارزها از جمله اتریوم شده است.
چرا شبکههای مختلف به وجود آمدهاند؟
بیتکوین در ابتدا ارزش چندانی نداشت و به همین خاطر هزینه انتقال آن چندان به چشم نمیآمد. بهطور حدودی، هر تراکنش بیتکوین معادل 0.0003 بیتکوین هزینه دارد. آن زمانی که بیتکوین کمتر از یک دلار بود، چنین کارمزدی کاملا بهصرفه محسوب میشد اما حالا که قیمت آن به دهها هزار دلار رسیده و به پول ما هر بیتکوین معادل یک میلیارد و 100میلیون تومان قیمت دارد، کارمزد سه دههزارمی آن برایمان نجومی محسوب میشود.
چراکه برای هر تراکنش بیتکوین فارغ از مقدار آن، باید حدود 300هزار تومان پول پرداخت کنید. تازه معمولا چند ساعت طول میکشد تا تراکنش شما بهطور کامل مورد تایید شبکه قرار بگیرد و به حساب طرف مقابل بنشیند. این هزینه بالا و سرعت پایین باعث شده تا شبکههای مختلف بلاکچینی به وجود بیاید که هرکدام از آنها میتواند از زاویهای متفاوت به رقیب شبکه بیتکوین تبدیل شود. برخی سرعت بسیار بالایی دارند، برخی تمرکز را روی کارمزد حداقلی گذاشتهاند و برخی دیگر امنیت را مهمترین مولفه میدانند.
از جمله شبکههای رقیب بیتکوین میتوان به اتریوم، ترون و بایننس اسمارتچین اشاره کرد. هر کدام از این شبکهها کوین مخصوص خود را دارند اما برای انتقال سایر رمزارزها هم میتوانند مورد استفاده قرار بگیرند. در کنارشان میتوان به شبکههای کماستفادهتری مثل کاردانو، فانتوم، دوج، پالیگان، ریپل و… هم اشاره کرد که برای انتقال توکنهای بومی شبهخود مورد استفاده قرار میگیرند و در موارد معدودی میتوان از آنها برای انتقال توکنهای معادل دیگر رمزارزها هم استفاده کرد.
راهحل میانبر با شبکههای لایه دوم
برخی دیگر از شبکهها هستند که به عنوان راه میانبر شناخته میشوند. اصطلاحا به آنها شبکه لایه دوم میگویند و از این شبکهها برای انتقال کوینهای شبکههای دیگر استفاده میشود. برای مثال بیتکوین کوین اختصاصی شبکه BTC است اما معادل بیتکوین روی شبکههای دیگر هم به وجود آمده و میتوان از لایه دومهایی مثل لایتنینگ، اومنی و بایننس اسمارتچین برای انتقال بیتکوین استفاده کرد.
توجه داشته باشید که در راهکارهای لایه دوم، خود بیتکوین منتقل نمیشود، بلکه معادل آن روی شبکههای دوم قابل انتقال است و برای تبدیل دوباره آن به بیتکوین اصلی باید هزینه جداگانهای پرداخت کنید. عموما به این خاطر که این شبکهها مورد اقبال عمومی قرار گرفتهاند، بیتکوین روی این شبکهها همان ارزش بیتکوین واقعی را دارد و در بسیاری از موارد نیازی به تبدیل آنها به بیتکوین اصلی نیست.
فاکتورهای مهم در انتخاب بهترین شبکه
کارمزد پایین برای خیلیها مهمترین و حتی تنها مولفه برای انتخاب بهترین شبکه انتقال رمزارز به حساب میآید اما همیشه کارمزد پایینتر حرف آخر را نمیزند. برای مثال برخی از شبکهها مثل لایتنینگ تنها برای تراکنشهای خرد کاربرد دارند. چراکه هرچند ناچیز اما احتمال این وجود دارد که تراکنش بهطور کلی لغو شود و دارایی مورد نظر از بین برود.
برای همین به هیچ عنوان نمیتوان برای پرداختهای بزرگ از شبکه لایتنینگ استفاده کرد. همچنین این شبکه پیچیدگیهایی دارد که از جمله آنها میتوان به لزوم وجود کانال ارتباطی اشاره کرد. با این وجود کارمزد نزدیک به صفر برای انتقال بیتکوین و همچنین تسویه آنی این نوع تراکنشها، لایتنینگ را به محبوبترین شبکه برای پرداختهای خرد تبدیل کرده است.
بنابراین میتوان سرعت، امنیت و نرخ کارمزد را از مهمترین مولفهها برای انتخاب بهترین شبکه انتقال رمزارز دانست. ولی این همه ماجرا نیست. زمانی که میخواهید رمزارزهای خود را به کیف پول مورد نظرتان ارسال کنید، باید توجه داشته باشید که حتما کیف پول مورد نظر از آن شبکه پشتیبانی کند. برای مثال نمیتوان بیتکوین روی شبکه اصلی را به کیف پول بایننس اسمارتچین واریز کرد. چراکه در چنین حالتی به کلی دارایی شما از بین رفته و تنها با احتمال بسیار پایینی میتوانید آن را سر جایش برگردانید.
براین اساس مقبولیت شبکه مورد نظر هم از مواردی است که باید به آن توجه داشت. ممکن است یک شبکه انتقال نوپا برای تمامی کوینها تشکیل شود اما اگر کسی آن شبکه را نشناسد و کیف پولهای مهمی مثل تراستولت یا سیفپل یا حتی صرافیها از آن شبکه پشتیبانی نکنند، عملا نمیتوانید از چنین شبکهای برای واریز و برداشت رمزارز مورد نظرتان استفاده کنید.
ریسکهای شبکههای لایه دوم
لایه دومها به عنوان راهحلی برای کاهش هزینهها و افزایش سرعت انتقال به وجود آمدهاند اما همزمان ریسکهایی دارند. همانطور که اشاره شد، هر رمزارزی روی شبکه مخصوص به خودش تعریف شده است. در این بین کسانی هستند که معادل این رمزارزها را روی شبکههای دیگر ایجاد میکنند و به ازای هر توکن ایجاد شده روی شبکه لایه دوم، یک کوین اصلی را در جایی به عنوان پشتوانه نگهداری میکنند. این اتفاق تا به حال چند بار تکرار شده و مهمترین و بحرانیترین آن مربوط به توکن گالا است.
این توکن روی شبکه اصلی اتریوم ساخته شده بود و شرکتی به نام pNetwork معادل آن را روی شبکه بایننس اسمارتچین ایجاد کرد تا بتوان با هزینه کمتری گالا را انتقال داد. اما اتفاقی که افتاد این بود که به ناگهان کل پشتوانه گالا در شبکه اسمارتچین از بین رفت و ارزش توکنهای گالا روی شبکه لایه دوم به صفر رسید. با چنین اتفاقی میتوان متوجه شد که انتقال روی شبکههای لایه دوم شاید بهصرفهتر باشد اما نگهداری رمزارز روی این شبکهها ریسکهای بسیار بالایی دارد.