دیجیکالا و علیبابا حاکمیتی نیستند!

روزنامه هفت صبح | مدتهاست که استارتاپهای بزرگ ایرانی از طرف بخشی از کاربران بهخصوص در شبکههایی چون توییتر متهم به عدم استقلال و یا به عبارت بهتر وابستگی به بخشهای خاصی از حاکمیت ازجمله نهادهای نظامی شدهاند. از طرفی دیگر پخش برخی برنامهها از تلویزیونهای فارسیزبان خارج کشور هم در تقویت این روایت بیتاثیر نبوده است. محدودیتهای اینترنت و اعتراضات اجتماعی چندماه اخیر هم به این روایتها دامن بیشتری زده است.
استارتاپها از طرفی میگویند همه این محدودیتها و فشارهایی که کاربران متحمل میشوند برای آنها نهتنها برقرار است بلکه چندبرابر متحمل خسارت و زیان مادی و معنوی هم شدهاند و خبرها و گزارشهایی از این دست برای تخریب برندهایی است که در حوزه اینترنت شکل گرفته است.
یکی از هلدینگهایی که هم خود و هم استارتاپهایش بیشتر در معرض چنین اتهامهایی بودهاند سرآواست. شرکت سرمایهگذاری که روی کسبوکارهایی چون دیجیکالا، علیبابا، کافه بازار، تخفیفان و… سرمایهگذاری کرده و حالا هم خودش زیر فشار افکار عمومی است و هم استارتاپهای زیرمجموعه آن. حالا در ویدئویی که بنیانگذار این شرکت بعد از چند سال سکوت منتشر کرده تلاش شده به این اتهامها پاسخ داده شود.در شرایطی که گفته میشود ترکیب هیاتمدیره این شرکت در حال تغییر است حرفهای سعید رحمانی تلاشی است در جهت پاسخ به تصویری که در این ماهها از برند سرآوا ساخته شده است.
از نادیده گرفته شدن توسط دولتیها تا ورود آنها به حوزه استارتاپها
رحمانی در بخشی از صحبتهای خود در این ویدئو با اشاره به رقابت بخش دولتی و خصولتی با شرکتهای استارتاپی میگوید: «از سوی این بخشها در آغاز این صحبت بود که اینها چیزی نیستند و خودمان راه میاندازیم و این بخش را میگیریم. اولین بار سال ۱۳۹۴ بود که این تفکرات تغییر کرد.
ما سال ۱۳۹۳ اولین جذب سرمایه خارجی را رقم زدیم، ولی خیلی کوچک بود و شاید توجه زیادی جلب نکرد و به خاطر تحریمها نتوانستیم سرمایه جذب شده را وارد کنیم. اما وقتی جذب سرمایه خارجی بعدی را کردیم، شرایط شکل دیگری به خودش گرفت. اواخر سال ۱۳۹۴ مدت کوتاهی بعد از برجام بود که قرارداد را امضا کردیم و وقتی خبر آن سال ۱۳۹۵ پخش شد، بالاترین تهدیدهای امنیتی روی سرآوا و اکوسیستم شکل گرفت.»
طبق گفته سعید رحمانی دروغپردازیهای شبنامه با اعلام خبر جذب سرمایه خارجی توسط سرآوا به اوج خود رسید و فشارها و تهدیدهای امنیتی روی این شرکت و رحمانی افزایش یافت. رحمانی افزود: «در مورد مسائل و آنچه بر من گذشت در موقعیت دیگری صحبت میکنم.»
رحمانی به این نکته نیز اشاره کرد که بسیاری از استارتاپهای موفق در کشورهای دیگر هم وقتی بزرگ شدند، از سوی حاکمیت تحت فشار قرار گرفتند. این فشار در خیلی از نقاط مختلف دنیا از جمله چین و روسیه که الان میبینیم چگونه تحت فشار هستند، اتفاق افتاده است. «برای مثال موسس تلگرام مجبور شد از روسیه برود. یا نگرانیهایی برای جک ما در چین ایجاد شد. اینها هم واقعیتی از این جریان اقتصاد دیجیتال است که وقتی به سطحی میرسد، نگرانی و فشار برایش به وجود میآید.»
اکثریت استارتاپها مستقل هستند
رحمانی با بیان اینکه این اقتصاد یک نوع خاصی است و با دیگر اقتصادها تفاوت دارد، میگوید: «اگر این تفاوت را نبینیم و متوجه نشویم، نمیتوانیم پاسخ بدهیم که چرا شخصی مثل من الان میگوید هنوز اقتصاد دیجیتال ایران و اکثریت شرکتهای استارتاپی که توسط موسسانشان شکل گرفتند؛ من گفتم اکثریت و نه همه، کماکان مستقل هستند و تحت کنترل کارآفرینان خود قرار دارند.
اگر واقعیت نبود من نمیگفتم و اگر این واقعیت تغییر کند هم خواهیم گفت. این شرایط کنونی است و اگر بگوییم اینها تحت کنترل هستند و در حال ارایه دادههای مردم به حاکمیت هستند، اشتباه است.»رحمانی با تشبیه مسئولیت حفاظت از دادههای کاربران به یک مسئولیت اجتماعی برای شرکتها و موسسان آنها میافزاید: «این مسئولیت اجتماعی فقط به دولتها و قوانین حاکم بازنمیگردد. این یک مسئولیت اجتماعی برای شرکتها است که خود موسسان و فرهنگ سازمانی شرکت نیز تاثیر زیادی روی آن دارد.
برای مثال از موقعی که ایلان ماسک به توئیتر آمده حدود ۷۰ تا ۸۰ درصد کارمندان این شرکت را ترک کردهاند و حجم بات و اکانتهای غیرواقعی چندین برابر شده است. این سیاستها بحثهای مهمی در آمریکا، اروپا و کشورهای دیگر است. مسئولیت موسسان این شرکتها هیچوقت کنار نمیرود و آنها باید به حفظ حریم اطلاعات کاربران و اینکه چگونه از دادهها استفاده میکنند پایبند باشند.»
خطر سوءاستفاده از دادههای پلتفرمها!
سعید رحمانی در بخش دیگری از حرفهای خود در این ویدئو تاکید میکند: «پلتفرمها باید مستقل بمانند. این موضوع خیلی مهم است. دادههای مردم در پلتفرمها باید به نفع خود مردم و کاربران استفاده بشود، نه اینکه از آنها سوءاستفاده شود.» رحمانی با اشاره به صحبتهای خود که تجربه کارآفرینی استارتاپی در ایران مشابه کشورهای دیگر بود، تصریح میکند:
«در ایران نیز همین اتفاق افتاد. حالا ما اگر بخواهیم داستان واقعی را باور کنیم، آن وقت ذهنیتمان نسبت به این موسسان و این شرکتها عملا تغییر میکند.» او در ادامه تاکید میکند: «واقعیت این است که سرآوا و برخی دیگر از شرکتهای استارتاپی ایرانی تاکنون توانستهاند مستقل باقی بمانند و ادامه فعالیت بدهند.
این جوانها و شرکتها بخشی از اقتصاد کشورمان و شمعی هستند که باید در دل ما روشن بمانند. دروغپردازی و روایتهای نادرست و غیرواقعی درست کردن برای این بخش اقتصادی و کارآفرینان جوان، کار درستی نیست. ادامه فعالیت اقتصادی مستقل این بخش میتواند آیندهساز ایران باشد.»
درخواست حمایت از اکوسیستم
سعید رحمانی در بخش پایانی صحبتهای خود در این ویدئو هم میگوید: «من امیدوار هستم که با هم بتوانیم این شرایط بحرانی را سپری کنیم. تنها راه این است که یک همبستگی بین ما وجود داشته باشد. یک قبیله کوچک هستیم که همدیگر را میشناسیم و به هم اعتماد داریم.
اگر از این افراد و شرکتها شناخت داریم، چه در داخل یا خارج ایران هستیم، چه بخشی از کارآفرینانی هستیم که به خاطر فشارهای مختلف از ایران خارج شدهایم، چه آنهایی هستیم که در ایران ماندیم و هنوز داریم میسازیم و مبارزه میکنیم، از همدیگر حمایت کنیم. این حمایت و پشت هم بودن، تنها راهی است که ما میتوانیم این بخش را مستقل نگه داریم.» رحمانی سپس تاکید میکند: «اینکه بگوییم استارتاپهایی مثل دیجیکالا، کافهبازار یا علیبابا و امثالهم حاکمیتی هستند، بیاساس است.»